[پيغمبر اكرم (ص ) در عين حالى كه يك موجودالهى بود به ايشان نسبت مى دهد: [ ليغان على نفسى وانى لاستغفرالله فى كل يوم سبعين مره] همين معاشرت كردن بااين اشخاص كه ناباب بودند همين موجب يك كدورتى مى شود. يك كسى كه بايد پيش محبوبش دائم الحضور باشد... بازش مى دارد] 23 .
بنابراين ادعيه واستغفارهايى كه از معصومين صادر شده و در اختيار ما قرار گرفته است حقيقتا دعا و نيايش و طلب آمرزش و مغفرت است نه براى تعليم پيروان و نشان دادن كيفيت دعا (گر چه در ضمن روش دعا هم آموخته اند).
امام دراين زمينه چنين مى فرمايد:
اين طور نيست كه دعا براى تعليم ما باشد دعا براى خودشان بوده است خودشان مى ترسيدند.از گناهان خودشان گريه مى كردند تا صبح .از پيغمبر گرفته تاامام عصر( عج ) همه از گناه مى ترسيدند. گناه آن غير اينى است كه من و شما داريم . آنها يك عظمتى راادراك مى كردند كه توجه به كثرت از گناهان كبيره است پيش آنها. حضرت سجاد( ع ) در يك شبش (به جهت آن چيزى كه وارد شده ) تا صبح[ اللهم ارزقناالتجافى عن دارالغرور والانابه الى دارالسرور والاستعداد للموت قبل حلول الفوت] مى گفته است24
البته دعاامرى است داراى مراتب . هر كس به اندازه سعه وجودى و ظرفيت روحى خويش از منبع فياض جهان از كمال و جمال حق تعالى بهره مى گيرد.
دعا خواندن افراد برخاسته از معرفت و شناخت آنان نسبت به پروردگاراست .
بدين جهت است كه : دعاى مقربين و معصومين در مرتبه اعلاى آن قرار دارد.
امام راحل اين گونه سفارش مى كنند:
عزيزم !ادعيه معصومين را بخوان و ببين كه حسنات خود را سيئات مى دانند و خود را مستحق عذاب الهى مى دانند و به جز رحمت حق به چيزى نمى انديشند. واهل دنيا و آخوندهاى شكم پرور اين ادعيه را تاويل مى كنند چون حق جل و علا را نشاخته اند.
پسرم ! مساله بزرگتراز آن است كه ما تصور مى كنيم . آنان در پيشگاه عظمت حق تعالى از خود فانى شده اند و جزاو چيزى نمى بينند. در آن حال كلام و ذكر و فكرى نيست و خودى نيست .اين ادعيه كريمه در حال صحو قبل از محو يا بعداز محو كه خود را در حضور حاضر مى بينند صادر شده است . و دست ما و همه كس غيرازاولياء خلص از آن كوتاه است . 25
آنانى كه حقيقت دعا و نيايش را نشاخته اند و به آثار و ثمرات آن پى نبرده اند ايراد واشكالهايى به مساله دعا گرفته اند: گاهى آن را عمل تخدير و مانع بيدارى و پيشرفت دانسته اند و گاهى وسيله اى براى توجيه ظلم و ستم و در نتيجه غفلت و بى توجهى نيست به سرنوشت مردم .
به عبارت ديگر برخى چنين مى پندارند كه : مبارزه و هرگونه خدمت سياسى و مردمى با دعا منافات دارد و قابل جمع نيست !ازاين روى در اين جااشاره اى داريم به برخى از آثار مثبت و سازنده دعا:
1. دعا و تزكيه نفس
شكى نيست كه محور مسايل اخلاقى رهايى از خود و رها كردن منيت است . اسلام در تعاليمش مى كوشد كه انسانها را به اين نكته متوجه سازد كه اساس همه چيز خداخواهى است . بدين جهت هدف نهايى پيامبران الهى را در تزكيه جان
انسانها مى داند:
... يزكيهم و يعلمهم الكتاب والحكمه 26 .
تمام جنگها و گرفتاريهاى عالم ازانانيت و خودخواهى هاست .
مادر بتها بت نفس است .انبياء آمدند تااين بت را بشكنند وانسان مهاجرالى الله بسازند. يكى از آثار سازنده ادعيه آن است كه :انسان رااز بتكده خودخواهى ها خلاص مى كند واز ظلمتكده دنيا به عالم نور و معنويت مى رساند.
[ اين دعاهاست كه به تعبير بعضى از مشايخ ما: قرآن صاعداست ... اينهاانسان را دستش را مى گيرد و مى برد بالا آن بالايى كه من و شما نمى توانيم بفهميم ... آن كه سبكبار مى كندانسان را وازاين ظلمتكده مى كشداو را بيرون و نفس رااز آن گرفتاريها و سرگشتگيهايى كه دارد خارج مى كنداين ادعيه اى است كه ازائمه ما موارد شده است] 27 .
قلب انسان در مسير زندگى و در بستر طبيعت كدورت و حجاب مى گيرد. چيزى كه مى تواند غبار غفلت از چهره ان بزدايد و حجاب از جلو ديده بصيرت دمى برگيرد توجه به خدا و دعا و نيايش است .
آنچه انسان را زمينى مى كند واو را وابسته به ماديات مى سازد همين تعلقات و مظاهر دنيايى است . تنها راه رهايى آن است كه :انسان انقطاع قلبى و روحى از آنها پيدا كند.اين ميسور نيست جز در سايه توجه تام و تمام به خدااز راه ذكر دعا وارتباط معنوى با پروردگار.
در دعاى شعبانيه چنين مى خوانيم :
الهى هب لى كمال الانقطاع اليك وانرابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك 28 ...
خداوندا! جدايى كامل از غير خودت را به ما عطا كن و ديده قلب ما را به نور ذاتت روشن فرما.
بنابراين دعا سكوى پرش انسان انسان از ماديات به سوى معنويات و عامل مهم و
اساسى در تزكيه جان است :
[شماادعيه امام سجاد( ع ) و سايرائمه را ملاحظه بفرمايد مشحون است ازاين كه مردم را بسازند براى يك امر بالاتراز آن چيزى كه مردم عادى تصور مى كنند: دعوت به توحيد دعوت به تهذيب نفس و... دعا خودسازى است و هم مردم سازى] 29 .