فيض كاشانى نيز بر ضرورت خلافت و امامت پس از پيامبر اكرم تأكيد ورزيده و معتقد است هر آنچه نبوت پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم را ضرورى مىسازد، ولايت جانشينان ايشان را نيز ثابت مىكند، زيرا احتياج به پيامبر و جانشينان وى به زمان خاصى اختصاص ندارد، بلكه در هر حالتى و زمانى مسلمانان، علاوه بر كتاب و شريعت، نيازمند كسى هستند كه عالِم به كتاب و شريعت بوده و به اقامه دين در جامعه بپردازد.1
به اعتقاد فيض كاشانى، ضرورت امامت همواره در فطرت عالم نهفته است، چرا كه دواعى مردمان متفاوت است و نياز به كسى دارند كه ميان آنها حاكم باشد و آنها تحت اوامر او باشند،2 و نوع آنها بهواسطه او حفظ شده و مرزهاى بلادشان ايمن گردد،3 و در يك كلام، اقامه دين در جامعه فقط با وجود امام عادل ميسّر است،4 و بهواسطه او است كه مردمان هدايت مىيابند5 و صلاح دنيا و آخرت خويش را شناخته و به سعادت قصوى نايل مىشوند؛ از اينرو پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم نيز همواره در همه سريّهها اميرى را براى لشكريان قرار مىدادند ولو آنها دو نفر بوده باشند و مىفرمودند: «كسى كه بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده و گويا اسلام را درك نكرده است».6 بنابراين، امامت كه به معناى رياست بر عامه مردم در همه امور دينى و مصالح دنيوى آنها
1. المحجة البيضاء فى تهذيب الإحياء، ج 1،ص 230؛ علماليقين، ج 1، صص 339 و 376؛ و منهاجالنجاة، صص 7 و 8. 2. كلمات مكنونه، ص 205. 3. علماليقين، ص 386. 4. كلمات مكنونه، ص 205. 5. علماليقين، ص 386. 6. كلمات مكنونه، ص 205.