اندیشه سیاسی فیض کاشانی

علی خالقی

نسخه متنی -صفحه : 148/ 72
نمايش فراداده

‌ بندگانش روا داشته مىشود، نمىگذرد؛ از اين‏رو فيض در لزوم عدالت‏ورزى حاكمان با مردم به روايات اهل‏بيت عليهم‏ السلام استناد جسته و مىنويسد:

امام محمد باقر عليه‏ السلام در پاسخ به اين‏كه «ماحق الناس على الإمام؟» مىفرمايد:

«يقسم بينهم بالسويّة و يعدل فى الرعيّة...».1 بنابراين از حقوق مردم بر حاكمان خود آن است كه آن‏چه به آن‏ها مىدهد برابر باشد و عادلانه با آن‏ها رفتار كند.

امام زين‏العابدين عليه‏ السلام نيز عدالت‏ورزى با امت را از وظايف امام و حاكم دانسته و مىفرمايند:

وأمّا حقّ رعيّتك بالسلطان، فان تعلم أنّهم صاروا رعيّتك لضعفهم، و قوّتك، فيجب أن تعدل فيهم، و تكون لهم كالوالد الرحيم، و تغفر جهلهم، ولا تعاجلهم بالعقوبة، و تشكر اللّه‏ عزّ و جلّ على ما آتاك من القوّة عليهم؛2 حق رعيت بر سلطان آن است كه بداند آن‏ها به سبب ضعفشان و به خاطر قدرت سلطان، رعيت او شده‏اند؛ پس واجب است كه در ميان آن‏ها به عدالت رفتار كند و براى آن‏ها مانند پدرى رئوف باشد و نادانى آن‏ها را ببخشد و در عقوبت آن‏ها تعجيل نكند و خدا را بر اين‏كه به او قدرت و توانايى داده، شكر كند.

عدالت‏ورزى حاكمان با مردم از حقوق والايى است كه خداى متعال برعهده حاكمان نهاده است. به تعبير فيض كاشانى، خداى متعال حتى پيامبران خود را نيز «براى نشر عدل و داد برگماشت»3 و جانشينان آن‏ها را

1. الوافى، ج 3، ص 651 «اينكه (بيت المال را) ميان آن‏ها برابر تقسيم كند و با رعيت به عدالت رفتار كند.»

2. المحجة البيضاء فى تهذيب الإحياء، ج 3، ص 450.

3. الحقائق، ص 79.