شرح صیغ العقود و الإیقاعات

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

نسخه متنی -صفحه : 385/ 213
نمايش فراداده

او مى‏دهم، عامل مستحق اجرة المثل خواهد بود (1) و اگر عامل عبد يا اسب را به در خانه جاعل آورد و باز فرار كرد، مستحقّ چيزى نيست و اگر عمل بعد از صيغه از جماعتى صادر شد، شريك در جعل مى‏شوند.

و جعاله احكام رشيقه دارد كثيرة الابتلاء. و لكن اين وجيزه از براى صيغ است نه احكام و طالب آنها در نظام الفرائد نظر نمايد.

پنجم از عقود جايزه شركت به كسر

شين و ضمّ او [آن‏] است (2) و آن عبارت است از اجتماع حقوق چند مالك در يك چيز مشاعا و بر دو قسم است: قهرى مثل مال موروث و اختيارى (3) و اين محتاج به صيغه است نه [قسم‏] اوّل و بر چهار قسم است:

(1) اين مشكل است و بلكه ظاهرا بايد آن قدر كه چيز صدق مى‏كند كافى باشد اگر چه كمى باشد، زيرا كه عامل بدين قرار عمل نموده. شرح‏

(2) ضبط اين كلمه (لفظ خ ل) را در روضه و غير آن بفتح شين و كسر راء ضبط كرده‏اند و لكن چون وزن فعل به وزن كتف را چند لغة معروف است، خود همان وزن و كسر فاء تبعا للعين و فتح خاء و سكون عين از براى تخفيف و نقل كسره عين بر فاء پس بنا بر اين شركت بكسر شين و سكون را جايز مى‏شود و لكن ضم شين معروف نيست.

و عقد شركت را تقسيم كردن به اجتماع حقوق چند نفر در يك چيزى درست نيست، بلكه اين تفسير خود شركت بمعنى لغوى است پس لفظ آن در قول مصنّف: و آن عبارت است آه، بايد راجع شود به شركت بمعنى لغوى بر سبيل استخدام نه شركت بمعنى عقد شركت. شرح‏

(3) يعنى شركت اختيارى و محتاج به صيغه است و اين درست نيست، بلكه مطلق شركت اگر چه اختيارى باشد بى‏صيغه و عقد هم مى‏شود. مثل اين كه دو نفر مال خود را به يكديگر ممزوج نمايند به طورى كه تمييز نشود مثل اين كه هر يك دوشاب خود را