امـيـر مـؤ مـنـان (ع ) بـراى توبه واقعى شش درجه ترسيم مى كند كه دو درجه آن پرداخت حقوقمردم و حقوق خداست .(93)
اداى حـقـوق يكى از اسباب ورود مؤ من به بهشت برين است و هر چه حقوق مردم را بهتر ادا كند ازرفـعـت مـقـام و درجـات بـالاتـرى بـرخـوردار خـواهـد بـود.رسول اكرم (ص ) مى فرمايد:
(... فَاَيُّهُمْ ك انَ اَشَدَّ لِلشّي عَةِ حُبّاً وَ لِحُقُوقِ اِخْو انِهِمُ الْمُؤْمِني نَ اَشَدَّ قَض اءً ك انَتْ دَرَج اتُهُفِى الْجِن انِ اَعْلى ...) (94)
هـر يـك از مـؤ مـنـان ، كه بيشتر به شيعيان عشق بورزد و حقوق برادران مؤ منش را بهتر ادا كند،درجاتش در بهشت ، بالاتر خواهد بود.
بديهى است كه احقاق حق ديگران به موارد خاص يا افراد بخصوصى منحصر نمى شود، بلكه بـه طور عام و فراگير، هر صاحب حقّى را شامل مى شود؛ خُرد باشد يا كلان ، غريبه باشد ياآشنا، مسلمان باشد يا نامسلمان ، زن باشد يا مرد... حتى در فرهنگ اسلام ، حيوانات نيز حقوقىدارنـد كـه رعـايـت آن بـر مـسـلمـانـان لازم است . (95) واضح است كه هر گروهى ، بهتناسب ارتباطى كه با انسان دارد، از حقوق شايسته خويش برخوردار مى شود كه ممكن است باحقوق گروه ديگر تفاوت داشته باشد به طور مثال : همسر و والدين ، هر يك حقوقى بر گردنانـسـان دارنـد كـه بـرخى مشترك و برخى كاملاً متفاوت از يكديگر است ، همچنين مؤ منان ، حقوقىبـر عـهده يكديگر دارند كه بيگانگان از دين از آن محرومند، رهبر، حقوقى بر عهده ملّت دارد كهديـگـر مـسـؤ ولان از چـنان حقوقى بهره مند نيستند و... نتيجه اينكه تنوع و گوناگونى حقوق ،سبب تعدّد راه هاى احقاق و اداى آن مى شود.
شايد بتوان گفت ؛ ارزشمندترين گنجينه اى كه حقوق لازم و ضرورى را در خويش جمع كرده ،سـخـنـان گـهـربـار امـام گرانقدر، حضرت زين العابدين (ع ) است كه با نظمى دقيق و بيانىشـيـوا پنجاه حق ضرورى را تشريح كرده و شيفتگان حقيقت را از آبشخور عصمت ، سيراب ساختهاسـت و بـر پـيـروان واقـعـى مـكـتـب وحـى ضـرورى اسـت كـه ايـن رهـنمودهاى حياتى را با جان ودل پذيرا شوند و در عمل به كار بندند.(96)