نكوهش پايمال كردن حقوق
بـه هـمـان نـسـبـت كـه در اسـلام بر رعايت حقوق ، پافشارى شده ، ناديده انگاشتن حق مردم ، باعناوينتكان دهنده اى ، سخت ، مورد نكوهش قرار گرفته است ، از جمله :
1 ـ گناه كبيره است
امام باقر(ع ) ضمن شماره كردن گناهان كبيره مى فرمايد:(وَ حَبْسُ الْحُقُوقِ مِنْ غَيْرِ عُسْرٍ) (97)نپرداختن حقوق مردم با وجود توانايى (گناه كبيره است .)
2 ـ سبك شمردن دين است
رعـايـت حـقـوق مـردم ، با بسيارى از احكام دينى رابطه مستقيم دارد كه اگر كسى آنها رامراعاتنـكـنـد در واقـع ، مـسـائل ديـنـى را نـاديـده انـگـاشـتـه اسـت بـه هـمـيـندليل ، حضرت
صادق (ع ) مى فرمايد:(مَنْ عَظَّمَ دي نَ اللّ هَ عَظَّمَ حَقَّ اِخْو انِهِ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِدي نِهِ اسْتَخَفَّ
بِاِخْو انِهِ) (98)
هـر كـس ديـن خـدا را تـعـظـيـم كـنـد، حـقوق برادرانش را نيز، بزرگ دارد و هر كس دين او را
سبكبشمارد، [حقوق ] برادرانش را نيز سبك مى شمارد.
3 ـ سبب خوارى است
امام صادق (ع ) فرمود:(تَرْكُ الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ) (99)پايمال كردن حقوق ، سبب خوارى است .
4 ـ بركت روزى را مى برد
خـداونـد هـرگـز راضـى نـمى شود عده اى سهل انگار يا بدانديش ، حقوق بندگانش را به عمدپـايـمـالكـنـند. از اين رو به نحوى آنان را گوشمالى مى دهد و بردن بركت از روزى آنها يكنوع آن است . رسول گرامى
اسلام (ص ) فرمود:(... مـَنْ حـَبـَسَ عـَنْ اَخـي هِ الْمـُسـْلِمِ شـَيـْئاً مـِنْ حـَقِّهِ حـَرَّمَ اللّ هُ
عـَلَيـْهِ بـَرَكـَةَ الرِّزْقِ اِلاّ اَنـْيَتُوبَ) (100)
هر كس چيزى از حقوق برادر مسلمانش را از او بازدارد، خداوند بركت روزى را بر او حرام مى كندمگر اينكه
توبه كند.
5 ـ در روز قيامت از آن بازخواست مى شود
رسول اكرم (ص ) فرمود:(اِنَّ اَحـَدَكـُمْ لَيـَدَعُ مـِنْ حـُقـُوقِ اَخـي هِ شـَيـْئاً فـَيـُط الِبـُهُ بـِهِيـَوْمَ الْقـِي امـَةِ فـَيـُقـْضـى لَهـُوَعَلَيْهِ) (101)
هـمـانـا يكى از شما چيزى از حقوق برادرش را ترك مى كند و او حقش را در روز قيامت از وى طلبمى كند و در
آنجا به نفع طلبكار و زيان بدهكار، حكم خواهد شد.
6 ـ سبب ورود به دوزخ است
چـه ضـايع كننده حقوق مردم ، در صورتى كه توبه نكند و بر كار زشت خويش اصرار ورزد،بـه دسـت خـودسـرنـوشـتـش را تباه ساخته و فرجام خويش را در دوزخ قرار داده است ؛ پيشواىششم در اين باره مى
فرمايد:هـر كـس ، مـؤ مـنـى را از حـقـش بـازدارد، خـداونـد او را در روز قـيـامـت ، پـانـصـدسـال سـر پـا
نـگـه مـى دارد و در اين مدت ، عرق [از بدن او] جريان دارد، سپس جارچى از سوىخـداى بـزرگ اعـلام مـى
كـنـد (ايـن سـتـمـگـرى اسـت كـه حـق خدا را ادا نكرده است .) آن گاه مدتچهل سال ديگر توبيخ مى شود و
در نهايت به دوزخ مى رود!(102)ايـثـار در اصـطـلاح عـبـارت اسـت از: بـخـشـش مـال بـه كـسـى ، بـا وجـود احـتـيـاج [خـود] بـه
آن.(105)ايـن مـعـانـى بيشتر در مقدم داشتن ديگران در امور مالى يا مقدم داشتن خواسته ديگران ، صدق مىكـنـد،
ولى آنـچـه در امـور نـظـامـى مـطـرح اسـت چـيـزى بـيـش از ايـنـهـاسـت و گـذشـت از جـان ،مـال ،
مـقـام ، شخصيت و مانند آن را نيز شامل مى شود؛ بدين معنا كه يك انسان مكتبى در راه اعتلاىپـايـگـاه
اسـلام و پـايـدارى در راه اقـامـه شـعـاير دينى و برافراشتن پرچم توحيد، با تمامامـكانات خود تلاش