آثار توبه
هـرگاه انسانِ خطاكارى ، تصميم به توبه بگيرد و با اخلاص ، از خداوند بخواهد كه در اينكـار دشـوار اورا يـارى نـمـايـد، آثـار بـسـيـار ارزنـده اى را در زندگى خود مشاهده خواهد كرد.نورانيت دل ، احساس
آرامش و سبكبارى ، زنده شدن محبت به ديگران در قلب وى ، زياد شدن محبتديـگـران نسبت به وى ، حل مشكلات
و... از جمله اين آثارند. در اين جا به چند نتيجه مهم توبه ،اشاره مى كنيم .
1 ـ آمرزش گناهان
گـناهان و اعمال زشت ، آدمى را در لبه پرتگاه شقاوت ، انحطاط و سقوط قرار مى دهد و نجاتاز آن ، تـنها با توبه ميسّر است . توبه موجب آمرزش گناهان است تا اندازه اى كه توبه كارمانند كسى است كه مرتكب
گناهى نشده است . رسول خدا(ص ) مى فرمايد:(اَلتّ ائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ) (172)
تائب از گناه مثل كسى است كه مرتكب گناه نشده است .على (ع ) نيز مى فرمايد:(بِالتَّوْبَةِ تُكَفَّرُ الذُّنُوبُ) (173)
با توبه ، گناهان ناپديد مى شوند.
2 ـ برخوردارى از مواهب الهى و زندگى شيرين
انـسـان ، از طريق توبه ، به مواهب دنيايى و جامعه اى آباد و سعادتمند دست مى يابد چنان كهدر قرآن كريم آمده است :(... تُوبُوا اِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَت اعاً حَسَناً...) (174)
بـه سـوى او (خـدا) بـازگرديد تا به طرز نيكويى شما را (از مواهب زندگى اين جهان ) بهرهمند سازد.
3 ـ تبديل لغزش ها به حسنات
هـنـگـامـى كه انسان با توبه به سوى خدا بازگشت ، دگرگونى عميقى در سراسر وجودش پـيـدا مـى شـود و هـمـيـن تـحـول و انـقـلاب درونـى ، اعـمـال زشـت او را بـه حـسـنـاتتبديل مى كند. چنان كه در قرآن
كريم مى فرمايد:(... مـَنْ ت ابَ وَ ا مـَنَ وَ عـَمـِلَ عـَمَلاً ص الِحاً فَاءُول ئِكَ يُبَدِّلُ اللّ هُ سَيِّئ
اتِهِمْ حَسَن اتٍ وَ ك انَاللّ هُ غَفُوراً رَحي ماً) (175)
كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند گناهان اين گروه را به حسناتتبديل مى
نمايد و خداوند آمرزنده و مهربان است .
4 ـ باران رحمت و افزايش قدرت
قـرآن كـريـم اسـتـغـفـار از گـنـاهـان و بازگشت به سوى خدا را مايه آبادانى ، خرّمى و اقتدارمعرفى كرده ، مى فرمايد:(... تـُوبـُوا اِلَيـْهِ يـُرْسـِلِ السَّم اءَ عـَلَيـْكـُمْ مـِدْر ارًا وَ يـَزِدْكـُمْ
قـُوَّةًاِل ى قُوَّتِكُمْ...) (176)
تـوبـه كـنـيـد تـا خـداونـد آسـمـان را بـراى شـمـا به باريدنِ فراوان بگمارد و نيرويى
برنيرويتان بيفزايد.در جايى ديگر قرآن مى فرمايد:(اِسـْتـَغْفِرُوا رَبَّكُمْ اِنَّهُ ك انَ غَفّ اراً يُرْسِلِ السَّم اءَ عَلَيْكُمْ مِدْر اراً
وَ يُمْدِدْكُمْ بِاءَمْو الٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّ اتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ اَنْه
اراً) (177)
از پـروردگـار خـويـش آمـرزش بـطـلبـيـد ـ كه او بسيار آمرزنده است ـ تا باران هاى پربركتآسـمـان
را پـى در پـى بـر شـمـا فـرو فـرسـتـد و شـمـا را بـااموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغ هاى
سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد.
توكّل
تـوكّل به معناى اعتماد و واگذارى كار به ديگرى است . (178) در علم اخلاق ، منظوراز تـوكـل ، اعـتـمـادو اتـّكـال بـه خـداونـد و واگـذارى فـرجـام كـارهـا بـه قـدرتلايـزال اوسـت . در روايـات آمـده
اسـت كـه رسـول اكـرم (ص ) ازجـبـرئيـل پـرسـيـد: تـوكـّل چيست ؟ پاسخ داد: (توكّل عبارت است از 1 ـ
دانستن اين موضوع كهآفـريـده ، سـود و زيـان نـمـى رسـانـد و بـخـل و بـخـشـش نـمى كند.2 ـ نا اميد
بودن از مخلوق.) (179)
مفهوم كلام جبرئيل اين است كه در عالم آفرينش ، همه چيز در قبضه قدرت خداست و آن كس كه براو توكّل مى
كند، همه چيز را از خدا مى خواهد و ديگران ، در واقع ، واسطه فيض الهى قرار مىگـيـرنـد و تـوكـّل ،
آدمـى را بـه مـطـمـئن تـريـن مـركـز قـدرت و فـيـض رسـانـىمتصل مى كند كه همان ذات اقدس خداوند است
.تـعـاليـم حـيـات بـخـش اسـلام ضـمـن آنـكـه تـوكـل را يـك ركـن اسـاسـى ايـمـان مـعـرفـى
مـىنـمـايـد، (180) بـه اهميت و تاءثير تلاش و كوشش انسان در سرنوشتش تاءكيد داردتا جايى كه انسان را
در گرو اعمالش مى داند:(كُلُّ نَفْسٍ بِم ا كَسَبَتْ رَهي نَةٌ) (181)
و بهره و نتيجه او را به اندازه تلاش و كوشش او معرفى مى كند:(وَ اَنْ لَيْسَ لِلاِْنْس انِ اِلاّ م ا سَعى ) (182)
براى انسان (پاداشى ) جز آنچه خود كرده نيست .استاد شهيد مطهرى توكل را چنين معرفى مى كند:(تـوكـل يـعـنـى انـسـان هـمـيـشـه بـه آنـچـه مـقـتـضـى حـق اسـتعمل كند و در اين راه به خدا
اعتماد كند كه خداوند حامى و پشتيبان كسانى است كه حامى و پشتيبانحـق بـاشـنـد. تـوكـل تـضـمـيـن
الهـى اسـت بـراى كـسـانـى كـه هـمـيـشـه حـامـى و پـشـتـيـبـان حـقاند.) (183)