راست گويى و امانت دارى
(صـدق ) و (امـانـت دارى ) دو اصـل از اصـول اخـلاق اسـلامـى هـسـتـنـد كه ارتباط نزديكى بايكديگردارند؛ امانت دارى ، نتيجه راستگويى است و راستگويى ، نتيجه امانت دارى است . امير مؤمنان (ع ) در مورد
ارتباط اين دو فضيلت مى فرمايد:(اِذ اقَوِيَتِ الاَْم انَةُ كَثُرَ الصِّدْقُ) (25)
هر چه امانت دارى ، قوى تر گردد، راستى ، بيشتر مى شود.آن حضرت ، در سخن ديگرى ، راستگويى را با امانت دارى مساوى دانسته است .(26)(راسـت گـويـى ) و (امـانـت دارى ) دو فـضـيـلت انـد كـه بايد در دو مبحث جداگانه بررسىشـونـد، ولى در
اين درس بيشتر به نقش مشترك آن دو بسنده مى كنيم . در روايات شريفه ، ايندو، پايه هاى اخلاق ، شرط
ايمان و هدف از رسالت پيامبران ، شمرده شده اند.
الف ـ پايه هاى اخلاق
يك فضيلت اخلاقى از دو زاويه مى تواند در علم اخلاق مورد بررسى قرار گيرد؛ نخست آن كهخـود در كـنـار ديگر فضايل ، بخشى از اخلاق محسوب شود و ديگر اين كه اساس و مبناى ديگرفـضـايـل اخـلاقـى قـرار
گـيـرد. صدق و امانت از هر دو ويژگى برخوردارند. امام على (ع ) مىفرمايد:(اَرْبَعٌ مَنْ اُعْطِيَهُنَّ فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرَ الدُّنْيا وَالاْ خِرَةِ؛ صِدْقُ حَديثٍ وَ
اَداءُ اَمانَةٍ وَ عِفَّةُ بَطْنٍ وَحُسْنُ خُلْقٍ) (27)
چـهـار چـيـز بـه هـر كـس داده شـود، خـيـر دنـيا و آخرت به او ارزانى شده ؛ راست گويى ، امانتپردازى
، حلال خورى و نيك خلقى .همچنين آن بزرگوار، راست گويى و امانت دارى را اساس و پايه ايمان دانسته ، مى فرمايد:(عَلَى الصِّدْقِ وَالاَْم انَةِ مَبْنَى الاْ ي م انِ) (28)
از زبان فردى چنين نقل كرده اند:(خـدمـت رسـول خـدا(ص ) رسـيـدم و عـرض كـردم : اخلاقى به من بياموز كه خير دنيا و آخرت رابرايم فراهم
سازد. آن حضرت فرمود: (دروغ نگو.) پس از شنيدن اين موعظه ، هرگاه تصميمبـه انـجـام كـار زشـتـى مى
گرفتم ، به ياد سخن پيامبر(ص ) مى افتادم و فورى منصرف مىشـدم . زيـرا بـا خـود مـى گـفتم : اگر اين كار
زشت را مرتكب شوم و كسى از من بپرسد آيا توچـنـيـن كـارى را انـجـام داده اى ؟ يا بايد راست بگويم و
به گناه اعتراف كنم و رسوا شوم و يابـايـد دروغ بـگـويـم كـه در ايـن صـورت بـا سـخـن حـكـيـمـانـه
پـيـامـبر(ص ) مخالفت كرده ام.) (29)
ب ـ شرط لازم ايمان
دو فـضيلت گران سنگ (راست گويى ) و (امانت دارى ) ارتباط مستقيم و ضرورى با ايمان واعـتـقـاد بـه خـدا دارنـد و هـر جـا ايـمـان هـسـت ، ايـن دو بـايـد بـاشـنـد و درمـقـابـل ، نـبـودن اين دو صفت در
وجود كسى ، نشان از نبودن ايمان واقعى در وجود او دارد. امير مؤمنان (ع ) درباره راست گويى مى فرمايد:(اَلصِّدْقُ اَقْوى دَع ائِمِ الاْ ي م انِ) (30)
راست گويى ، نيرومندترين پايه ايمان است .و پيرامون امانت مى فرمايد:(مَنْ عَمِلَ بِالاَْم انَةِ فَقَدْ اَكْمَلَ الدِّي انَةَ) (31)
كـسـى كـه بـه امـانـت عـمـل كـنـد، بـه تـحـقـيـق ، ديـنـدارى راتكميل كرده است .بـه هـمـيـن دليل ، راست گويى و اداى امانت در ميان مؤ منان ، رونق خاصّى دارد و قرآن مجيد،
امانتدارى را از ويژگى هاى جامعه ايمانى شمرده و فرموده است :(وَالَّذينَ هُمْ لاَِم اناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ) (32)
مؤ منان (واقعى ) كسانى هستند كه امانت و عهد خويش را مراعات مى كنند.اهـمـيـّت ايـن مساءله به قدرى است كه امام صادق (ع )، جامعه اسلامى را با راست گويى و امانتدارى
ارزيابى مى كند و مى فرمايد:(لا تـَنـْظـُرُوا اِلى كَثْرَةِ صَلا تِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَالْمَعْرُوفِ
وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ وَل كِنِ انْظُرُوا اِلى صِدْقِ الْحَدي ثِ وَ اَد اءِ الاَْمانَةِ) (33)
به فراوانى نماز، روزه ، حج ، كارهاى خوب و ناله هاى شبانه آنها نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و
امانت دارى آنان بنگريد (و آن را ملاك مسلمانى بدانيد).از ايـن حـديـث شريف به دست مى آيد كه بعد اجتماعى اسلام به مراتب مهم تر از بعد فردى آن اسـت و
اصولاً امتياز اساسى اسلام نسبت به اديان ديگر همين است كه بيشتر به اداره و تهذيب وتـربـيـت جامعه
انسانى نظر دارد، و تربيت و تهذيب فردى و ارتباط انسان با خدا را برترينبرنامه براى رسيدن به آن
مقصود و هدفِ مهم تر، مى داند.