اسوه هاى رضا و تسليم
پـيـامبران ، و امامان معصوم : و مؤ منان و صالحان ، هماره در راه حق گام برداشته تسليمفرمانخـدايـنـد و در ايـن راه جان خويش و عزيزانشان را هم فدا مى كنند و راضى به قضا و قدر الهىاند.مـؤ مـنـان و موحدان راستين ، در مشكل ترين لحظات زندگى فقط به خدا توجّه دارند و رضاى اورا مى طلبند
آنان از همه چيزشان مى گذرند تا خشنودى معبودشان را بدست آورند. در اينجا بهچند نمونه از آنان اشاره
مى شود:1 ـ حـضـرت ابـراهـيـم (ع ) بـه دسـتـور خـداونـد بـراى انـجـام رسالت خويش ، همسرش هاجر وفرزندش
اسماعيل را در سرزمين مكّه (كه در آن روز بيابانى خشك و بى آب و علف بود) گذاشتو خودش به سرزمين شام
بازگشت .حـضـرت ابـراهـيـم (ع ) گـاه گـاهـى بـه ديـدار هـاجـر واسماعيل مى رفت و حال آنان را جويا مى شد.در يـكـى از سـفـرهـا ماءمور شد اسماعيل را به درگاه خدا قربانى كند وقتى اين ماءموريت را بافرزندش
در ميان نهاد، اسماعيل با صراحت و قاطعيت گفت :(ي ا اءَبَتِ افْعَلْ م ا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنى اءِنْ شاءَاللّ هُ مِنَ الصّ ابِرينَ) (194)
پدرم هر چه دستور دارى اجرا كن ، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت .سپس قرآن مجيد زيبايى تسليم پدر و پسر را اينگونه ترسيم مى كند:(فـَلَمّ ا اءَسـْلَم ا وَ تـَلَّهُ لِلْجـَبـي نِ وَ ن ادَيـْن اهُ اَنْ ي ا اِبـْر اهـي مُ قـَدْ
صـَدَّقـْتَ الرُّءْيا...) (195)
هـنـگـامـى كـه هـر دو تسليم و آماده شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد او را ندا داديم كه
اىابراهيم ! آنچه در خواب ، بدان ماءموريت يافتى انجام دادى .و بدين سان ، هر دو از اين امتحان مهم و بسيار سخت ، سرافراز بيرون آمدند.2 ـ در واقـعـه جـانـگـداز عـاشـورا، حـضـرت امـام حـسـيـن (ع ) بـيـش از هـفـتـاد نـفـر ازاهـل
بـيـت و يـاران و اصـحـابـش را از دسـت داد. ايـشـانقبل از شهادتش با تمام خلوص به درگاه خدا عرض
كرد:(صَبْراً عَلى قَض ائِكَ ي ا رَبِّ لا اِل هَ سِو اكَ ي ا غي اثَ الْمُسْتَغي ثي نَ) (196)
پروردگارا، بر قضاى تو صبر مى كنم ، هيچ خدايى جز تو نيست اى دادرس دادخواهان !3 ـ امـام رضـا(ع ) از پـدر بـزرگـوارش نـقـل مـى كند كه فرمود: پدرم (امام صادق (ع ) به مندسـتـور داد
تـا نـزد مفضّل بن عمر (يكى از ياران آن حضرت ) بروم و او را در سوگ فرزندش(اسماعيل ) تسليت بگويم . پدرم