اقسام ايثار
الف ـ ايثار مثبت
1 ـ مـقدم داشتن ديگران بر خود، هر چند به چيز اندك ، در روايات اسلامى امرى پسنديده شمردهشـده اسـت . (410) كـسى كه ديگران را به آسانى بر خود مقدم داشته و خود را براىآسـايـش ديـگـران بـه رنـج مـى
انـدازد، در صـورتـى كـه ايـثـار او سـبـب ناراحتى و فشار برفرزندان خودش نشود و نظام زندگى اش را
به خطر نيفكند، ايثار مثبت است .2 ـ مـقدم داشتن خواست الهى بر هواى نفس (411) نظير كار حضرت يوسف (ع ) كه بامـقـدم داشـتـن خـواسـت
خـدا، آبـروى خـود را حـفـظ كرد و زندان را بر ارتكاب معصيت ترجيح داد وفرمود:(رَبِّ السِّجْنُ اَحَبُّ اِلَىَّ مِمّ ا يَدْعُونَنى اِلَيْهِ) (412)
پروردگارا! زندان براى من دوست داشتنى تر از چيزى است كه زنان مرا بدان مى خوانند.امام باقر(ع ) فرمود: خداوند بزرگ مى فرمايد:به عزت و جلال و شرف و بلندى مقامم سوگند كه هيچ بنده مؤ منى خواست مرا بر خواست خود،در يـكـى از
امـور دنـيا برنگزيند، جز آنكه بى نيازى را در وجودش قرار دهم و همّتش را متوجهآخرت سازم و آسمان ها
و زمين را عهده دار روزى اش گردانم و خودم برايش پشت سَرِ تجارت هرتاجرى هستم .(413)3 ـ روح سـلحـشـورى ، فداكارى و از خودگذشتگى كه سربازان اسلام براى اعتلاى كلمه حق وآيين توحيدى از
خود نشان مى دهند، از موارد ايثار مثبت است . قرآن كريم نيز ايثارگران را كه ازهـمـه چيز دنيا گذشته ،
جان بر كف به ميدان نبرد مى شتابند، با بيان (... فَضَّلَ اللّ هُ الُْمجاهـِدي نَ عـَلَى الْق اعـِدي
نَ اَجـْراً عـَظي ماً) (414) ستوده و كارشان را يك معامله الهى مىداند.(415)نـيـروهـاى نـظـامـى و انـتـظـامى بايد در تشكيلات خود طورى باشند كه در صحنه هاى مختلف ،ايثار،
كرامت انسانى و گوهرهاى نفسانى خود را آشكار كرده و به پاسدارى و سربازى خويش، ارزش واقعى ببخشند و
زبان حالشان به اسلام و مسلمانان چنين باشد:
به ايثار، مردان ، سبق برده اند
نه شب زنده داران دل مرده اند (416)
نه شب زنده داران دل مرده اند (416)
نه شب زنده داران دل مرده اند (416)
فرمود:(اِنَّ مـِنْ حـَقـي قـَةِ الاْ ي م انِ اَنْ تـُؤْثـِرَ الْحـَقَّ وَ اِنْ ضـَرَّكَ عـَلَى الْب
اطـِلِ وَ اِنـْنَفَعَكَ...) (417)
از حـقـيـقـت ايـمـان ، آن اسـت كـه حـق را ـ گـر چـه بـه زيـان تـوسـت ـ بـرباطل ـ گرچه به سود توست
ـ ترجيح دهى .
ب ـ ايثار منفى
1 ـ فـداكـارى و گـذشـتـن از جـان و مـال و... در جـبـهـهبـاطـل يـكـى از جـنـبـه هـاى مـنـفـى ايـثـار اسـت : گـمـراهـانـِباطل گرا نيز ممكن است در راه تقويت باطل ، ثروت خويش را صرف كنند و حتى
از جان هم مايهبـگـذارنـد و از ديـگـران نـيـز پـيـشـى گـيـرنـد، ولى چـنـيـن ايـثـارى نـه
تـنـهـا غـيـرمعقول و نادرست است ، بلكه مايه حسرت و ندامت نيز مى گردد. قرآن مجيد از اين واقعيت
چنين يادمى كند:(اِنَّ الَّذي نَ كـَفـَرُوا يـُنْفِقُونَ اَمْو الَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبي لِ اللّ هِ
فَسَيُنْفِقُونَه ا ثُمَّ تَكُونُعَلَيْهِمْ حَسْرَةً...) (418)
كـافران اموالشان را خرج مى كنند تا مردم را از راه خدا بازدارند. اموالشان را خرج خواهند كردولى
حسرت خواهند برد.2 ـ گـزيـنـش دنـيا و ترجيح مظاهر آن بر آخرت نيز ايثار منفى است . قرآن كريم در نكوهش چنينكارى مى
فرمايد:(فَاَمّ ا مَنْ طَغى وَ آثَرَ الْحَي وةَ الدُّنْي ا فَاِنَّ الْجَحي مَ هِىَ الْمَاءْوى ) (419)
هر كه طغيان كند و زندگى اين جهانى را برگزيند، دوزخ جايگاه اوست .3 ـ ايـثـار بـى مـورد؛ اگـر ايـثـار سـبـب نـاراحـتـى و فـشـار بر فرزندان انسان گردد و
نظامخانوادگى اش را به خطر افكند، ايثار منفى است و در صورتى كه هيچ يك از اينها تحقق نيابدايثار
بهترين راه است .(420)قرآن كريم مى فرمايد:(وَ لا تـَجـْعـَلْ يـَدَكَ مـَغـْلُولَةً اِلى عـُنـُقـِكَ وَ لا تـَبـْسـُطـْه ا كـُلَّ
الْبـَسـْطِ فـَتـَقـْعـُدَ مـَلُومـاًمَحْسُوراً) (421)
نه دست خويش را (از روى بخل ) به گردن ببند و نه به سخاوت يكباره بگشاى كه ملامت شدهو حسرت زده خواهى
نشست .4 ـ گزينش هواى نفس بر خواست الهى ؛ كه موارد آن براى افراد مختلف است .