پايه هاى حكومت واحد اسلامى - رشد فکری در جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رشد فکری در جامعه اسلامی - نسخه متنی

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌: محمدرضا ن‍وری‌ ش‍اه‍رودی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پايه هاى حكومت واحد اسلامى

ايجاد يك حكومت اسلامى متحد آرزوئى است كه در طى تاريخ همواره افكار توده هاى امت اسلامى را به خود مشغول داشته و مى دارد و همچنين هدف والا و سترگى به شمار مى رود، كه در راه تحقق آن خون ميليونها شهيد مسلمان خواه در درون جهان اسلام، و خواه در برون آن بر زمين ريخته شده است.

و از سوى ديگر برقرارى يك حكومت اسلامى فراگير كابوسى است كه دنيا را در ديدگان ستمگران و جبّاران و آزمندان جهان تيره و تار مى سازد و آنان را وا مى دارد تا تمامى نيروها و امكانات خود را براى جلوگيرى از دست يابى مسلمانان دنيا بدين هدف انسانى والا و بزرگ بكار گيرند.

اما پايه ها و شالوده هاى يك حكومت اسلامى متحد كدامند؟، و چگونه در راه برقرارى آن بايد تلاش و فعاليّت كرد.

ما به خواست خداى متعال در اين كتاب به اين دو پرسش با قدرى توضيح و تفصيل پاسخ مى گوئيم.

به سوى حكومت هزار ميليون مسلمان(1)

بر همه مسلمانان ما واجب است كه حكومت واحد اسلامى را كه پيامبر خدا محمّد(ص) آن را بنيان نهاد دوباره برقرار سازيم، مورخان نوشته اند كه پيامبر اكرم(ص) در زمان حيات پربركتش توانست حكومت هاى جزيرةالعرب مكه، مدينه و طائف را يك پارچه سازد و همچنين توانست حكومت هاى دو بخش يمن و بحرين و سپس حكومتهاى كويت و كشورهاى خليج را متحد كند.

پس از مرگ پيامبر خدا(ص) مسلمانان همگى در همين راه و بر همين منوال گام نهاده و به پيش تاختند، زيرا سرزمين پهناور اسلامى در زمان دو خليفه اوّل و دوّم و در زمان حضرت على(ع) تحت اداره يك حكومت واحد قرار داشت.

و بطورى كه برخى از نويسندگان گفته اند بيش از پنجاه كشور از كشورهائى كه هم اينك در نقشه جهان وجود دارند زير نفوذ و سلطه مستقيم حضرت على(ع) قرار داشته است.

مرزهاى جغرافيائى كنونى كه سرزمين بزرگ اسلامى را از يكديگر مجزا كرده، مرزهاى مصنوعى اند كه در اثر ناآگاهى و جهل مسلمانان و به وسيله استعمار خارجى بوجود آمده اند، زيرا به دور از باور است كه يك فرد مسلمان در سرزمين خود ميهن بزرگ اسلامى با مرزبنديها و قيد و بندهاى جغرافيائى روبرو شود.

و آيا اين خلاف گفته پروردگار قادر متعال نيست كه فرموده: امت شما، امت واحده است؟

پس ضرورت ايجاد مى كند كه همگان تلاش و كوشش كنند تا مرزبندى ها و قوانين ساختگى كه مايه تفرقه و تشتت و چند دسته گى مسلمانان است برچيده شوند تا سرزمين اسلام دوباره يك پارچه گردد و جمعيّت هزار ميليون مسلمان جهان زير چتر يك حكومت متحد قرار گيرند.

و اين يك كار خارق العاده و ناممكن نيست، زيرا كشور چين كمونيست كه در سابق زير سلطه چندين حكومت قرار داشت توانست با اجراى قوانين خاصى كه برخاسته از انديشه يك انسان بود، سرزمين پهناور خود را در قالب يك كشور واحد و متحد با جمعيّت يك هزار مليون نفرى يك پارچه سازد.

امّا، ما مسلمانان مى خواهيم سرزمين پهناور اسلامى خود را در سايه قوانين الهى و آسمانى يك پارچه كنيم تا به صورت كشور واحدى درآيد، بطورى كه اگر يك فرد مسلمان از شهر طنجه در كشور مغرب به شهر جاكارتا در كشور اندونزى و يا از شهر داكا در بنگلادش به شهر طرابلس در ليبى سفر كند، احساس كند كه از بخشى به بخش ديگر در كشور خود سفر مى كند و در سفر خود به اين كشورها با مرزهاى ساخت استعمار و قوانين ساخته دست بشر ناآگاه روبرو نشود.

/ 23