چرا كشورهاى اسلامى در گذشته آزاد بودند و امروزه در بندند؟ - رشد فکری در جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رشد فکری در جامعه اسلامی - نسخه متنی

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌: محمدرضا ن‍وری‌ ش‍اه‍رودی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چرا كشورهاى اسلامى در گذشته آزاد بودند و امروزه در بندند؟

علم و فرهنگ راه نسلها را مشخص مى كند، زيرا اين علم و فرهنگ است كه نحوه برخورد امت اسلامى با حوادث و وقايع را معين مى كند و آينده اين امت را رقم مى زند.

زيرا فرهنگ اصيل اسلامى راه امت را به سوى حيات و زندگى از فكر و عمل و ايده و اسلوب و منش متمايز مى كند، مسلمانان صدر اسلام با برخوردارى از سرچشمه زلال اين فرهنگ بالا و اصيل توانستند در مدتى كمتر از يك سوم قرن، نيمى از كره زمين را آزاد سازند و آن هنگامى بود كه مسلمانان جهاد مقدس خود را آغاز كرده بودند و پى در پى پيروزيهائى چشمگير به دست مى آوردند.

و نيز مسلمانان عراق در شصت سال پيش (1920 ـ 1918) با برخوردارى از اين فرهنگ معجزه آسا و هنگامى كه تعداد جمعيت آنان از چهار ميليون نفر تجاوز نمى كرد توانستند به رهبرى آيت الله العظمى مرحوم شيخ محمّد تقى شيرازى بر بزرگترين امپراطورى جهان آن روز، يعنى امپراطورئى كه خورشيد از سرزمينهاى تحت سلطه آن غروب نمى كرد (بريتانياى كبير) و بزرگترين و تنها قدرت جهانى آن روز پيروز شوند، امّا چگونه توانستند؟

علت اين است كه فرهنگ آنان فرهنگ دين و فضيلت و فرهنگ و قرآن و سنت و پيروى از رهبريت مذهبى بود، آن هم علىرغم اينكه ملت عراق فاقد جنگ افزارهاى پيشرفته و مدرن و دستگاههاى اطلاعاتى نوين بود، و در آن زمان متشكل از عشاير و قبايل غير متمدن در اصطلاح امروزى بود.

اما فرهنگ اسلامى چنان اين ملت را مقاوم ساخته بود كه هزاران كشته در راه دفع دشمن نثار كرد و پيروز شد، و به دنبال اين پيروزى، آيت الله العظمى شيرازى حكومت اسلامى را در شهر مقدس كربلا برقرار نمود، و اگر وفات ايشان ديرتر اتفاق مى افتاد حوادث در عراق مجراى ديگرى را مى پيمود، ولى پس از گذشت مدتى دست نشاندگانى مانند عبدالكريم قاسم و عبدالسلام و عبدالرحمان عارف و اخيراً عفلق و حزب بعث توانستند سلطه خود را بر اين ملت تحكيم بخشند و چنان بلا و مصيبتى بر آن وارد كنند كه هيچ سابقه نداشته است و فرزندان اين ملت را كشتند و به زنان تجاوز كردند و اين كارها را با وقاحت و گستاخى انجام دادند.

امّا علت چيست؟

علت واضح است، زيرا فرزندان طبق معمول راه پدران را بر نگزيدند و همانطور كه خداى فرموده است:

(پس از آنان نسلى آمدند كه نماز را فراموش كرده و به شهوت رانى و هوسبازى پرداختند، پس گمراهى و نگون بختى نصيب آنان شد).

و علت اين است كه فرهنگ استعمارى جايگزين فرهنگ اصيل اسلامى شد، يعنى فرهنگ بى بند و بارى و بى تفاوتى و عدم احساس مسئوليت جاى فرهنگ تعهد و وظيفه شناسى اسلامى را گرفت، ما نمى گوئيم كه تمامى افراد ملت عراق آلوده به اين فرهنگ شده اند بلكه بسيارى از آنان افراد نيكو و متقى و متعهدند ولى مقصود ما آنانى هستند كه دست در دست اشغالگران و عمال آنان گذاردند مانند حزب بعث و در خط طاغوت پيش رفتند.

/ 23