حاكم بزرگ با انتخاب مسلمانان - رشد فکری در جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رشد فکری در جامعه اسلامی - نسخه متنی

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌: محمدرضا ن‍وری‌ ش‍اه‍رودی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لكن در پاسخ بايد گفت: رواياتى از اين قبيل را مى توان بر اساس چهار انگيزه تفسير و تعبير نمود.

1 ـ تقيه، زيرا ائمه اطهار با پيشه كردن تقيه خواسته اند حفظ جان كنند تا هسته هاى مقاومت و پايدارى همچنان تداوم داشته باشند، و خداى متعال دراين رابطه مى فرمايد: (هان كه جدّاً از آنان تقيه كنيد).

و امام معصوم(ع) مى فرمايد: (تقيه آئين من و پدران و نياكان من است).

2 ـ و يا اينكه مقصود از نظام حكومتى در آن روايات، حكومت جهانى براى كل جهانيان است كه برقرارى آن تنها براى حضرت مهدى ميسر است.

3 ـ و يا اينكه مقصود از آن اجراى عدالت به مفهوم حقيقى آن است به دليل اينكه امام معصوم به خلاف همه واقع و حقيقت را بدون كم و كاست مى داند ولى ديگران به دليل فقدان عصمت در آنان بر حسب ظواهر ادله و شواهد و قرائن عمل مى كنند.

4 ـ و يا اينكه مقصود آن كسى است كه براى منافع خودش عمل مى كند نه براى رهبرى واقعى اسلام كه همانا رهبرى مرضى خداى متعال است و آنچه كه مؤيّد گفته هاى ياد شده است اين است كه سه تن از امامان معصوم و بزرگوار ما عليهم السلام حاكميت مختار ثقفى رحمت الله عليه را مورد تأئيد و پشتيبانى خود قرار داده اند، و مختار كسى است كه در حدود پنج سال بر مناطق شرقى جهان اسلام حكومت راند، در اين صورت آيا حكومت وى نامشروع بوده است؟ و آيا ائمه اطهار يك حاكم باطل و غير مشروع را مورد تأئيد خود قرار داده اند؟

از آن گذشته حضرت امير مؤمنان على(ع) از شخص مختار ثقفى به عنوان مردى باكياست و با درايت نام برده، و از اين رو آيا شخصى كه در نظر امام معصوم(ع) فردى باكياست است مى شود حكومت او نامشروع و باطل باشد.

و از سوى ديگر علماء و دانشمندان بزرگوارى كه در فقاهت و علم و عدل آنان هيچ شك و شبهه وجود ندارد، امثال، الناصر، رضى، مرتضى و مفيد (روانشان شاد) همگى از دوستان حكومت آل بويه بودند و علامه حلى از ياران خدابنده بود و علامه مجلسى اول، و دوم و شيخ بهائى و محقق كركى و ميرداماد و عده اى ديگر از ياران و دوستان و وزيران حكومت صفويان بودند و شادروان شيخ كاشف الغطاء به عده اى از قاجاريان وكالت مذهبى داده بود، و مرحوم ميرزا محمّد تقى شيرازى در پى طرد انگليسها از كشور عراق حكومت اسلامى را در اين كشور برقرار نمود.

حاكم بزرگ با انتخاب مسلمانان

براى اينكه تمامى اقشار امت اسلامى به سوى برقرارى حكومت اسلامى بزرگ خود تحرك پيدا كنند لازم است كه بر امور و شئون خود آگاهى و بصيرت داشته باشند و ويژگى نظام حاكم بر خود، و رهبرى كه بر مسائل و شئون آنها اشراف و براى آنها تعيين سرنوشت مى كند، و آينده آنها را رقم مى زند را به خوبى بشناسند.

و براى بيان اهميت اين امر در حديث شريف آمده: خليفه پيش از آفرينش خلق خدا آفريده شده بود، يعنى خداوند متعال قبل از آفريدن بشر خليفه را تعيين كرده بود، و واضح است كه يكى از اهم مسئوليّتهاى خليفه يا به عبارت بهتر رهبرى مردم، اجراى احكام خدا بر روى زمين و برقرارى حكومت عدل است.

و ما هم اكنون برخى از جوانب اصلى نظام اسلامى را بيان مى داريم:

نخست بايد گفت كه يكى از شرايط اصلى حكومت اسلامى تحقق اصل شورى و مشورت در تمامى زمينه ها است، زيرا خداوند متعال فرموده است: (و امرهم شورى بينهم).

پس بايد رياست حكومت از طريق انتخابات آزاد و به اكثريت آراء انتخاب و تعيين گردد، البته به اين شرط كه داراى همان صفاتى باشد كه خداوند متعال به عنوان شروط يك حاكم اسلامى مقرر داشته است مانند عادل بودن، و داراى اجتهاد در مسائل مذهبى و آگاهى از امور و مسائل دنيا و ديگر شروطى كه به طور تفصيل در كتب فقه ذكر شده است.

/ 23