مصاحبه با دكتر بهشتي - اسطوره برجسته تاریخ (شهید بهشتی) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسطوره برجسته تاریخ (شهید بهشتی) - نسخه متنی

شورای احیاء آثار شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مصاحبه با دكتر بهشتي

عروه‌الوثقي15خرداد1358

س- همانطور كه اطلاع داريد ما درصدد هستيم نشريه‌اي ويژه دانش‌آموزان منتشر نمائيم و چون اولين شماره آن مصادف است با سالگرد پانزده خرداد- بنابراين اين تقاضا را داريم مطالبي پيرامون انقلاب پانزده خرداد 1342 براي خوانندگان ما بفرمائيد

ج- بطور كلي بايد بگويم كه انقلاب پيروزمند اسلامي ملت ما ريشه‌هاي طولاني و وصف‌آميز در تاريخ كشور و ملتمان دارد ولي شك نيست كه پانزده‌خرداد 1342 نقطه عطف بزرگي در حركت انقلابي اسلامي ملت ماست جهت اصلي اين نقطه عطف اين است كه در آن سال يعني در سال 1341 و يك سال قبل از آن قبل از پانزده خرداد مبارزه با رژيم طاغوتي مبارزه سياسي با اين رژيم بوسيله يك شخصيت بسيار برجسته ديني و اسلامي كه در سطح مرجعيت تقليد قرار داشت و استاد بزرگ در حوزه بود و بيش از همه استادان ديگر داراي شاگرداني برجسته و فعال در سطح كشور بود يعني آيت الله خميني مبارزه از قشر خاص روشنفكر يا قشري از بازاريان و مردم عادي يا گروه معدودي از روحانيان كشانده شد به جامعه، روحانيت و در نتيجه به همه قشرهاي گسترده ملت ما- آيت الله خميني در حدود 1341 رسماً اعلام مبارزه با رژيم كردند و مراجع ديگر هم با او همصدا و همگام شدند و روحانيت ايران بصورتي با رژيم درگير شد كه انعكاس‌اش اين بود كه روحانيت يكپارچه با رژيم درگير است هر چند بودند كساني كه حتي در آن موقع در صحنه مبارزه گام ننهادند اما بازتاب مطلب اين طور بود در نتيجه در هر گوشه ايران از تهران تا شهرهاي بزرگ و شهرهاي كوچك و حتي در روستاها مردم احساس كردند كه با رژيم در حال مبارزه هستند با اين اقدام ايشان كه همگامي و همراهي قسمت بزرگي از روحانيت را به همراه داشت يك مسئله مهم يعني مرز بين دين و سياست را از ميان برداشت و معلوم شد كه از ديدگاه مراجع تقليد و كساني كه مردم در شناخت فروع‌دين به آنها مراجعه مي‌كنند و از آنها پيروي ميكنند و در شناخت احكام از آنها تبعيت مي‌كنند مسلمان بودن يعني تعهد سياسي داشتن و تعهد سياسي داشتن بر پايه اسلام از اصول مسمان بودن است و همچنين مرز مهم ميان روحانيت و علماي اسلام و نقش سياستمان هم از بين رفت و معلوم شد كه يك عالم ديني، بايد يك فرد بسيار متعهد و آگاه سياسي باشد اين آن نقطه عطف بزرگ و حالا مي‌توانيم بگوئيم كه ريشه‌هاي حادثه پانزده‌خرداد خيلي زياد و طولاني در تاريخ ميباشد اما نزديك‌ترين و آخرين ريشه عمده‌اش عبارت بود از اين ريشه كه با ورود مراجع تقليد به ميدان مبارزه سياسي و ديني با رژيم ملت مسلمان آمادگي آن را پيدا كرد كه يك پارچه به ميدان مبارزه سياسي با نظام طاغوتي از روي انگيزه ديني گام بگذارد و باز در اينجا يك نقطه عطف ديگر به چشم مي‌خورد و آن اينكه انگيزه مبارزات سياسي مي‌تواند انگيزه اقتصادي باشد مي‌تواند انگيزه آزادي‌خواهي و اجتماعي باشد و مي‌تواند انگيزه‌اي جامع‌تر و فراتر باشد يعني انگيزه تعهد در برابر خدا- تعهدي كه هم شامل دست‌يابي بر عدالت اجتماعي و اقتصادي است و هم شامل بسياري از بخشهاي ديگر بطوريكه مبارزين پانزده خرداد كساني نبودند كه بخاطر تنگناي اقتصادي صرفاً با رژيم مبارزه كنند و كساني نبودند كه صرفاً بخاطر دست‌يابي بر آزادي‌هاي اجتماعي با رژيم مبارزه كنند بلكه كساني بودند كه علاوه بر اينكه براي از بين بردن تنگناي اقتصادي اهميت مي‌دادند و علاوه بر اينكه براي از بين بردن خفقان و دست‌يابي بر آزادي اهميت مي‌دادند علاوه بر اين براي ايجاد جامعه‌اي كه در آن ارزشهاي عالي انساني و اخلاقي و ارزشهاي عالي اسلامي مستقر باشد و مورد احترام باشد و پيدا كند براي اون هم مبارزه مي‌كردند و براي بسياري از مبارزه‌كنندگان اين عامل سوم عامل اصلي و عامل اقتصادي و عامل آزادي سياسي از عوامل فرعي بود، بنابراين مي‌توان گفت كه در رويداد عظيم پانزده خرداد 1342 اين دو مسئله بعنوان دو ريشه مهم بايد مورد توجه قرار بگيرد كه به هم خيلي مربوط است

عامل اول- وارد شدن مستقيم مرجعيت تقليد در ميدان مبارزه سياسي با رژيم كه معنايش اين بود كه جامعه ما و مقلدان اينها غالباً به اين ميدان بر اثر احساس وظيفه ديني وارد خواهند شد بنابراين احساس تعهد ديني و وظيفه ديني براي مبارزه به عنوان عامل نخستين در كنار عوامل ديگر و يا بهتر بگويم محيط بر عوامل ديگر و اين هم مي‌شود عامل دوم- اين است كه پانزده خرداد به حق نقطه عطفي است در تاريخ مبارزات اسلامي و سياسي ملت ما كه بدنبال آن درگيري بانظام طاغوتي همه گير و فراگير شد انگيزه عالي به عنوان انگيزه ديني و الهي پيدا كرد و انسانها با عشق به شهادت به مبارزه گام نهادند و صحنه‌هاي پانزده خرداد در قم كه من آنجا بودم و در تهران كه من نبودم كه برايم به تفصيل نقل كردند و در بسياري از جاهاي ديگر در همين ورامين و حركت مردم به سوي تهران و خيلي از جاهاي ديگر صحنه‌هاي شهادت بود بعضي انسانهائي كه با اين احساس به ميدان مبارزه آمدند كه اگر در اين راه كشته شوند به سعادتي بزرگ نايل شده‌اند به اين ترتيب ميتوان گفت كه شوق به شهادت به عنوان عامل نيرومند مبارزه و به عنوان يك محرك الهي در مبارزه- محركي كه ديگر دستگاه طاغوتي قادر به پيروزي بر او نبود چون هيچ محركي به اندازة عشق به شهادت تسخيرناپذير در برابر دامهاي طاغوتي و توطئه‌هاي استبداد و استعمار و استثمار نيست اين انگيزه بزرگ با پانزده خرداد تجلي گسترده‌اي پيدا كرد قبلاً هم اين انگيزه بود و گروههايي بودند كه با همين انگيزه اما نه به اين گستردگي در پانزده خرداد چنين انگيزه‌اي به صورتي گسترده در صحنه مبارزاتي سياسي- اسلامي ملت ما تجلي كرد حادثه‌اي كه به عنوان يك حادثه فقط از نظر تاريخي براي خوانندگان شما و مخصوصاً نسل جوان قابل توجه است در اين مورد قابل ذكر است كه در طول يكسال قبل از 15 خرداد به همان دليل كه گفته شد كه آيت الله خميني و مرجعيت روحانيت و مرجعيت ديني پا به ميدان مبارزه گذاشت پيامهاي رهبران مبارز بوسيله طلاب جوان و روحانيون جوان و دانشجويان سريع به اقصي نقاط كشور فرستاده مي‌شد و چون اين پيام از طرف مرجعيت بود آنجا گيرنده‌اي هم داشت- گيرندگان اين پيام اكثراً روحانيون محلي بودند و چون مردم به اين روحانيون كم و بيش اعتماد داشتند اين بود كه اين پيامها با پشتوانه اعتمادشون به روحانيون محل زود در مردم جاي قبولي پيدا مي‌كرد و مورد قبول و پذيرش مردم قرار مي‌گرفت و در نتيجه بسيج نيروها آسانتر مي‌شود و اين همان عامل است كه تا امروز به عنوان يكي از عوامل نيرومند پيروزي مبارزه بايد مورد توجه قرار بگيرد و اين همان است كه رهبر مبارز امام خميني در آخرين سخنانش تأكيد كردند كه جدايي اسلام از روحانيت براي اين انقلاب مصيبت بار است براي اينكه اين عامل كه در اين نقطه عطف توانست اين مبارزه را همه‌گير كند و ملت را يكپارچه بسيج كند همان نقش روحانيون بود كه مورد اعتماد مردم هستند مهم در يك مبارزه اين است كه واسطه‌ها و كساني كه مي‌خواهند پيام رهبري را به مردم برسانند مورد قبول و اعتماد مردم باشند درست است كه مبارز بودن و قهرمان بودن اين واسطه‌ها هم خيلي موثر است ولي اين به عنوان يك عامل مهم- يك عامل مهم ديگر اينكه اين واسطه‌ها با مردم پيوند طبيعي داشته باشند نه پيوند مصنوعي- پيوند مستمر داشته باشند نه پيوند گهگاهي و موقت و همچنين مورد اعتماد مردم باشند و اين هر سه در رابطه با عموم روحانيتي كه در ميان مردم مورد قبولند و حال اينكه چندان مبارز هم نيستند ولي حقيقتاً مورد اعتماد مردم هستند وقتي ميگويد اين است پيام رهبر ديگر مردم در آن شك نمي‌كنند يا وقتي مي‌خواهند پيام يا جواب مردم را برساند در همان محراب و مسجد هميشگي‌اش مي‌رساند ديگر احتياج به اينكه بايد بالطايف الحيل با مردم تماس بگيرد ندارد و اين‌ها است از عوامل مهم كه در حادثه پانزده خرداد و نقطه عطفي كه ايجاد كرد بايد مورد توجه قرار بگيرد و ايشان هم در اين پيام اخيرشان روي اين انگشت گذاشتند و تاكيد كردند كه مبادا در مرحله جديد انقلاب و تداوم مورد غفلت واقع بشود و بار ديگر دشمن بتواند مبارزه را از اون حالت گستردگي و فراگيرش به حالت انزوا و يا گروهي در بياورد و اين خطرناك است براي هر مرحله از مبارزه نكته ديگري كه در اينجا يادآوري مي‌كنم كه مناسبت نزديك‌ترين حادثه به پانزده خرداد عبارت از سخنراني پرشكوه و پرطنين امام خميني در مدرسه فيضيه در روز عاشوراي همان سال- كه همان 13 خرداد بود در آن روز ايشان در مدرسه فيضيه سخنراني كردند و در آن روز شهر قم در حيرت به اين سخنراني حاضر شده بود و عده زيادي از تهران و شهرهاي ديگر چون روز عاشورا معمولاً در قم روزي است كه از همه جا به قم مي‌آيند و اگر حافظه من اشتباه نكند در آن موقع‌ها رقم 100 هزار نفر در يك اجتماع رقم بزرگي است اجتماع عده كساني كه در مدرسه و صحن‌ها و مسجد اعظم و خيابانها به پاي سخنراني بودند بيش از 100 هزار نفر بود و يك گروه از فعالان از تهران كه واقعاً در آن مرحله از نهضت واقعاً فعاليت داشتند و فداكاري ميكردند كه بعداً به زندان افتادند اين گروه هم عهده‌دار تنظيم سيستم صوتي بودند و براي اينكه از كارشكني دولت جلوگيري كنند باطريهاي قوي با خود از تهران آورده بودند كه به محض اينكه اگر اينها برق را قطع بكنند اونها بتوانند با استفاده از باطريها سخنراني را به صورت گسترده پخش كنند و خوب يادم است كه در مقياس آن روز اين پيش‌بيني گروه و آمادگي و تجهيزات به عنوان يك نشانه از پيشرفت فني و تشكيلاتي در كار انقلاب تلقي مي‌شد و بسيار مثمرثمر بود

س- علت پيروزي ظاهري رژيم در سركوبي جنبش پانزده خرداد 1342 را چه مي‌دانيد؟

ج- رژيم در آن موقع برنامه‌اي را آغاز مي‌كرد كه اسم اين برنامه را بايد بگذاريم برنامه ايجاد رفاه اقتصادي به منظور تباه كردن انسانهاي جامعه- رژيم با الهامي كه از آمريكا و سياستهاي استعماري در ايران گرفته بود مصمم بود برنامه‌اي را آغاز كند كه اسم آن انقلاب ششم بهمن و انقلاب شاه و ملت گذاشته بود كه واقعش اين بود كه نه شاه در آن بود و نه ملت براي اينكه شاه نبود كه اينكار دست ديگران بود و ملت هم نبود خوب معلوم بود كه چطور ملتي است رژيم در آغاز اين برنامه بود و اين برنامه را طرح‌ريزي مي‌كرد و مي‌دانيد كه اين برنامه‌ها در جامعه- موفقيتي كوتاه مدت دارد- بنابراين تا حدي توانست گروهها را تا حدي متزلزل كند- عامل دوم اين بود كه رهبري مبارزه امام خميني و رهبري ديگران تازه در ميدان مبارزه مي‌درخشد و تجلي مي‌كردند براي تقويت پيوند ميان آنها و مردم زمان لازم بود عامل سوم اين بود كه نقش انگيزه مذهبي در نسل جوان و نوجوان چندان گسترده نبود و كساني كه در ميدان مبارزه مي‌آمدند از نسل ميانسال به بالا بود در حالي كه ما همه مبارزان از سالهاي پيش تصميم گرفته بوديم كه مبارزه را براساس انگيزه اسلامي و مذهبي به نسل نوجوان و جوان منتقل كنيم و ماها در مراحل نخستين اين برنامه بوديم و موفقيت‌آميز هم بود حتي در آن موقع من خوب يادم بود كه در سال 1341 يا 1340 بود كه در دانشگاه سخنراني كردم و برخي از شهداي برجسته مبارزات اخير هم دانشجو بودند و و كارگردانان آن سخنراني بودند و برايم شورانگيز بود كه مي‌ديدم كه در آن سخنراني كه عده‌اي از فضلاي جوان با عده‌اي از جوانان دانشجو در يك مجمع نشسته بودند و سخنران هم كه من بودم يك روحاني بود و از قم دعوت شده بودم يعني پيوند مستقيم ميان روحانيت و فرهنگيان و دانشجويان و قشر تحصيل‌كرده تازه داشت نضج مي‌گرفت و روي اين پيوند كار شد و گروههاي گوناگون روي اين پيوند كار كردند بخصوص تحصيل كرده‌هاي مسلمان با ايمان قهرمان كه شهادتشان شهادت اسلامي بود خيلي در ايجاد اين موج و گسترش اين موج اثر داشتند و بعد هم همچنان فعاليتهاي حسينيه ارشاد كه دنباله فعاليتها و جلسات و گفتارهائي بود كه قبلاً در سال‌هاي 41-38- ادامه داشت و باز آنجا هم يك نقطه پيوندي بود كه با دوستان دانشگاهي پيوندي داشتيم بنابراين كار حسينيه ارشاد پيش آمد و اين كار را گسترش داد نقش ويژه مرحوم دكتر شريعتي روي كارآمد خيلي در اين جريان كار حسن اثر داشت و مبارزات قهرمانانه از يكسو نسل جوان را به سوي اسلام مي‌كشاند عرضه اسلام مترقي بر نسل جوان بصورت پرجذبه كاري كه تيم دوستان ما در آموزش و پرورش موفق شد انجام دهند و اون طرح تغيير كلي كتابهاي تعلميات ديني و برنامه آموزش ديني در آموزشگاهها و دبيرستانها بود و قرآن و ترجمه‌هاي آيات و آيات جهاد كه انتخاب شده بود و برنامه‌هائي كه در بيرون عده‌اي از دوستان موفق شدند همه اثر گذاشتند برنامه آموزش قرآن و كلاس قرآن در سرتاسر كشور به وسيله عده زيادي از روحانيون و فرهنگيان جوان و برنامه‌هاي تعليمات ديني به شيوه تازه توسط عده‌اي از روحانيون جوان من بايد بگويم برنامه‌هاي آقاي قرائتي نقش داشت در اين جريان- نقش موثر داشت و برنامه‌اش در نسل جوان ايجاد جذبه ميكرد و اينها عواملي موثر بودند و انتشارات اسلامي با زبان جوانان و نوجوانان- اينها همه تاثير داشت در اينكه نسل نوجوان با مذهب پيوندي استوارتر پيدا كند يك عامل ديگر شكست برنامه‌هاي به اصطلاح رفاهي انقلاب و ملت و شش بهمن و امريكا بود شكست آنها از يك سو و گسترش برنامه‌ها از سوي ديگر و پانهادن عده‌اي از جوانان قهرمان به صورت مداوم و فعاليتهاي اسلامي در خارج از كشور اينها همه به هم دست داد و توانست زمينه را براي اوج اين انقلاب در مرحله جديد فراهم كند

س- در پايان اگر پيامي براي دانش‌آموزان داريد بفرمائيد

پيام صميمانه من به دانش‌آموزان دختر و پسر در جامعه اسلامي اين است كه توجه كامل داشته باشند كه رهايي امت ما و ملت ما رهايي انسان از همه عوامل طاغوتي در اسلام راستين است در اسلامي كه ايمان به او شهادت را به عنوان يك معشوق و يك مطلوب و آرزو و آرمان براي هر انسان درمي‌آورده و در اسلامي كه عدالت را به عنوان يك اصل بزرگ معنوي اخلاقي- سياسي- اقتصادي- اجتماعي- به آن اهميت مي‌دهد- بنابراين اميدوارم كه نسل جوان ما پيوندش را با اسلام انقلابي روزبروز محكم‌تر كند و اميدوارم شما مسئولان فعاليتهاي اسلامي و سياسي و اجتماعي دانش‌آموزان در جمهوري اسلامي بتوانيد يار و همگام صميمي براي نوجوانان باشيد

/ 53