اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4- پيامدها و آثار سوء حسد


حسد آثار بسيار زيانبارى از نظر فردى و اجتماعى و مادى و معنوى به بار مى آورد و كمتر صفتى از صفات رذيله است كه اين همه پيامدهاى سوء داشته باشد، مهمترين آنها آثار زير است: نخست اينكه حسود دائما ناراحت است و همين امر سبب بيمارى جسمى و روانى او مى شود، هر اندازه ديگران صاحب موفقيت بيشتر و نعمت هاى فزون تر گردند او به همان اندازه ناراحت مى شود تا آنجا كه گاه خواب و آرامش و استراحت را به كلى از دست مى دهد و بيمار و رنجور و نحيف و ضعيف مى شود، در حالى كه امكانات خوبى دارد و اگر اين رذيله را از خود دور مى ساخت براى خودش زندگى آبرومند و مرفهى داشت.

در احاديث فراوانى به اين نكته اشاره شده و معصومين: نسبت به آن هشدار داده اند، از جمله در حديثى از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم كه فرمود: «اسوء الناس عيشا الحسود!; بدترين مردم از نظر(آرامش در) زندگى حسود است »! (34) همين معنى در حديث ديگرى از آن حضرت(ع) به صورت فشرده ترى نقل شده كه فرمود: «لاراحة لحسود; حسود راحتى ندارد»! (35) در تعبير ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «الحسد شر الامراض; حسد بدترين بيماريهاست »! (36) و در تعبير ديگرى آمده است: «العجب لغفلة الحساد عن سلامة الاجساد; تعجب مى كنم چگونه حسودان براى سلامتى جسم خود ارزش قائل نيستند و از آن غافلند»! (37)

اين سخن را با حديث ديگرى از آن حضرت به پايان مى بريم، هر چند احاديث در اين زمينه بسيار است، فرمود: «الحسد لايجلب الا مضرة و غيظا، يوهن قلبك، و يمرض جسمك; حسد جز زيان و خشم چيزى در وجود انسان ايجاد نمى كند، حسد سبب مى شود كه قلب انسان ناتوان و جسم او بيمار گردد»! (38) ديگر اينكه زيانهاى معنوى حسد از زيانهاى مادى و جسمانى آن به مراتب بيشتر است، زيرا حسد ريشه هاى ايمان را مى خورد و نابود مى كند و انسان را نسبت به عدل و حكمت الهى بدبين مى سازد، چرا كه حسود در اعماق قلبش به بخشنده نعمت ها يعنى خداوند بزرگ معترض است! در حديث معروفى از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم: «لاتحاسدوا فان الحسد ياكل الايمان كما تاكل النار الحطب; نسبت به يكديگر حسد نورزيد، چرا كه حسد ايمان را مى خورد همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد»! (39)

همين معنى از بنيانگذار اسلام پيغمبر اكرم(ص) و از فرزند گراميش امام باقر(ع) نيز نقل شده است. در حديث ديگرى كه مرحوم كلينى در كافى آورده است از امام صادق(ع) مى خوانيم: «آفة الدين الحسد و العجب و الفخر; آفت دين و ايمان، حسد و خودبينى و فخرفروشى است »! (40) از همان امام بزرگوار(ع) نقل شده است كه فرمود: «ان المؤمن يغبط و لايحسد، و المنافق يحسد و لايغبط!; مؤمن غبطه مى خورد(و تمناى نعمت هايى شبيه ديگران مى كند ولى) حسد نمى ورزد، در حالى كه منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد»! (41) از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حسد با روح ايمان سازگار نيست و هماهنگ با نفاق است. در بحث هاى گذشته نيز در حديث قدسى خوانديم كه خداوند به موسى بن عمران فرمود: «از حسد بپرهيز كه حسود نسبت به نعمت هاى من خشمگين است و با قسمت من در ميان بندگانم مخالف مى باشد»!

سومين اثر زيانبار ديگر حسد اين است كه حجاب ضخيمى در برابر معرفت و شناخت حقايق مى افكند، چرا كه حسود نمى تواند نقطه هاى قوت محسود را ببيند هر چند استاد و مربى و بزرگ او باشد، بلكه دائما چشم او در پى جستجو براى نقاط ضعف است و اى بسا به خاطر حسد، خوبى را بدى و نقاط قوت را ضعف بپندارد و از آنها دورى كند. به همين دليل از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم: «الحسد حبس الروح; حسد روح انسان را زندانى مى كند و از درك حقايق باز مى دارد». (42)

چهارمين اثر زيانبار حسد اين است كه انسان دوستان خود را از دست مى دهد، زيرا هر كس داراى نعمتى است كه احيانا ديگرى ندارد و اگر انسان داراى صفت رذيله حسد باشد طبعا نسبت به همه مردم حسد مى ورزد و همين امر سبب مى شود كه افراد از او دورى كنند و پيوندهاى محبت ميان او و ديگران گسسته شود. شاهد اين سخن كلام پربارى است كه از اميرمؤمنان على(ع) نقل شده كه فرمود: «الحسود لا خلة له; حسود، دوستى ندارد». (43)

پنجمين اثر سوء حسد آن است كه انسان را از رسيدن به مقامات والا بازمى دارد به گونه اى كه شخص حسود هرگز نمى تواند از مديريت بالايى در جامعه برخوردار شود چرا كه حسد، ديگران را از گرد او پراكنده مى كند و كسى كه داراى قوه دافعه است هرگز به بزرگى نمى رسد. شاهد اين سخن گفتار ديگرى از على(ع) است كه فرمود: «الحسود لايسود; حسود هرگز به سيادت و بزرگى نمى رسد». (44)

ششمين اثر بسيار منفى حسد آلوده شدن به انواع گناهان ديگر است، زيرا حسود براى رسيدن به مقصد خود يعنى زايل كردن نعمت از ديگران، به انواع گناهان مانند ظلم و غيبت و تهمت و دروغ و سعايت و غير آن متوسل مى شود و تمام نيروى خود را به كار مى گيرد تا محسود را به زمين زند لذا از هر وسيله نامشروعى براى وصول به اين مقصد نامشروع كمك گيرد. باز شاهد اين سخن، كلام نورانى ديگرى از اميرمؤمنان على(ع) است كه فرمود: «الحسود كثير الحسرات، و متضاعف السيئات; حسود بسيار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پيوسته افزوده مى شود»! (45) هفتمين بدبختى حسود اين است كه پيش از آنكه به «محسود» زيان برساند به خودش ضرر مى زند، چرا كه قبل از هر چيز خودش را گرفتار ناراحتى روح و جسم و عذاب دنيا و عقبى مى سازد. در احاديث اسلامى به اين حقيقت اشاره شده، امام صادق(ع) در حديثى مى فرمايد: «الحاسد مضر بنفسه قبل ان يضر بالمحسود، كابليس اورث بحسده بنفسه اللعنة، و لآدم(ع) الاجتباء و الهدى...; حسود پيش از آنچه مى تواند به «محسود» ضرر برساند به خويشتن زيان مى رساند، مانند ابليس كه با حسدش لعنت براى خود آفريد و براى آدم برگزيدگى و هدايت ». (46)

/ 265