مقدار خوردن در ماه مبارك - آیین رمضان مناسبت ها، احکام، ادعیه و آداب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین رمضان مناسبت ها، احکام، ادعیه و آداب - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدار خوردن در ماه مبارك

انسان در ماه مبارك رمضان احساس عظمت مى كند و بزرگى خود را مى يابد، مى گويد:

«من بزرگتر از آن هستم كه آلوده بشوم و تن به گناه بدهم». اين بزرگى خود را يافتن، در اثر روزه گرفتن است، كه مقدمات اوليّه روزه، امساك و كمخورى است.

از ارسطو سؤال كردند: چرا شما كم مى خوريد؟ گفت: من مى خورم برى اين كه بمانم و ديگران مى مانند برى اين كه بخورند، بگذار زياد بخورند. آنان كه پرخور هستند، هم عمرشان كم است و هم به آن معارف الهى دسترسى ندارند. هرگز انسان پرخور به فهم در نمى آيد.


امام صادق(عليه السلام)از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)نقل فرمود كه: يك وقتى جبرئيلسلام الله عليه ـ در روزى و زمانى كه سابقه نداشت وارد شد، گفتم: در وقتى آمدى كه بى سابقه بود، آيا خبرى مهمّى است، برى اين كه حالت شما، حالت ارعاب است. فرمود: تو ترسى ندارى برى اين كه «غفرالله لك ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر». فرمود: پسى برى چه آمدهى ؟ جبرئيل گفت: خدى سبحان شما را از چند چيز نهى كرد: اول از بتپرستى ، دوم از ميگسارى ، سوم از جدال با مردم و

[1 ـ اعراف، آيه201.
]

بحث علمى را به صورت مجادله درآوردن، آن گاه فرمود در كنار اين دستورات، يك خصلتى ديگر را خدى سبحان به شما امر كرد كه برى همه شؤون زندگى است كه برى مبدأ و منتهايت سودمند است:

«يقول لك ربّك ما ابغضتُ وعاءً قطّ كبغضي بطناً ملأناً».

خدا مى گويد: چيزى پيش من مبغوضتر از شكم پر نيست، كه انسان هميشه سير باشد. چون او كه مانند بهائم مى خورد، مانند جماد مى افتد.

پرخورى هم عمر را كم مى كند و هم سلامت را از انسان مى گيرد، و بالاتر از همه فهم و انديشه و شعور را از انسان مى ربايد، اگر انسان بخواهد به اسرار عالم راه پيدا كند چارهى جز سبكبار بودن درون ندارد و اين را كسى مى گويد كه مى فرمايد: «أنا والسّاعة كهاتين».

در خاتمه از خدى سبحان مسئلت مى كنيم كه توفيق عنايت كند تا از روزه داران واقعى بوده و از بار بافتهگان به ضيافت الهى باشيم.

«و آخر دعوانا أن الحمدلله ربّ العالمين».

[(1)1 ـ از ص21 تا اينجا از مقاله حضرت آيةالله جوادى آملى ، تهيّه و تنظيم منصور براعتى از كتاب رهتوشه راهيان نور، ويژه ماه مبارك رمضان 1418ه. ق. گرفته شده است.
]

بخش دوم

مناسبتها

1 ـ وفات حضرت خديجه(عليها السلام)

2 ـ ميلاد امام حسن مجتبى (عليه السلام)

3 ـ غزوه بدر

4 ـ بركات شب قدر

5 ـ على (عليه السلام) در بستر تاريخ

6 ـ فتح مكه

7 ـ على (عليه السلام) ى عدالت مظلوم

8 ـ هفته كمك به مستضعفين

9 ـ روز جهانى قدس

10 ـ عيد فطر

11 ـ ميعاد با فطرت



وفات حضرت خديجه(عليها السلام)

دهم ماه مبارك رمضان مصادف است با سالروز وفات بانوى نمونه اسلام، حضرت خديجه كبرى (عليها السلام).

خديجه بنت «خويلد بن اسد بن عبدالعزى بن قصى بن كلاب» همسر گرامى رسول خدا(صلى الله عليه وآله)اولين زنى است كه به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و دين اسلام گراييد و با مال و ثروت خويش آن حضرت را يارى داد. در سن خديجه هنگام ازدواج اختلاف است كه از 25 ت45 سالگى گفتهاند.پيامبر(صلى الله عليه وآله) تا زمانى كه خديجه زنده بود زن ديگرى اختيار نكرد. آن حضرت علاقه بسيارى نسبت به ايشان داشت كه به هيچ يك از زنان ديگرش نداشت. روايات زيادى از آن حضرت در مورد اوصاف و القاب وى نقل شده است از جمله:

«أَفْضَلُ نِساء أَهْل الْجَنَّة خَديجَة»

(بهترين زنان بهشت، خديجه است).

[(1)1 ـ ابى كثير، البداية والنهاية 2/295; مجلسى ، بحارالانوار 16/12.
(2)2 ـ احمد بن حنبل، المسند 6/117 ـ 118]

در جى ديگرى مى فرمايد: به درستى كه من خديجه را بر زنان امتم برترى مى دهم همان گونه كه مريم بر زنان عالم برترى داده شد،(1) قسم به خدا كه بهتر از خديجه پس از او برى من جايگزين نكرد... او ايمان آورد هنگامى كه مردم مرا تكفير مى كردند و هنگامى كه مردم مرا تكذيب مى كردند او مرا تأييد مى نمود، هنگامى كه مردم مالشان را از من دريغ كردند او اموالش را در اختيار من گذاشت. خداوند از او فرزندانى به من عطا كرد در حالى كه از زنان ديگر نداد.

خداوند متعال زحمات اين بانوى فداكار را در حمايت از اسلام و پيامبر(صلى الله عليه وآله) چنين بيان كرده است:

جبرئيل(عليه السلام) بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) وارد شد و گفت ى نبى خدا! اين خديجه است كه نزد تو مى آيد و ظرفى از غذا همراه اوست هنگامى كه به تو رسيد از جانب پروردگارت و از جانب من به او سلام برسان و بشارت ده كه خانهى در بهشت برى اوست.

عايشهمى گويد:منپيوستهبراينكهروزگار خديجه رادركنكرده بودم، تأسّف مى خوردم و از علاقه و مهر پيامبر، نسبت به او هميشه تعجب مى كردم; زيرا پيامبر او را مكرّر ياد مى كرد; و اگر گوسفندى مى كشت، سهمى برى دوستان خديجه كنار مى گذاشت و برايشان مى فرستاد.

روزى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در حال بيرون رفتن از خانه بود كه از خديجه

[1 ـ هيثمى ، مجمع الزوائد 9/223.
(2)2 ـ هيثمى ، همان جا.
(3)3 ـ ابن حجر عسقلانى ، فتح البارى بشرح صحيح البخارى 7/108 ـ 109; سبط بن جوزى ، همان 302.
]
ياد كرد و از او تعريف نمود. من نتوانستم خودم را كنترل كنم، با كمالى جرأت گفتم: وى پيرزنى بيش نبود و خدا بهتر از او را نصيب شما كرده است! آثار خشم و غضب در پيشانى پيامبر ظاهر شد و فرمود: ابداً چنين نيست، خديجه هنگامى به من ايمان آورد كه مردم همگى در حال كفر و شرك به سر مى بردند; او اموال و ثروت خود را در سختترين مواقع در اختيار من گذارد و خدا از او فرزندانى نصيبم نمود كه به ديگر همسرانم نداد.

/ 41