بود . پس از آن
آيه مربوط به حضرت موسى عليه السلام بود و بعد آيه مربوط به حضرت عيسى عليه السلام
و
بعد هم راجع به اينكه اسلام كه نور خداست در عالم پهن خواهد شد
خواه كافران خوششان بيايد خواه بدشان
بيايد و در آيه بعد از آن دليل اين امر آمده بود .بار ديگر مخاطب
خود مومنين هستند . در اينجا قرآن مجيد به شكل استفهام و در لباس تجارت پيشنهاد خود
را ذكر مى كند .
روش استفهام در قرآن
شكل و سبك و صورت استفهاماز صورتهايى است كه قرآن مجيد مكرر از آن استفاده مى كند كه البته استفهام
صورتهاى مختلفى دارد . وقتى مطلبى به اين شكل بر فطرت انسان عرضه مى شود انسان چاره اى ندارد جز اينكه
جواب مثبت بدهد كه خود روش استفهامى روش خاصى است در بيان و يكى از بهترين روشهاست و معمولا آن را "
روش سقراطى " هم مى نامند
از باب اينكه سقراط در فلسفه خود از همين روش استفاده مى كرد
يعنى در
محاورات خود مطلب را از جاى ساده اى شروع مى كرد و به صورت سوال به طرف مقابل عرضه مى كرد كه آن طرف
بتواند جواب دهد . بعد كه جواب مى گرفت سوال دوم را مطرح مى كرد
باز از او جواب مى گرفت و بعد سوال سوم
را مطرح مى كرد و به ترتيب
ذهن او را همين طور مى كشيد و بالا مىآورد . يكمرتبه طرف مقابل متوجه مى شد
به حقيقتى كه پذيرفتن آن براى او بسيار مشكل بود و قبلا هم بسا كه منكر آن حقيقت
بود اعتراف كرده است و آن همان حقيقتى بود كه سقراط مدعى آن بود .