مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) - جلد 2

لطف الله صافی گلپایگانی، احمد عابدی، رضا برنجکار، سید ابراهیم سید علوی، سید محمد کاظم طباطبایی، علی مختاری، سید ابوالحسن مطلبی، علی اصغر رضوانی، شاهرخ محمدبیگی، رسول جعفریان، مرتضی دوستی ثانی، محمد مرادی، سید عبدالجواد علم الهدی، عبدالهادی مسعودی، رسول آقاجانی، عباس عبیری، مرتضی جباریان، محمدحسن ارجمندی، حسین مؤذنی، نورالله عقیلی، محمدعلی تقوی راد، ابوالفضل عرب زاده، رضا استادی، محمدکاظم رحمان ستایش، مهدی حسینیان قمی، محمد علی معلم حبیب آبادی، ابوالفضل حافظیان بابلی، سید صادق حسینی اشکوری، علی صدرایی خویی، محسن صادقی؛ مصحح: صادق برزگر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كردند تا كودكى كه اين كار كرده بود اقرار كرد و آنها را دلالت بر آن دخمه نمودچونبر سر دخمه رسيدند، اطراف او را مسدود يافتنداز كودك پرسش كردند، گفت: ميانهمين دخمه استچون دخمه را شكافتند، دختر را زنده ديدنداز او احوالپرسيدند، گفت: فلان كودك مرا در اينجا بياورد و ذبح كرد و برفتبه ناگاه زنى پيداشد و دست بر گلوى من گذارد، خون باز ايستاد، و گفت: اى دخترك من! بيمناكمباش و مرا آب دادپرسيدم: تو كيستى؟ گفت: من سيده نفيسه ام.

و گويند سيده نفيسه در خانه اى منزل داشت، با دست شريف خود قبرش را در آنخانه بكَند و در آن قبر بسيار نماز مى گذاشت و يكصد و نود قرآن در آنجا قرائت كرد.و چنانچه در صدر ترجمه اشاره شد، شوهرش خواست جنازه سيده نفيسه را حمل بهمدينه بنمايدمردم نزد امير بلد فراهم شدند و او را به اسحاق برانگيختند تا از آنچهاراده كرده است روى برتابد، اسحاق پذيرفتار نشدايشان اموال بسيار براى او جمعكردند تا بگيرد و از آن انديشه برگرددهمچنان پذيرفتار نگشت، مردم آن شهر و ديارآن شب را در مشقتى بزرگ به روز آوردندچون بامداد كردند، در خدمت اسحاقفراهم شدند، حال او را دگرگون ديدند، سبب سؤال كردند، گفت: ديشب رسول خدارا در خواب ديدم كه مرا فرمود: اموال ايشان را به ايشان رد كن و سيده را نزد ايشاندفن كن.

بالجمله سيده را در مزار درب السباع دفن كردند و آن روز از ايام مشهوده روزگاربوداز اطراف و بلاد و نواحى مردان بيامدند و بعد از اينكه دفن شده بود، دسته دستهبر وى نماز گذاشتند و در آن شب شمعها برافروختند و از هر خانه كه در مصر بود،صداى گريه شنيده مى شد و تأسفى عظيم بر مردم مصر پديدار گرديد.

جماعتى از اوليا و صلحا قبرش را زيارت مى كردند؛ مثل ذوالنون مصرى وابى الحسن دينورى و ابوعلى رودبارى و ابوبكر احمد بن نصر دقاق و حمال واسطىو شقران بن عبدالله مغربى و ادريـس بن يحيى خولانى و فضل بن فضاله و قاضى

/ 374