سير مفهوم جمهوري در تاريخ انديشه سياسي ايران - انقلاب اسلامی و جمهوریت نظام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلاب اسلامی و جمهوریت نظام - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سير مفهوم جمهوري در تاريخ انديشه سياسي ايران

واقع مطلب اين است كه جمهوري به مفهوم تجربه اي عقلايي و تكنيكي،براي توزيع قدرت سياسي در بين تمامي اجزاي جامعه، و تحديدقدرت، اختصاص به سرزمين خاصي ندارد. نمي توان آن را به مثابه ايدئولوژي و مذهب خاص نگريست كه به ملتي خاص اختصاص داشته باشد؛ بلكه همانند مذهبي است كه اصول و عقايد آن، جنبه فراملي و جهاني به خود گرفته است. با اين فرق كه خاستگاه مذهب به عقل آسماني برمي گردد؛ اما اصول جمهوري كه متاثر از تجربه هاي شري است خاستگاه آن عقل ناسوتي مي باشد. با اين فرض مي توان انديشمنداني از شرق را نيز برشمرد كه نسبت به شيوه حكومتي عصرخودشان (استبدادي) معترض و به لحاظ نظري به دنبال اصلاح وضع حكومت و حكمرانان بودند.[12]

اگر چه اصول جمهوري در سرزمين ايران، به واسطه برخي موانع به بار ننشست، ولي دستمايه هاي انديشه اي (حق آزادي، برابري، عدالت و احترام به شخصيت بشري)آن در فلسفه و دين[13] كاملا مشهود است به نحوي كه حكيم بزرگ يونان (افلاطون) را واداشت تا اعتراف نمايد كه: اين واقعيتي است كه ايرانيان... به سمت آزادي رفتند تابتوانند بر جمع زيادي از ملتهاي ديگر، سروري كنند. اين سروران براي ملل تابع، آزادي به ارمغان بردند و آنان را بهتر از خودتربيت كرده اند. ×2

اماهمزمان با ورود انديشه اسلامي به ايران، شكل حكومتهاي ايران نيز دستخوش تغيير شدند ونقش مردم در زندگي سياسي، به لحاظ تئوريك و نظري وارد حيات جديدي شد.


[1]. دكتر احمد نقيب زاده، جمهوريت و اسلام: مورد ايران، مجموعه مقالات جمهوريت و انقلاب اسلامى، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، تهران، 1377، ص 557.

[2]. علي اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران1373، ص6901.

[3]. دكتر محمد معين، فرهنگ معين، سپهر، تهران 1364، ص1242.

[4]. مصطفي رحيمي، اصول حكومت جمهوري، سپهر، تهران 1358، ص7.

[5]. غلامرضا علي بابايي و دكتر بهمن آقايي، فرهنگ علوم سياسي، نشر ويس، تهران 1365، ص204.

[6]. عباس منوچهري،گفتمان جمهوري و جمهوري گفتماني،مجموعه مقالات جمهوريت و انقلاب اسلامي،پيشين، صص31 ـ 32.

[7]. سيد علي اصغر كاظمي، مباني نظري و اخلاقي جمهوريت، جمهوريت و انقلاب اسلامي، پيشين، صص 19 ـ 20.

[8]. مصطفي رحيمي، پيشين، ص12.

[9]. همان، ص 28. براي اطلاعات بيشتر نگاه كنيد به: موج سوم دموكراسي، نوشته ساموئل هانتينگتن، ترجمه احمد شها، صص 322 ـ 327 .

[10]. حاتم قادري، زمينه هاي نقادي جمهوريت، جمهوريت و انقلاب اسلامي، پيشين، صص 313 ـ 314.

[11]. دكتر محمود كاشاني، حقوق مردم، پايگاه نظام جمهوري، جمهوريت و انقلاب اسلامي، پيشين، ص317.

[12]. مصطفي رحيمي، پيشين، ص12.

[13]. مصطفي رحيمي، پيشين، ص13.




/ 12