تفاوت اصلاح با احياء
از آنجا كه دو اصطلاح مذكور از جهت بار معنايي در ياري رساندن به دين و تفكّر ديني ، مشتركند، توجّه به وجه تمايز آنها به منظور عدم القاء در مغالطه جمع المسائل في مسئله واحده، امري بجا و تبيين ماهوي هركدام از آنها خالي از فايده نخواهد بود.اصلاح: عموماً واژه اصلاح و اصلاحطلبي در عرف متداول سياسي ـ اجتماعي، معادل Reformation است كه به معني حفظ ساختار اصلي سياسي و ايجاد تغييرات و تحولاتي در بخشهايي از آن نظام است.[1]
نكتهاي كه قابل توجّه است آن است كه اصولاً اصلاح در دين معقول نيست بلكه آنچه متصور است اصلاح در انديشه ديني است و اصلاح در انديشه ديني «زماني معنا خواهد داشت كه جهت اصلي دين در انديشه ديني محفوظ باشد انديشمند ديني، روح و جان دين و سمتگيري دين را به خوبي دريافته باشد امّا در لابلاي مجموعه عقايد و باورهاي دينيش، مواردي بر خطا ميرود و مصلح انديشه ديني آن كسي است كه ميكوشد تا اين موارد خطا را به صلاح و صواب مبدل سازد. اگر ناراستيهايي در جاي جاي اعتقادات ديني يك ديندار مشاهده شد و در حالي كه سمت و سوي انديشه ديني او بر صواب باشد، اينجا، جاي اصلاح انديشه ديني است.[2]