بیشترلیست موضوعات استقلال و خودباوري در انديشه امام خميني تعريف و عناصر فرهنگ از نگاه امام خميني (ره) اهميت فرهنگ در اسلام و نظام اسلامي استقلال فرهنگي، دستاورد بزرگ انقلاب اسلامي ريشههاي غرب زدگي در ايران و راههاي برچيدن اين تفكر توضیحاتافزودن یادداشت جدید القاي اين تفكر نقش بالايي در ايراد ضربه به خودباوري و اعتماد به نفس ملتها ايفا نموده آنها را براي پذيرش سلطه فكري و فرهنگي و حاكميّت سياسي و اقتصادي آنها آماده ساخته است. مبهوت شدن در برابر مظالم تمدن غربي را ميتوان يكي ديگر از دلايل گرايش روشنفكر نمايان كشور و حاكمان دوران طاغوت به سمت فرهنگ بيگانه دانست. كساني كه با سفري به غرب، اسير جلوههاي ظاهري آنها شده انديشه و آموختههاي خود را حقير و ضعيف ميدانند و با استفاده از ابزارهايي در اختيار خود (رسانه و كتب) اين خودباختگي را به سطح جامعه شيوع ميدهند.امام خميني (ره) براي بيرون آمدن از اين وضعيت، مراتب مختلفي را متذكر شد. نقش آفريني روشنفكران ـ رسانهها ـ حاكميّت را در اين زمينه مهم و تعيين كننده ميدانند. ايشان دشمن غرب زده را كسي ميدانند كه نميتواند ادراك كند كه خودش نيز داراي فرهنگ و تواناييهايي است.[1] از اين رو وقوع تحول در اين گونه افراد را مطرح كرده ميفرمايند يك مملكت اگر بخواهد مستقل باشد چارهاي ندارد جز اينكه اين تفكر را كه ما بايد از خارج چيز وارد كنيم از كلهاش بيرون كند.[2]امام (ره) نه تنها بر اصلاح فرهنگي و فكري نسل حاضر غربزده تكيه ميكنند بلكه ضرورت سرمايهگذاري براي آينده جامعه نيز مورد توجه قرار داده دانشگاهها را به تربيت عناصر مستقل و مفيد به حال دين و ميهن فرا ميخوانند. ايشان تحقق اين مهم را باعث مصون شدن مملكت از تصرفات شياطين و نيز به وجود آمدن ترقي و تعالي جامعه ميدانند.امام خميني (ره) كينه استكبار نسبت به ملت ايران را واكنش در قبال اعتقادات و استقلال مردم (شعار نه شرقي و نه غربي آنان دانسته اين كينه را تمام نشدني ميدانند از اين روست كه از روشنفكران ميخواهند تا دست از غربزدگي و شرق زدگي بردارند و عموم ملت را نيز به آمادگي و مهيا شدن فرا ميخوانند.در انديشه آرماني و اسلامي امام (ره) تكيه بر منافع و بهرهگيري مطلوب و هدايت شده از منابع فكري و انساني بومي جامعه، از عناصر كليدي است كه ميتواند استقلال فرهنگي را موجب شده غرب و شرق را از بازگشت مجدد به ساحت فكري و فرهنگي ملت ايران مأنوس سازد.پر واضح است تأمين و تحقق اين مهم، در گرو تدوين اين سياستهاي جامعه و بلند مدت فرهنگي است. اين اقدامات ميتواند به صور مختلف مداخله مستقيم ـ نظارت و هدايت بر حوزه فرهنگ روي دهد. سياستي كه اصل بديهي آن رسيدن مجموعه دستگاهها و متصديان امور فرهنگي به يك توافق رسمي و محورهاي مشترك است. تا اين روحيه خودباوري و استقلال فكري كه به عنوان نتيجه مقدس و مبارك انقلاب اسلامي به ملت ايران ارزاني شده است در طول عصرها و نسلهاي آتي جاري و كيفيت و كميت آن تعميق و تحكيم يابد. پرهيز از داشتن نگرش اقتصادي به پديده فرهنگ، ارائه الگو و نظام استاندارد از مديريت فرهنگي توجه به توسعه فرهنگي در كنار توجه توسعه جامعه در ابعاد سياسي و اقتصادي و تقويت و تحكيم باور، هويت و توانايي بومي و ملي مبتني بر آموزهها و انديشهها و اعتقادات اسلامي ضرورتهاي مهمي است كه اين راستا بايد مورد توجه و عمل قرار گيرد. [1] . صحيفه نور، ج 9، ص 12.[2] . صحيفه نور، ج 13، ص 83.