تهديدها و آسيبهاي داخلي
پديدههاي اجتماعي مانند وضعيتهاي متفاوت انساني است. همانگونه كه سلامتي، حيات و اقتدار فرد در معرض تهديدها، آسيبها و آفات ميباشد، جامعه انساني نيز چنين است، اگرچه نوع و شكل و چگونگي مقابله و خنثي كردن آنها متفاوت ميباشد.هر جامعه به ميزاني كه تهديدها و آسيبها بر ضد موجوديت، هويت، امنيت، مصالح و منافع خود را بهتر بشناسد، بهمان نسبت امكان بقا دارد. لذا ارتباط مستقيم و محكمي بين آيندهشناسي و آسيبشناسي وجود دارد.بر اساس يك اصل فلسفي، بقاء معلول وابسته به بقاء علت است. به عبارت ديگر مادامي كه علل و انگيزههاي ايجاد يك حركت سياسي ـ اجتماعي وجود دارد، آثار و پيآمدهاي مناسب با آن نيز وجود دارد و هرگاه علت يا علل حركت از بين رفت، طبيعتاً آثار و تبعات آن نيز از بين ميرود.از اينرو حضرت امام فرمود: «بيترديد رمز بقاء انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت ميداند ونسلهاي آينده در تاريخ خواهند خواند، كه دو ركن اصلي آن انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد.»[6]به اين ترتيب پاسخ يكي از جنجاليترين بحثها و نظريههاي سياسي ـ فرهنگي روشن ميشود.نظريههائي كه بحث ميكند از اينكه آيا شرايط داخلي تعيينكننده اوضاع و احوال كشور مي باشد و يا سلطه خارجي و سياستهاي استعماري وضعيت كشور را شكل ميدهد. هرگونه عامل خارجي براي تأثيرگذاري و دخالت ميبايست با استفاده از نقاط ضعف و شرايط داخلي عمل كند، و تا زماني كه زمينه داخلي وجود نداشته باشد عامل خارجي نميتواند تأثيرگذار باشد.[7]قرآن كريم در اين زمينه ميفرمايد:«ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم»[8]قطعاً خداوند اوضاع و احوال هيچ ملتي را تغيير نميدهد مگر آنكه مردم تمامي آنچه را كه در خودشان دارند تغيير دهند.دولتهاي استكباري و استعماري با استفاده از تمامي امكانات سعي در ايجاد ضعف و زمينههاي تأثيرگذاري مينمايند و در صورت موفقيت ميتوانند سياستها و برنامههاي خود را به اجرا درآورند.
[1] . همان، ج 21، ص 99.[2] . همان، ج 20، ص 224.[3] . «واحذروا ما نزل به الامم قبلك من المثلات بسوء الافعال و ذميم الاعمال فتذكروا فيالخير و الشر احوالهم، واحذروا ان تكونوا امثالهم. فاذا تفكرتم في تفاوت حاليهم فالزموا كل امر لزمت العزه به شأنهم و زاحت الاعداه له عنهم و مدّت العافيه عليهم، و انقادت النعمه له معهم، و وصلت الكرامه عليه حبلهم. (نهجالبلاغه، (مرحوم) فيض الاسلام، صفحه 801.[4] . كولائي، الهه: «اتحاد شوروي از تكوين تا فروپاشي»، از انتشارات وزرات امور خارجه، چاپ اول تهران ـ 1372، ص 313.[5] . همان منبع، ص 314.[6] . صحيفه امام (وصيتنامه سياسي ـ الهي)، ج 21، ص 404[7] . همچنانكه در مورد فرد واكسينه شده به علت مصونيت، عوامل بيماريزا نميتوانند موفق بشوند.[8] . سوره رعد، آيه 11.