بیشترلیست موضوعات آيندهنگري امام خميني و آسيبهاي انقلاب تهديدها و آسيبهاي انساني تهديدها و آسيبهاي داخلي تهديدها و آسيبهاي خارجي توضیحاتافزودن یادداشت جدید برخورداري از قدرت و رفاه و بيتوجهي به مسئوليت و موقعيت، رؤسا و مديران كشور را به تجملگرايي، جدايي از مردم و سستي نسبت به انجام وظايف سوق ميدهد. دليل اصلي تأكيد مكرر امام بر سادهزيستي و زهد و بيتوجهي به مظاهر مادي دنيا، خصوصاً براي مسؤلان و روحانيون همين نكته ميباشد.«هيچ چيزي به زشتي دنياگرايي روحانيت نيست، و هيچ وسيلهاي هم نميتواند بدتر از دنياگرايي روحانيت را آلوده كند. چه بسا دوستان نادان يا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزيهاي بيمورد سير زهدگرايي آنان را منحرف سازند و گروهي نيز مغرضانه يا ناآگاهانه روحانيت را به طرفداري از سرمايهداري و سرمايهداران متهم نمايند.روحانيت در مصدر امور كشور است، خطر سوءاستفاده ديگران از منزلت روحانيون متصور است بايد به شدت مواظب حركات خود بود... ما بايد تحت هر شرايطي خود را عهدهدار اين مسئوليت بزرگ (حمايت از محرومين و عدالت اجتماعي) بدانيم و در تحقق آن اگر كوتاهي بنماييم خيانت به اسلام و مسلمين كردهايم.»[1]چون مصرفزدگي و دنياطلبي حد و مرزي ندارد، لذا آنانكه تمايل و گرايش به اين امور پيدا كنند جامعه را به سمت استثمار اقليت از اكثريت، زورگويي، بيعدالتي و ايجاد فاصله طبقاتي ميكشانند. اين وضعيت منشأ تضاد و تشنجهاي اجتماعي، سياسي و سرانجام دور جديدي در تحولات ميشود چه بسيار گروههاي انقلابي، مردمي و مسلمان پس از مدتي دگرگون و به حكومتي فاسد، طاغوتي و ضداسلام تبديل شدند.
3ـ خودخواهي (كبر)
در حالي كه حفظ خود و طولاني كردن حيات مادي امري طبيعي است، در زماني كه از حد اعتدال و طبيعي خود خارج شود به كبر (خودخواهي و خودبزرگبيني) و استكبار منتهي ميشود. «محور قرار گرفتن خود» و «تبعيت از هواي نفس» و «فراموشي خدا»، آثار و تبعات زيادي در فرد، جامعه، رفتارها و ارزشگزاريها دارد. بيتوجهي به اين موضوع مهم يكي از عوامل اصلي و اساسي در تحليلهاي انحرافي و غيرواقعبينانه از پديدههاي اجتماعي، سياسي است و به همين موضوع امام راحل ما را به خوبي توجه داده و فرموده اند:«كساني كه توجه به دنيا دارند، نمي شود اختلاف نداشته باشند. هركسي براي خودش ميخواهد... اگر همه انبياء جمع بشوند با هم اختلاف نميكنند. يك كلمه اختلاف ندارند. ... لكن اگر دو تا كدخدا در يك ده باشد اختلاف پيدا ميكنند. اگر دو عالم باشد، روحاني واقعاً، ممكن نيست با هم اختلاف داشته باشند... از ابتدا نميآيد نفس اماره بگويد بيا برو جهنم، يا ابليس بگويد بيا برو جهنم. يا نفس اماره بگويد ياالله پاشويم دعوا راه بياندازيم. نخير، ابتدا از اول شروع ميشود يك قدم جلو ميرود، آدم ازش غفلت ميكند، تبعيت ميكند، يك قدم ديگر جلو ميرود، يك وقت ميبيند كه سر از اين بيرون آورد كه با هم دارد اختلاف ميكنند.»[2]واقعيت اين است كه عدم بررسي عميق خصلتها و رفتارهاي اجتماعي انسان، از جمله خودخواهي، تكبر، تبعيت از نفس، برتريطلبي و بيتوجهي به ابعاد گوناگون پيآمدهاي اينگونه خصلتها كه ريشه در خودخواهي و «نفسپرستي» دارد، موجب شده است كه سياستمداران در مورد وقايع آينده صرفاً به كليگويي و احتمالات اكتفا كنند كه غالباً هم منطبق با واقع نميباشد.بررسي اوضاع و احوال آينده كشور و انقلاب و روند تحولات آينده بدون شناخت عميق فرهنگ، اخلاق و روحيات غالب بر افراد جامعه، غير واقعبينانه و غيرمنطقي خواهد بود. لذا حضرت امام هيچگاه از اين موضوع غافل نبود. اگرچه بسياري از مردم افكار و ارزشهاي عميق وارزنده امام را كمتر شناختند و كمتر از آن به آن عمل كردند، ولي اين امر مانع از آن نبود كه وي در هر فرصتي و با استفاده از هر امكاني اين موضوع مهم را با عبارات به ظاهر متفاوت و در معنا يكسان، براي مسؤلان و مردم تكرار نكند. آنجا كه امام خميني فرمودند: «از هرگونه اختلافات بپرهيزيد كه چون موريانه، خوب و بد را نابود ميكند»امام علي عليهالسلام در خطبه قاصعه، ضمن تبيين دقيق ويژگيهاي انسان، فلسفه اساسي ظهور و سقوط دولتها، انقلابها و تمدنها را بيان فرموده است. در بخشي از خطبه آمده است:«از آنچه بر امتهاي قبل از شما بخاطر رفتارهاي ناپسند و اعمال مذموم به آنان رسيد، دوري كنيد. پس وضعيت آنان را در شرايط خوب و بد مورد توجه قرار دهيد، و مبادا كه شما مانند آنان باشيد. هرگاه كه تفاوت وضعيت آنان را بررسي كرديد، هر كاري كه موجب عزت آنان و دوري دشمنان از آن و پايداري امنيت در ميان آنان و فراواني نعمتها براي آنان و بازگرداندن اقتدار به آنان شد، اختيار كنيد.»[3]