ديباچه - حجاب شناسي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حجاب شناسي - نسخه متنی

حسين مهدي زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديباچه

يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ[1]

اي فرزند آدم، براي شما لباسي فرو فرستاديم كه اندام شما را مي‎پوشاند و مايه‎ي زينت شماست و لباس تقوا بهترين است. اين از آيات خداست؛ باشد كه متذكر شده، پند گيرند. اي فرزندان آدم، مبادا شيطان شما را فريب دهد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد. پوشش از تن آنان بركند و قبايح آنان را در نظرشان پديدار نمود؛ همانا كه شيطان و بستگانش شما را مي‎بينند، در صورتي كه شما آنها را نمي‎بينيد. ما شيطان را دوست‎دار آنان كه ايمان نمي‎آورند، قرار داديم.

پيشينه‌ي حجاب و پوشش انسان به اندازه‌ي تاريخ آفرينش اوست. پوشش و لباس هر انساني پرچم كشور وجود اوست. پرچمي كه او بر در خانه‌ي وجودش نصب كرده است و با آن اعلام مي‎دارد كه از كدام فرهنگ تبعيت مي‎كند؛ هم‎چنان كه هر ملتي با وفاداري و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هويّت ملي خويش ابراز مي‎كند؛ هر انساني كه به يك سلسله ارزش‎ها و بينش‎ها معتقد و دل‎بسته است، لباس متناسب با آن ارزش‎ها و بينش‎ها را از تن به در نخواهد كرد.[2] حجاب و پوشش بارزترين نشانه‌ي فرهنگي و نماد ملي است كه به سرعت تحت تأثير ساير پديده‎هاي فرهنگي قرار مي‎گيرد.

هر نوع دگرگوني در ساختار فرهنگي و اجتماعي، با تغيير در پوشش مردم مشخص مي‎گردد؛ چنان كه استيلاي فرهنگي و سلطه‎پذيري نيز، در اولين مرحله، از طريق تغيير در پوشش مردم چهره مي‎نمايد.

چون استعمار و استكبار نتوانست انقلاب اسلامي ايران را از راه نظامي مهار نمايد، اكنون با تغيير تاكتيك و روش، تلاش مي‎كند از طريق فرهنگي، آن را دچار استحاله و تغيير هويت نمايد. يكي از روش‎هاي استكبار براي نفوذ فرهنگي، تشكيك و القاي شبهه در مباني ديني مردم است كه طي چند سال اخير شتاب بيش‌تري گرفته است.[3]

به اعتقاد ما چون دشمن به فرهنگ ما هجوم آورده است، بايد به جهاد فرهنگي با آن برخيزيم؛ و جهاد فرهنگي، سربازانِ جان بركفِ جبهه‌ي فرهنگ و انديشه‌ي ديني را به حضور در خط مقدم اين جهاد مقدس فرا مي‎خواند؛ از اين رو، نگارنده با توجه به توانايي خود تلاش نموده تا در اين جهاد فرهنگي شركت نمايد.

چون طرح نوشتار حاضر به صورت پاسخ‌گويي به پرسش‎ها و شبهات است؛ لذا مناسب است نخست به تفاوت «پرسش» و «شبهه» اشاره ‎گردد.

تفاوت ماهوي و اصلي پرسش و شبهه اين است كه معمولاً پرسش به قصد يافتن حق و حقيقت و با نيت صادقانه صورت مي‎گيرد، ولي تشكيك و شبهه به قصد گم كردن حق و حقيقت و با نيت غير صادقانه صورت مي‎گيرد؛ از اين رو عقل ‎و نقل، پرسش از افراد صاحب‎نظر و شايسته را مي‎ستايد و به آن توصيه مي‎كند؛ چنان كه قرآن مجيد مي‌فرمايد:

فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[4] اگر نمي‎دانيد از اهل ذكر (علما و دانشمندان) سؤال كنيد.

هم‌چنين پيامبر اكرم(ص) در روايتي فرموده‎اند:

العلم خزائن و مفاتيحه السؤال فاسئلوا رحمكم الله فأنه يوجر اربعة السائل و المتكلم و المستمع و المحب لهم؛[5] علم گنجينه‎هايي است و پرسش، كليدهاي آن؛ پس بپرسيد آنچه را نمي‎دانيد، تا مشمول رحمت خدا قرار گيريد. همانا چهار گروه در ضمن يك پرسش اجر و ثواب دارند: پرسش كننده، پاسخ دهنده، شنونده و دوست‌دار آن‌ها.

در مقابل پرسش‎گري به جا و شايسته، كه به آن توصيه شده است، عقل و نقل، آلوده شدن به شبهات و وقوع در آن‌ها را امري مذموم و ناپسند مي‎دانند؛ همان‎گونه كه انسان از آلودگي جسمي دوري مي‎جويد، بايد از شبهات آلوده كننده‌ي روح و روان نيز اجتناب نمايد:

اياك و الوقوع في الشبهات؛[6]
بر حذر باش از قرار گرفتن در شبهه‎ها.

نه تنها انسان از وقوع در شبهه منع شده است، بلكه پس از وقوع در شبهات و آلودگي ذهن و دين، انسان به شبهه‌زدايي و پاك‌سازي مكلف شده است:

نزّهوا اديانكم عن الشبهات وصونوا انفسكم عن مواقف الريب الموبقات[7]؛

دين خود را از شبهه‎ها پاك و خالص كنيد و خودتان را از مكان‎هاي شبهه‎خيز و هلاك كننده حفظ كنيد.

ارسله بالدين المشهور... ازاحةً للشبهات؛[8]

اميرمؤمنان امام علي(ع) يكي از اهداف و رسالت‌هاي ديني پيامبر‎اكرم(ص) را از بين بردن شبهات ذكر كرده است.

در حديثي درباره‎ي وجه تسميه و علّت نام‎گذاري شبهه آمده است:

انمّا سمّيت الشبهةُ شبهةً لانّها تُشبّهُ الحق؛[9]

شبهه را به اين علت شبهه مي‎گويند كه حق نيست، ولي به حق شباهت دارد.

شبهه باطلي حق‎نماست كه تناسبات جزئي و مقطعي در آن رعايت شده است؛ به گونه‎اي كه جلوه‌ي تناسبات فرعي، چشم افراد داراي آگاهي اندك را خيره نموده، باعث مي‎شود آن را حق بدانند؛ ولي به دليل عدم رعايت تناسبات اصلي و محوري در حوزه‌ي باطل قرار دارد. ميزان تأثير شبهه به مقدار هماهنگي دروني و بيروني آن بستگي دارد؛ هر چه شبهه به مرز حق نزديك‎تر باشد، شمار بيش‌تري را گرفتار مي‎كند و باعث اشتباه ديگران و در دام افتادن آنان مي‎گردد.[10]

/ 34