جواب - گلشن راز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلشن راز - نسخه متنی

محمود شبستری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جواب





  • مكن بر نعمت حق ناسپاسى
    جز او معروف و عارف نيست درياب
    عجب نبود كه ذره دارد اميد
    به ياد آور مقام و حال فطرت
    الست بربكم ايزد كه را گفت
    در آن روزى كه گلها مي سرشتند
    اگر آن نامه را يك ره بخوانى
    تو بستى عقد عهد بندگى دوش
    كلام حق بدان گشته است منزل
    اگر تو ديده اى حق را به آغاز
    صفاتش را ببين امروز اينجا وگرنه رنج خود ضايع مگردان
    وگرنه رنج خود ضايع مگردان



  • كه تو حق را به نور حق شناسى
    وليكن خاك مي يابد ز خور تاب
    هواى تاب مهر و نور خورشيد
    كز آنجا باز دانى اصل فكرت
    كه بود آخر كه آن ساعت بلي گفت
    به دل در قصه ى ايمان نوشتند
    هر آن چيزى كه مي خواهى بدانى
    ولى كردى به نادانى فراموش
    كه يادت آورد از عهد اول
    در اينجا هم توانى ديدنش باز
    كه تا ذاتش توانى ديد فردا برو بنيوش لاتهدي ز قرآن
    برو بنيوش لاتهدي ز قرآن


/ 96