«اَلحَمْدُللهِ» صد مرتبه.«سُبحانَ اللهِ» صد مرتبه. 77 ـ ايضاح، ص253; هداية السالك، ج2، ص877 با اندكى تفاوت.سعى بين صفا و مروه* پس از انجام نماز طواف، بايد هفت مرتبه، فاصله بين «صفا» و «مروه» را بپيمايد.* سعى بايد از صفا آغاز و به مروه ختم شود.مُستحباتِ سَعىمستحب است سعى را پياده بجا آورد و از صفا تا به جايى كه در سابق مناره ميانه(78) بوده و هم اكنون با علامت و چراغ سبز مشخّص 78 ـ هم اكنون مناره ميانه و بازار عطاران وجود ندارد ولى آن فاصله با خط و چراغ سبز رنگ مشخص شده است.شده، راه رود و از آنجا تا جايى كه با خط سبز ديگرى بر ديوار مشخّص شده و در سابق محل بازار عطاران بوده است «هَروَلَه» كند; يعنى مانند شتر تند رود و از آنجا تا به مروه نيز بطور معمولى سعى كند و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب برگردد و از براى زنها هروله نيست. آنگاه كه از صفا مى آيد وقتى به محل هروله رسيد بگويد:«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَاللهُ أكْبَرُ، وَصَلَّىَ اللهُ عَلى مُحَمَّد وَأهْلِ بَيْتِهِ، أللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاْجَلُّ الاْكْرَمُ، وَاهْدِنى لِلَّتى هِيَ أقْوَمُ، أَللَّهُمَّ إنَّ عَمَلى ضَعِيفٌ، فَضاعِفْهُ لى وَتَقَبَّلْهُ مِنِّى، أَللَّهُمَّ لَك سَعْيِى، وَبِكَ حَوْلى وَقُوَّتى تَقَبَّلْ مِنِّى عَمَلى يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِيْنَ.» و همين كه از محل هَروَله گذشت بگويد:«يا ذَاالْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والجُوْدِ اِغْفِرْ لى ذنُوْبى، إنَّهُ لايَغْفِرُ الْذُّنُوبَ إلاّ أنْتَ.» و مستحب است در حال سعى ذكر بگويد و بخواند اين دعا را:«أَللَّهُمَّ إِنِّى أسْألُكَ حُسْنَ الْظَّنِ بِك عَلى كُلِّ حال وَصِدْقَ النِّيَةِ فى الْتَوَكُّلِ عَلَيْكَ.» و نيز گفتن «اللهُ أَكْبَرُ، لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، اَلْحَمْدُ للهِ، سُبْحَانَ اللهِ» هر يك را صد مرتبه مستحب است.
تقـصيـر (آخرين عمل عمره تمتّع)
پس از سعى بايد «تقصير» كند; يعنى با نيت تقصير در عمره تمتّع قدرى از ناخن يا موى خود را گرفته يا كوتاه نمايد با اين عمل، اعمال عمره تمتع به پايان مى رسد و زائر از احرام خارج مى شود.
ب ـ اعمال حج و آداب آن
احـــراماعمال حج نيز، مانند اعمال عمره با احرام آغاز مى شود.محل احرام حج شهر مكه است چگونگى آن با احرام عمره تفاوتى جز در نيّت ندارد و آنچه در احرام عمره واجب يا مستحب است در احرام حج نيز واجب يا مستحب خواهد بود.مستحب است در مسجدالحرام و در حجر اسماعيل محرم شود.وقوف در عرفاتحاجى، پس از احرام در مكه براى وقوف در عرفات، كه از ظهر روز نهم ذى حجه آغاز مى شود و تا غروب ادامه دارد، روانه سرزمين عرفات مى شود. اين سرزمين به طول دوازده كيلومتر و عرض شش كيلومتر و نيم در فاصله تقريباً بيست كيلومترى شهر مكه قرار دارد.برخى گفته اند عرفات، از عرفان گرفته شده و به معناى شناسايى است، زيرا كه در آنجا آدم و حوّا پس از هبوط باهم آشنا شده اند. و به خطاى خود اعتراف و مشمول عفو قرار گرفتند. و نيز حضرت ابراهيم با تعليم جبرئيل مناسك حج را آموخت. و نيز از سرزمين، مكان مقدسى است كه عرفان بندگان افزون شود. وقوف به عرفات يكى از اركان حج است كه حاجى ظهر روز عرفه نيت مى كند كه «به قصد تقرب به خدا تا غروب توقف مى كنم» براى وقوف به عرفات كه لحظات بسيار حساسى است آداب و ادعيه بسيارى است.برخى مستحبات وقوف به عرفات 1 ـ با طهارت بودن در حال وقوف.2 ـ غسل كردن و بهتر آن است كه نزديك ظهر باشد.نظر به اين كه دعا در روز عرفه بويژه در سرزمين عرفات و در حال وقوف از اهم مسائل اين روز عزيز است، لذا بى تناسب نيست، مقدمتاً به فلسفه دعا و چگونگى و شرايط آن اشاره اى بشود:معناى دعا و اقسام آن دعا در لغت به معناى خواندن و در اصطلاح، درخواست حاجت از خداوند است.دعا بر دو قسم است:1 ـ گاه دعا كننده مطالب و نيازهاى خود را به زبان خود و به هر بيانى كه قدرت بر آن دارد، در پيشگاه خداوند اظهار مى كند، اين قسم را دعاهاى غير وارده مى نامند.2 ـ قسم دوّم آن كه دعا كننده، مطالب و خواست هاى خود را با الفاظ مخصوصى كه از پيشوايان دين رسيده، اظهار مى نمايد. اين قسم ادعيه را دعاهاى وارده يا «ادعيه مأثوره» مى نامند. ادعيه مأثوره نيز بر دو قسم است: الف ـ ادعيه اى كه بايد در شرايط خاصّى خوانده شود; مثلاً در وقت مخصوص يا محل معلوم، و بالاخره آداب و شرايط ويژه اى براى آن ذكر شده باشد.ب ـ دعاهايى كه از پيشوايان دين رسيده ولى براى آنها هيچ گونه شرطى ذكر نشده است.البته هر نوع دعا و درخواست از پروردگار يكتا، مطلوب شارع است و در روايت وارد شده: «الدُّعاءُ مُخُّ العِبادة»(79); «مغز و روح عبادت 79 ـ بحارالانوار، ج90، ص300 طبع بيروت.همان دعا است.» همچنين در قرآن كريم در مناسبت هاى مختلف از زبان پيامبران و اوليا دعاهايى نقل شده است، ليكن ثواب و فضيلت دعاهاى مأثوره از زبان معصوم ـ ع ـ براى كسى كه آشنا به معانى آنها باشد، به مراتب بيش از دعاهاى معمولى است، زيرا معصومين ـ عليهم السلام ـ به امراض روحى فرد و جامعه آشناتر و به كيفيّت راز و نياز با حق تعالى آگاهتر هستند، و ساير انسان ها، گاهى به جاى خير خويش شرّ، و گاهى به جاى سود و سعادت، زيان و شقاوت مى طلبند: «وَيَدْعُ الإِنْسانُ بِالشَّرِ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكانَ الإنْسانُ عَجُولاً.» (80)80 ـ اسراء، 13بنابراين سزاوار است دعاكننده، چگونگى درخواست مطالب و حاجات خود، از خداوند را، از رسول خدا ـ ص ـ و پيشوايان الهى فراگيرد.
شرايط استجابت و قبولى دعا
در احاديث و روايات براى اجابت دعا شرايط متعدّدى بيان شده كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 81 ـ بحار، ج9، ص368از حضرت على ـ ع ـ سؤال شد: «فَما بالُنا نَدْعُوا فَلا نُجابُ؟» چرا دعاى ما مستجاب نمى شود؟ حضرت فرمود: «اِنّ قُلُوبَكُمْ خانَتْ بِثَمانِ خِصال: اَوَّلُها اَنّكُمْ عَرَفْتُمُ اللّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَما اَوْجَبَ عَلَيْكُمْ...»(82)82 ـ بحار، ج90، ص376«زيرا دلهاى شما به هشت چيز خيانت كرده، نخست اين كه شما نسبت به خداوند معرفت و شناخت پيدا كرديد، ولى حقّ معرفت را عملاً ادا نكرديد.» 83،و3و4 ـ بحار، ج90، ص321حضرت باقر ـ ع ـ فرمود: خداوند دعاى بنده اى را كه بر عهده اش، مظالم و حقوق مردم باشد يا غذاى حرام بخورد، قبول نمى كند.(84) شرط سوّم: حضور قلبرسول خدا ـ ص ـ فرمود: خداوند دعاى كسى را كه حضور قلب ندارد، قبول نمى كند.(85) شرط چهارم: به كسى ظلم نكرده باشدامام صادق ـ ع ـ فرمود: خداوند به عزّت و جلال خود قسم ياد كرده كه من دعاى مظلومى را كه خود در حقّ ديگرى چنين ظلمى نموده است، مستجاب نمى كنم.(86)86 ـ بحار، ج90، ص320 89 ـ بحار، ج90، ص317در حديث قدسى وارد شده است: خداوند به حضرت عيسى ـ ع ـ فرمود: اى عيسى! مرا بخوان همانند خواندن شخص اندوهناك و غرق شده اى كه هيچ فريادرسى ندارد.(90)90 ـ بحار، ج90، ص314ملاحظه مى كنيد كه براى اجابت دعا شرايطى بيان شده است و از همه بيشتر بر روى معرفت و شناخت و خودسازى و آمادگى براى ضيافت پروردگار و شناخت ميزبان حقيقى تكيه شده است.و مهمترين مطالب در اين روز پاك شدن از گناه است. چه، تا قلب از آلودگى معاصى مصفّا نگردد شايستگى تابش انوار الهى و توجهات حق را نخواهد داشت. بنابر اين قبل از دعا براى آمرزش گناهان بايد تضرع و خضوع كرد و آنگاه مطالب و خواسته ها را با التماس و الحاح با خداوند در ميان نهاد.دعاهاى روز عرفه 1 ـ خواندن دعاى حضرت امام حسين ـ ع ـ در روز عرفه، و دعاى امام سجاد ـ ع ـ كه در صحيفه سجاديه مندرج است.2 ـ خواندن اين دعاها:«اَلَّلهُمَّ رَبَّ الْمشَاعِرِ كُلِّها فُكَّ رَقَبَتى مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّى شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، اَلَّلهُمَّ لاتَمْكُرْ بى وَلا تَخْدَعْنى وَلا تَسْتَدْرِجْنى يا أسْمَعَ السَّامِعينَ وَيا أبْصَرَ النَّاظِرينَ وَيا أسْرَعَ الْحاسِبِينَ وَيا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، أَسْأَلُكَ أنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاَنْ تَغْفِرَ لى ذُنُوبى.»(91)91 ـ به جاى جمله «اَنْ تَغْفِرَ لى ذُنوبى» مى تواند حاجت ديگرى را از خدا بخواهد. سپس حاجتهاى خود را از خداوند درخواست كند. پس دست به آسمان بردارد و بگويد:«اَلَّلهُمَّ حاجَتى إلَيْكَ الَّتى إنْ أعْطَيْتَنِيها لَمْ يَضُرّنِى ما مَنَعْتَنِى وَإنْ مَنَعْتَنِيها لَمْ يَنْفَعْنى ما أعْطَيْتَنى، أسْأَلُكَ خَلاصَ رَقَبَتى مِنَ النَّارِ اَلَّلهُمَّ إنِّى عَبْدُكَ وَمِلْكُ ناصِيتَى بِيَدِكَ وَأجَلى بِعِلْمِكَ، أسْألُكَ أنْ تُوَفِّقَنى لِما يُرْضِيكَ عَنِّى وَأنْ تُسَلِّمَ مِنِّى مَناسِكىَ الَّتى أرَيتَها خَلِيلَكَ إبْراهِيمَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْها نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلَّلهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ رَضِيتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ عُمْرَهُ وَأحْيَيْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ.» و نيز از على ـ ع ـ نقل شده است كه پيامبر ـ ص ـ در موقف اين دعا را مكرر مى خواندند:«اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمدُ كَالَّذى تَقُولُ، وَخيراً ممّا نَقُولُ، اَللّهُمَّ لَكَ صَلاتى وَنُسُكى وَمَحْياىَ وَمَماتى، وَاِليكَ مَأبى، وَلَكَ رَبّى تُراثى، اللّهُمَّ انّى اَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبرِ وَوَسْوَسةِ الصَّدرِ وَ شَتاتِ الاَْمرِ، اَللّهُمَّ انّى اَعُوذُبِكَ مِنْ شَر ما تجيءُ بِهِ الرّياحُ.» و از جمله دعاهاى وقوف، اين است:«اللّهُمَّ اتِنا فِى الدُّنيا حَسَنةً، وَفِى الاخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ، اللّهُمَّ انّى ظَلَمتُ نَفْسى ظُلْماً كَثيراً، وَاِنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنَتَ، فَاغْفِرْ لى مَغْفِرةً مِنْ عِندِكَ وَارْحَمْنى اِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ، اَللّهُمَّ اغْفِرلى مَغفِرةً مِنْ عِندَكَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى فِى الدّارين، وَارْحَمنى رحمةً مِنْكَ اَسْعَدُ بِها فِى الدّارَيْنِ، وَتُبْ عَلىَّ تَوبةً نَصُوحاً لا اَنكُثُها اَبَداً، وَالزِمِنْى سَبيلَ الاِْسْتقامَةِ لااَزيغُ عَنها اَبَداً، اللّهُمَّ انقُلْنى مِن ذُلِّ الْمَعْصِيةَ اِلى عِزّ الطّاعَةِ، وأَغْنِنى بِحلالِكَ عَنْ حَرامِكَ، وَبِطاعَتِكَ عَنْ مَعْصِيِتكَ، وَبِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِواكَ، وَ نَوِّرْ قَلْبى وَقَبْرى، وَاَعِذْنى مِنَ الشّرِ كُلِّهِ وَاجْمَعْ لِىَ الخَيرَ كُلَّه، اَسْتَودِعُكَ ديْنى وَاَمانَتى وَقَلْبى وَبَدَنى وَخواتيمَ عَمَلى، وَجميعَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلىَّ وَعلى جَميعِ اَحِبّائى وَالمُسْلِمينَ أجْمَعينَ.» مستحب است اين دعا را نيز بخواند:«لا إلهَ إلاَ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيى و يُمِيتُ وَهُوَ حَىٌّ لايَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ، اَلَّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَالَّذى تَقُولُ وَخَيْراً مِمّا نَقُولُ وَفَوْقَ ما يَقُولُ الْقائِلُونَ، اَلَّلهُمَّ لَكَ صَلاتى وَنُسُكى وَمَحْياىَ وَمَماتى وَلَكَ تُراثِى وَبِكَ حَوْلى وَمِنْكَ قُوَّتى، اَلَّلهُمَّ إنِّى أعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَ مِنْ وَساوِسِ الْصُّدُورِ وَمِنْ شَتاتِ الاَْمْرِ و مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ، اَلَّلهُمَّ اِنِّى أسْألُكَ خَيْرَ الرِّياحِ وَأعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ ما يَجىءُ بِهِ الْرِّياحُ وَ أَسْأَلُكَ خَيْرَ الْلَّيْلِ وَخَيْرَ النَّهارِ، اَلَّلهُمَّ اجْعَلْ فى قَلْبى نُوراً و فى سَمْعى وَبَصَرى نُوراً وَفى لَحْمى وَدَمى وَعِظامى وَعُرُوقى وَ مَقْعَدى وَمَقامى وَمَدْخَلى وَمَخْرَجى نُوراً وَأعْظِمْ لى نُوراً يا رَبِّ يَوْمَ ألْقاكَ إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْء قَديرٌ.» آنگاه رو به جانب كعبه كرده و اين ذكرها را بگويد:«سُبْحانَ اللهِ» صد مرتبه «اللهُ أكْبَرُ» صد مرتبه «ماشاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ» صد مرتبه «أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِى وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيِى وَهُوَ حَىٌّ لايَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ» صد مرتبه. و بسيار بگويد: «اَللّهُمَّ اَعْتِقْنى مِنَ النّارِ.» و نزديك غروب آفتاب بگويد:«اَلَّلهُمَّ إنِّى أعُوذُبِكَ مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتُّتِ الاُْمُوُرِ وَمِنْ شَرِّ ما يَحْدُثُ بِالْلَّيْلِ وَالنَّهارِ، أمْسى ظُلْمى مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ، وَأمْسى خَوْفى مُسْتَجِيراً بِأمانِكَ، وَأمْسى ذُنُوْبى مُسْتَجِيرَةً بِمَغْفِرَتِكَ، وَأمْسى ذُلِّى مُسْتَجِيراً بِعِزِّكَ، وَأمْسى وَجْهىَ الْفانى الْبالى مُسْتَجِيْراً بِوَجْهِك الباقى، ياخَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَيا أجوَدَ مَنْ أعْطى جَلِّلْنى بِرَحْمَتِكَ وألْبِسْنى عافِيَتَكَ وَاصْرِفْ عَنِّى شَرَّ جَمِيعِ خَلْقِكَ.» و بعد از غروب آفتاب بگويد:«اَلَّلهُمَّ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذَا الْمَوْقِفِ وَارْزُقْنِيهِ مِنْ قابِل أبَداً ما أبْقَيْتَنى وَاقْلِبْنىَ الْيِوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً لى مَرْحُوماً مَغْفُوراً لى بأفْضَلِ ما يِنْقَلِبُ بِهِ الْيَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ وَحُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ، وَاجْعَلْنىَ الْيِوْمَ مِنْ أكْرَمِ وَفْدِكَ عَلَيْكَ، وَأعْطِنى أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَبارِكْ لى فِيما أرْجِعُ إلَيْهِ مِنْ أهْل أوْ مال أوْ قَلِيل أو كَثِير وَبارِكْ لَهُمْ فىَّ.»و هنگام خروج از عرفات بخواند:«اَللّهُمَّ اِلَيْكَ اَفَضْتُ وَاِلَيكَ رَغبتُ وَمِنْكَ رَهَبْتُ، فَاقْبَل نُسُكى، وَاَعْظِم اَجرى، وَتَقَبَّلْ تَوبَتى، وَارْحَمْ تَضرُّعى وَاسْتَجِبْ دُعائى وَاَعْطِنى سُؤْلى.»(92)وقوف در مشعرالحرام پس از غروب آفتاب روز نهم ذى حجه، حاجيان از عرفات خارج مى شوند و براى انجام عملى ديگر از اعمال حج به طرف مشعرالحرام حركت مى كنند.مشعر يا مُزدلفه(93) ميان دو تنگه عرفه از يك سو و وادى مُحَسِّر از 93 ـ مزدلفه از ماده «زلف» به معناى نزديك شدن است و مشعر را از آنرو «مزدلفه» مى گويند كه حاجيان بدان هجوم برده و در آن مكان گرد مى آيند وجوه ديگرى نيز در اين خصوص گفته اند.سوى ديگر قرار گرفته است.وقوف به مشعر يكى از اركان حج است كه مقدار واجب آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب است. البته اگر قبل از آن نيز به مشعر برسد بايد نيت وقوف كند.مستحبات وقوف به مشعرالحرام مستحب است كه آن شب را به هر مقدار كه مى تواند به عبادت و اطاعت مشغول باشد و اين دعا را نيز بخواند:«اَلَّلهُمَّ هذِهِ جَمْعُ، اَلَّلهُمَّ إنِّى أسْألُكَ أنْ تَجْمَعَ لى فِيها جَوامِعَ الْخَيْرِ، اَلَّلهُمَّ لاتُؤْيِسْنىْ مِنَ الْخَيْرِ الَّذىْ سَألْتُكَ أنْ تَجْمَعَهُ لىْ فى قَلْبىْ وَأَطْلُبُ إلَيْكَ أنْ تُعَرِّفَنِى ماعَرَّفْتَ أوْلِياءَكَ فى مَنْزِلى هذا و أنْ تَقِيَنى جَوامِعَ الشَرِّ.» و پس از نماز صبح اين دعا را بخواند:«اَلَّلهُمَّ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ فُكَّ رَقَبَتى مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّى شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، اَلَّلهُمَّ أنْتَ خَيْرُ مَطْلُوب إلَيْهِ وَخَيْرُ مَدْعُوٍّ وَخَيْرُ مَسْؤول وَلِكُلِّ وافِد جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتى فى مَوْطِنى هذا أنْ تُقِيْلَنى عَثْرَتى وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتى وَأنْ تَجاوَزَ عَنْ خَطِيْئَتى، ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوى مِنَ الدُّنيا زادى.» و در نقل ديگر، براى مشعر اين دعا آمده است:«اَللّهمَّ اِنَّكَ قُلْتَ وَقولُكَ الْحقُّ: «فَاِذا اَفَضْتُمْ مِنْ عَرفات فَاذكُرُوا اللّهَ عِندَ الْمَشعَرِ الْحَرامِ وَاذْكُرُوُهُ كَما هَديكُم» اَللّهُمّ كَما اَوْقَفْتَنا فيه وَاَرْيتَنا ايّاهُ، فَوَفِّقْنا لِذِكْرِكَ وَشُكْرِكَ كَما هَدَيْتَنا، وَاغْفِرْ لَنا وَارْحَمْنا كَما وَعَدْتَنا، اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كُلُّه وَالشُّكرُ كُلُّه وَالجلالُ كُلُّهُ وَلَكَ الخَلْقُ كُلُّهُ وَلَكَ الاَْمرُ كُلُّهُ، اَللّهُم اِنّا نَسْأَلُكَ اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِنا، وَاَنْ تَعْصِمَنا فيما بَقِى مِنْ اَعمارِنا، وَ اَنْ تَرْزُقَنا اَعمالاً صالِحَةً تَرضاها وَتَرضى بِها عنّا، فَاِنَّ الْخَيرَ كُلَّهُ بِيَدِك وَأَنْتَ ذُوالْفَضْلِ العَظيمِ وَأَنْتَ بِنا رَووُفٌ رَحيمٌ، أَللّهم اَبلِغْ عَنّا سَيدَنا مُحمّداً التَّحيةَ وَالسَّلامَ وَادْخِلْنا دارَالسَّلامِ يا ذَاالجَلالِ وَالاِكرامِ.»(94)94 ـ پاورقى، ايضاح، ص301و مستحب است سنگريزه هايى را كه در منا رمى مى كند از مشعر بردارد.اعــمال مِنا اعمال روز عيد در منا عبارت است از: 1ـ رمى; سنگ زدن به جمره عقبه. 2 ـ قربانى كردن. 3 ـ حلق; تراشيدن سراولين كارى كه در منا بايد انجام داد، زدن هفت عدد سنگ به ستونى است كه آن را «جمره عقبه» مى نامند.مستحبات رمى 1 ـ با طهارت بودن، هنگام رمى. 2 ـ هر سنگى كه مى اندازد، تكبير بگويد. 3 ـ جمره «عقبه» را پشت به قبله رمى كند و جمره «اولى» و «وسطى» را رو به قبله رمى كند. 4 ـ هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آماده رمى است، اين دعا را بخواند: «اَللّهُمَّ هذِهِ حَصَياتى فَاَحْصِهُنَّ لى وَارْفَعْهُنَّ فى عَمَلى.»پس از سنگ زدن به جمره عقبه، حجاج بايد براى انجام يكى ديگر از واجبات حج يعنى قربانى كردن، به قربانگاه رفته و قربانى كنند.پس از قربانى حاجى بايد سر را بتراشد، يا مقدارى از ناخن يا موى خود را جدا كند، كسانى كه سال اوّل حج آنهاست حتماً بايد سر بتراشند ولى افرادى كه قبلا به حج مشرف شده اند مخيرند تقصير كنند يا سر بتراشند.با تراشيدن سر تمام محرّمات احرام بر مُحرم حلال مى شود، بجز حرام بودن زن و مرد بر يكديگر و استفاده از بوى خوش كه آنها با انجام كليه اعمال حج و پس از طواف نساء و نماز آن حلال خواهد شد.مستحبات قربانى 1 ـ قربانى فربه باشد. 2 ـ اگر قربانى، گاو يا شتر است، ماده باشد و اگر گوسفند است نر باشد. 3 ـ خود قربانى را ذبح كند، و اگر نتواند، دست خود را بالاى دست كسى كه ذبح مى كند بگذارد.4 ـ در هنگام ذبح يا نحر اين دعا را بخواند:«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّماواتِ وَالاَْرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَما أنَا مِنَ المُشْرِكِينَ، إنَّ صَلاتى وَنُسُكى وَمَحْيايَ وَمَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين، لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذلِكَ اُمِرْتُ وَأنا مِنَ المُسْلِمِيْنَ، اَلَّلهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ وَاللهُ أكْبَرُ، اَلَّلهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّى.»
بقيه اعمال منا
1 ـ از اعمال واجب منا بيتوته در شب يازدهم و دوازدهم است كه بايد با نيت و قصد قربت انجام شود و ترك آن كفاره دارد.2 ـ رمى جمرات سه گانه در روزهاى يازدهم و دوازدهم كه از جمره عقبه آغاز به ترتيب هر سه رمى مى شود.
مستحبات مِنا
مستحب است حاجى، روز يازدهم و دوازدهم را در منا بماند وحتى به جهت طواف مستحب، از مِنا بيرون نرود.مستحب است بعد از نمازها تكبير بگويد و بهتر در كيفيت تكبير، آن است كه بگويد:«اَللهُ أكْبَرُ، اَللهُ أكْبَرُ، لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَاللهُ أكْبَرُ، اَللهُ أكْبَرُ وَلِلّهِ الْحَمْدُ، اللهُ أكْبَرُ عَلى ما هَدانَا، اللهُ أكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهِيمَةِ الاَْنْعامِ، وَالْحَمْدُ للهِِ عَلى ما أبْلانا.»
مسجد خيف
از جمله اماكنى كه در مِنا قرار دارد مسجد خيف مى باشد.«خيف» در لغت سراشيبى در كوه است تا بستر رودخانه را گويند و چون اين مسجد در سراشيبى قرار گرفته بنام خيف ناميده شده است. قدمت تاريخى اين مسجد به زمان نبى اكرم ـ ص ـ مى رسد.گويند رسول خدا در حجة الوداع خيمه خود را در اين مكان زد و در جايى كه محراب مسجد است پنج نماز را از نماز ظهر تا نماز صبح ادا فرمود، و نيز خطبه اى در اين مسجد خواند كه مشهور است.خواندن نماز تحيت و اگر ممكن بود نمازهاى شبانه روزى در اين مسجد مستحب است.
اعمال بعد از منا
پس از انجام اعمال منا در روز عيد قربان حاجى مى تواند براى انجام پنج عمل از اعمال حج به مكّه بازگردد، گرچه وقت اين اعمال تا پايان ماه ذى حجه است و مى تواند در منا بماند براى بقيه اعمالى كه در منا شبهاى يازدهم و دوازدهم و روزهاى يازدهم و دوازدهم انجام مى شود و بعدازظهر روز دوازدهم از منا خارج شده و براى بقيّه اعمال به مكّه بيايد. امّا پنج عملى كه در مكّه بايد انجام شود، عبارت است از: 1 ـ طواف حج 2 ـ نماز طواف حج 3 ـ سعى بين صفا و مروه 4 ـ طواف نساء5
ـ نماز طواف نساء
* چند مسأله
1 ـ كيفيّت طواف و نماز حج تمتع و سعى همانگونه است كه در اعمال عمره تمتّع گذشت، و تنها در نيّت با هم تفاوت دارند. 2 ـ كيفيت طواف نساء و نماز آن هم، مانند طواف عمره و نماز آن است، ولى بايد به نيت طواف نساء و نماز طواف نساء انجام شود. 3 ـ پس از انجام طواف حج و نماز آن و سعى، بوى خوش هم بر محرم حلال مى شود و بعد از انجام طواف نساء و نماز آن، زن بر مرد و مرد بر زن كه به واسطه احرام، حرام شده بودند، حلال مى شوند.
آثار تاريخى و مذهبى مكه
مسجدالحرام
نام مسجدِ گرداگرد خانه كعبه، مسجدالحرام است. اين مسجد مقدس ترين و معروف ترين مسجد در اسلام بشمار مى رود. نماز گزاردن در اين مسجد ثواب بسيار دارد و داراى آداب و اعمال خاصى نيز هست.
خانه كعبه
كعبه، بيت الله الحرام، بيت العتيق، خانه خدا، قبله مسلمانان، ساختمان چهار گوشه مسقّفى است در داخل مسجدالحرام، نماى ظاهرى خانه از سنگ سبز مايل به خاكسترى است كه از كوههاى مكه آورده اند.
پرده كعبه
گفته شده پرده كعبه كه براى نخستين بار حضرت اسماعيل پرده اى بر روى كعبه كشيده است. بعدها قريش نيز چنين مى كردند و پرده دارى كعبه براى آنان منصبى ويژه به حساب مى آمد.در روايات اهل بيت، گرفتن پرده كعبه و تضرّع و دعا در آن حال آمده است و نقل شده كه حضرت على بن الحسين ـ ع ـ فراوان چنين مى كردند.
اركان كعبه
چهار زاويه كعبه را اركان كعبه گويند كه هر يك نام خاصى دارد.ركن شمالى را «عراقى» ركن غربى را «شامى» ركن جنوبى را «يمانى» و ركن شرقى را ركن «اسود» مى نامند، چون حجرالاسود در اين ركن است.
حجرالاسود
حجرالاسود يا سنگ سياه، از اجزاى بسيار مقدس خانه كعبه است. حجرالاسود در گوشه شرقى، به ارتفاع يك متر و نيم از زمين قرار گرفته است.در روايات شيعه و سنى نقل شده كه حجرالاسود از سنگهاى بهشتى است كه همراه آدم ـ ع ـ به زمين آمده است، همچنين در روايتى از رسول الله ـ ص ـ حجرالاسود به منزله دست راست خداوند خوانده شده كه در روى زمين قرار گرفته است و مردم با دست كشيدن بر آن و بوسيدنش، گويى با خدا بيعت و اطاعت خدا را تثبيت مى كنند. در روايت آمده است كه اين سنگ در آغاز سفيد بوده، اما گناهانى كه فرزندان آدم انجام داده اند آن را سياه كرده است.استلام و بوسيدن حجرالاسود، مورد سفارش روايات قرار گرفته و در نقلها آمده كه رسول خدا ـ ص ـ مقيّد به استلام و بوسيدن آن بوده اند.(95)95 ـ در ازدحام كنونى، استلام حجرالاسود بسيار مشكل است و موجب آزار ديگران مى شود و بخصوص براى خواهران كه با نامحرمان برخورد خواهند كرد خالى از اشكال نيست. با توجه به اين نكات، چنانكه استلام حجر براى حاجى به راحتى مقدور نبود بدان اصرار نورزد و خانمها از آن خوددارى كنند. ملتــزمقسمتى از ديوار كعبه را كه در يك سوى آن حجرالاسود و در سوى ديگرش باب كعبه قرار دارد «ملتزم» مى نامند. اين محل از آن روى ملتزم ناميده شده است كه مردم در آن قسمت به ديوار ملتزم مى شوند و دعا مى خوانند. از رسول خدا ـ ص ـ نقل شده است كه فرمود: ملتزم محلى است كه دعا در آنجا مستجاب مى شود و هيچ بنده اى نيست كه در آنجا خدا را بخواند و خداوند دعايش را مستجاب نكند. حطيــميكى از نقاط مقدس، كه ميان درب خانه كعبه و حجرالاسود قرار دارد نقطه اى است كه آن را «حطيم» مى نامند و گفته اند حطيم ما بين حجرالاسود و مقام ابراهيم و زمزم و حجراسماعيل است.حجر اسماعيلدر قسمت شمالى كعبه، ديوارى به ارتفاع 30/1 متر وجود دارد كه قوسى شكل است و حجر اسماعيل ناميده مى شود.حجر اسماعيل نيز يادگارى است از زمان ابراهيم و اسماعيل كه خانه كعبه را بنا كرده اند.نقلهاى تاريخى حكايت از آن دارد كه اسماعيل در همين قسمت كنار بيت الله الحرام زندگى مى كرده و خيمه گاه او در همين جا بوده است. مادرش هاجر نيز با وى در اين مكان مى زيسته و پس از رحلت در آنجا دفن شده اند. مقام ابراهيميكى از نقاط بسيار مقدس مسجدالحرام، محلى است كه مقام ابراهيم ناميده مى شود. اين مقام يكى از شعائر الهى خوانده شده و آن سنگى است كه حضرت ابراهيم ـ ع ـ بر آن ايستاد و بناى خانه كعبه را بالا برده است. بر روى اين سنگ اثرى از پاى ابراهيم ـ ع ـ ديده مى شود، و اكنون در مسجد الحرام در فاصله 13 مترى كعبه، در يك ضريح كوچك و محفظه بلورين نگهدارى مى شود. حاجيان بايد نماز طواف واجب را نزد مقام ابراهيم بجاى آورند. زمــزمچاه زمزم از ديگر آثار قديمى مسجدالحرام است. اين چاه در قسمت شرقى مسجدالحرام و كمى فاصله با حجرالاسود قرار دارد، و همانند ديگر مشاهد حج، از آثار ابراهيم و اسماعيل و هاجر است. اكنون در كنار صحن مسجدالحرام سردابى است كه به چاه زمزم راه دارد و زائران در آنجا از آب زمزم مى نوشند.در روايات اهلبيت ـ ع ـ نوشيدن از آب زمزم مورد سفارش قرار گرفته است. مسعىمسعى محلى است كه حجاج بايد در آنجا ميان كوه صفا و مروه به سعى بپردازند.خداوند در قرآن از صفا و مروه به عنوان «شعائرالله» ياد كرده است، صفا و مروه دو كوه كوچكى است كه صفا در دامن كوه ابوقبيس و مروه در دامن كوه قيقعان قرار دارد. فاصله اين دو كوه امروزه به صورت سالنى دو طبقه ساخته شده است كه محل سعى است و البته زائران شيعه در طبقه فوقانى سعى نمى كنند زيرا سعى بايد بين دو كوه باشد. مسجد جنيكى ديگر از مساجد معروف مكه، مسجد جن است. گويند سبب نام يافتن اين مسجد به مسجد جن، از آنجاست كه سوره مباركه «جن» در اين مكان بر پيغمبر ـ ص ـ نازل شده است.مسجد جن در ناحيه شمالى مسجد الحرام، در كنار خيابان مسجدالحرام، نزديك قبرستان حجون (كمى بعد از پل حجون) قرار دارد، خواندن نماز در اين مسجد و دو ركعت نماز تحيّت مستحب است.مسجدالاجابهمسجدالاجابه نيز يادگار جريانهايى است كه به فتح مكه مربوط مى شود. روايت شده است كه رسول الله ـ ص ـ در اين محل نماز گزارده و اصحاب در آنجا مسجدى بنا كرده اند، مسجدى نيز با همين نام در مدينه وجود دارد. مسجدالاجابه در سمت چپ خيابانى كه به منا مى رود (كمى بعد از ميدان معابده) واقع شده است. مسجد حمزهاين مسجد منسوب به حمزه سيدالشهداء است و در منطقه مسفله، در نزديكى تلاقى خيابان ابراهيم خليل و خيابان حمزة بن عبدالمطلب واقع است.