جلسه چهارم مراحل و اقسام امر به معروف و نهي از منكر - حماسه حسینی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماسه حسینی - جلد 2

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


جوابش را بده هر چند فاسق است . مي آيد مي بيند شمر بن ذي الجوشن است . روي يك علاقه خويشاوندي دور كه از طرف مادر با عباس دارد و هر دو از يك قبيله اند ، وقتي كه از كوفه آمده است به خيال خودش امان نامه اي براي ابوالفضل و برادران مادري او آورده است.

به خيال خودش خدمتي كرده است . تا حرف خودش را گفت ، عباس ( ع ) پرخاش مردانه اي به او كرد ، فرمود : خدا تو را و آن كسي كه اين امان نامه را به دست تو داده است ، لعنت كند . تو مرا چه شناخته اي ؟ درباره من چه فكر كرده اي ؟تو خيال كرده اي من آدمي هستم كه براي حفظ جان خودم ، امامم ، برادرم حسين بن علي عليه السلام را اينجا بگذارم و بيايم دنبال تو ؟ آن دامني كه ما در آن بزرگ شده ايم و آن پستاني كه از آن شير خورده ايم ، اينطور ما را تربيت نكرده است .

جناب ام البنين همسر علي عليه السلام چهار پسر از علي دارد . مورخين نوشته اند علي ( ع ) مخصوصا به برادرش عقيل توصيه مي كند كه زني براي من انتخاب كن كه ولدتها الفحوله ، از شجاعان زاده شده باشد، از شجاعان ارث برده باشد . لتلد لي ولدا شجاعا مي خواهم از او فرزند شجاع به دنيا بيايد . البته در متن تاريخ ندارد كه علي ( ع ) گفته باشد هدف و منظور من چيست . اما آنها كه به روشن بيني علي معترف و مومنند ، مي گويند علي آن آخر كار را پيش بيني مي كرد . عقيل ، ام البنين را انتخاب مي كند ، به آقا عرض مي كند كه اين زن از نوع همان زني است كه تو مي خواهي . چهار پسر كه ارشدشان وجود مقدس اباالفضل العباس است از اين زن به دنيا مي آيند . هر چهار پسر در كربلا در ركاب اباعبدالله حركت مي كنند و شهيد مي شوند . وقتي كه نوبت بني هاشم رسيد ، اباالفضل كه برادر ارشد بود ، به برادرانش گفت : برادرانم من دلم مي خواهد شما قبل از من به ميدان برويد ، چون مي خواهم اجر شهادت برادر را ادراك كرده باشم .

گفتند هر چه تو امر كني . هر سه نفر شهيد شدند ، بعد ابالفضل قيام كرد . اين زن بزرگوار ( ام البنين ) كه تا آنوقت زنده بود ولي در كربلا نبود ، شهادت چهار پسر رشيد خود را درك كرد و در سوگ آنها نشست .

در مدينه برايش خبر آمد كه چهار پسر تو در خدمت حسين بن علي عليه السلام شهيد شدند . براي اين پسرها ندبه و گريه مي كرد . گاهي سر راه عراق و گاهي در بقيع مي نشست و ندبه هاي جانسوزي مي كرد .

زنها هم دور او جمع مي شدند . مروان حكم كه حاكم مدينه بود ، با آنهمه دشمني و قساوت ، گاهي به آنجا مي آمد و مي ايستاد و مي گريست . از جمله ندبه هايش اينست :

لا تدعوني ويك ام البنين تذكريني بليوث العرين كانت بنون لي ادعي بهم واليوم اصبحت و لامن بنين " اي زنان ، من از شما يك تقاضا دارم و آن اين است كه بعد از اين مرا با لقب ام البنين نخوانيد . چون ام البنين يعني مادر پسران ، مادر شير پسران . ديگر مرا به اين اسم نخوانيد . شما وقتي مرا به اين اسم مي خوانيد ، به ياد فرزندان شجاعم مي افتم و دلم آتش مي گيرد . زماني من ام البنين بودم ولي اكنون ام البنين و مادر پسران ذي لبد انبئت ان ابني اصيب براسه مقطوع يد ويلي علي شبلي امال برأسه ضرب العمد

لو كان سيفك في يديك لمادني منه احد مي گويد : " اي چشمي كه در كربلا بودي و آن منظره اي را كه عباس من ( شير بچه من ) حمله مي كرد ، مي ديدي و ديده اي ! اي مردمي كه آنجا حاضر بوده ايد ! براي من داستان نقل كرده اند ، نمي دانم اين داستان راست است يا نه ؟ انبئت ان ابني اصيب براسه مقطوع يد ، يك خبر خيلي جانگداز به من داده اند، نمي دانم راست است يا نه ؟ به من گفته اند كه اولا دستهاي پسرت بريده شد . بعد در حالي كه فرزند تو دست در بدن نداشت يك مرد لعين ناكس آمد و عمودي آهنين بر فرق او زد .

ويلي علي شبلي امال براسه ضرب العمد .

واي بر من ، واي بر من كه مي گويند بر سر شير بچه ام عمود آهنين فرود آمد . " بعد مي گويد : " عباس جانم ! فرزند عزيزم ! من خودم مي دانم كه اگر دست در بدن داشتي هيچكس جرات نزديك شدن به تو را نمي كرد " . و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

جلسه چهارم مراحل و اقسام امر به معروف و نهي از منكر

در کتاب منتشر شده اين صفحه خالي بوده است. بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين ، باري الخلائق اجمعين ، و الصلوه و السلام علي عبدالله و رسوله و حبيبه و صفيه ، سيدنا و نبينا و مولانا ابي القاسم محمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين .

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم : التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله و بشر المومنين ( 1 ) . علماي اسلامي براي امر به معروف و نهي از منكر مراتب و درجات و همچنين اقسامي قائل شده اند . . . ( 2 ) . تنفر و انزجار داشته باشد .

يعني بايد ريشه اي در روح و قلب و ضميرش داشته باشد . و در مرحله بعد گفته اند اولين درجه و مرتبه نهي از منكر هجر و اعراض است ، يعني وقتي شما فرد يا افرادي را مي بينيد كه مرتكب منكراتي مي شوند ، مرتكب كارهاي زشتي مي شوند ، به عنوان اين سخنراني در 1348 / 12 / 26 برابر با نهم محرم 1390 ايراد شده است .


1 - سوره توبه ، آيه . 112

2 - در اينجا ، چند ثانيه از سخنراني روي نوار ضبط نشده است .

/ 95