حماسه حسینی جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
در يكي از خطابه هاي بين راه بعد از اينكه اوضاع را تشريح مي كند ، مي فرمايد : اني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برما ( 1 ) . ايها الناس ! در چنين شرايطي ، در چنين اوضاع و احوالي ، من مردن را جز سعادت نمي بينم . ( بعضي نسخه ها شهاده نوشته اند و بعضي سعاده ) من مردن را شهادت در راه حق مي بينم .يعني اگر كسي در راه امر به معروف و نهي از منكر كشته شود ، شهيد شده است . ( معناي من مردن را سعادت مي بينم نيز همين است . ) و الحياه مع الظالمين الا برما ، من زندگي كردن با ستمگران را مايه ملامت مي بينم ، روح من روحي نيست كه با ستمگر سازش كند.از همه بالاتر و صريحتر ، آن وقتي است كه ديگر اوضاع صددرصد مايوس كننده است . آن وقتي است كه به مرز عراق وارد شده و با لشكر حربن يزيد رياحي مواجه گرديده است . هزار نفر مامورند كه او را تحت الحفظ به كوفه ببرند . در اينجا حسين بن علي ( ع ) خطابه معروفي را كه مورخين معتبري امثال طبري نقل كرده اندايراد و در آن به سخن پيغمبر تمسك مي كند ، به اصل امر به معروف و نهي از منكر تمسك مي كند : ايها الناس ! من راي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ، ناكثا لعهد الله مستاثرا لفي ء الله ، معتديا لحدود الله ، فلم يغير عليه بقول و لا فعل كان حقا علي الله ان يدخله مدخله . الا و ان هولاء القوم قد احلوا حرام الله و حرموا حلاله ، و استاثروا في ء الله ( 2 ) . يك