چيزهايى كه روزه را باطل مى كند - رساله توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رساله توضیح المسائل - نسخه متنی

سید علی حسینی سیستانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1577- روزى را كـه انـسـان شـك دارد آخـر شعبان است يا اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد , و اگر بـخـواهـد روزه بـگـيرد , نمى تواند نيت روزه رمضان كند , ولى اگر نيت كند كه اگر رمضان است روزه
رمضان و اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد , صحت روزه اش بعيد نيست ولى بهتر آن است كه
نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده , از رمضان حساب مى شود , و اگر
قصد طبيعى روزه را كند و بعد معلوم شود رمضان بوده , نيز كافى است .

1578- اگـر روزى را كـه شـك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان به نيت روزه قضا يا روزه مستحبى و
مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است بايد نيت روزه ماه رمضان كند.

1579- اگـر در روزه واجـب معينى مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را باطل كند يا نه , يا قصد
كـند كه روزه را باطل كند , روزه اش بنابر احتياط باطل مى شود , اگر چه از قصدى كه كرده برگردد , و
كارى هم كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد.

1580- در روزه مـسـتحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست مثل روزه كفاره , اگر قصد كند كارى
كه روزه را باطل مى كند انجام دهد يا مردد شود كه به جا آورد يا نه , چنانچه به جا نياورد و در روزه واجب
پيش از ظهر و در روزه مستحب پيش از غروب دوباره نيت روزه كند , روزه او صحيح است .

چيزهايى كه روزه را باطل مى كند

1581- چند چيز روزه را باطل مى كند : اول خوردن و آشاميدن .

دوم جماع .

سوم استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از جماع كارى كند كه منى از او بيرون آيد.

چهارم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام .

پنجم رساندن غبار به حلق .

ششم فرو بردن تمام سر در آب بنابر مشهور.

هفتم باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .

هشتم اماله كردن با چيزهاى روان .

نهم قى كردن .

و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.

خوردن و آشاميدن

1582- اگر روزه دار با التفات به اين كه روزه دارد , عمدا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه او باطل مى شود , چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد , مثل نان , و آب , چه معمول نباشد , مثل خاك و شيره درخت
, و چه كم باشد يا زياد , حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو
بـرد روزه باطل مى شود , مگر آن كه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج
به آن گفته نشود.

1583- اگـر مـوقـعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و
چنانچه عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل است , و به دستورى كه بعدا گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب
مى شود.

1584- اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه اش باطل نمى شود.

1585- آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جهت ديگر استعمال مى شود , براى روزه دار اشكال ندارد.

و بهتر آن است كه از استعمال آمپولى كه به جاى دوا و غذا به كار مى برند خوددارى كند.

1586- اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است , عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل مى شود.

1587- كسى كه مى خواهد روزه بگيرد , لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند , ولى اگر بداند
غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود , بايد خلال كند.

1588- فـرو بـردن آب دهان , اگر چه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد ,
روزه را باطل نمى كند.

1589- فرو بردن اخلاط سر و سينه , تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد , ولى اگر داخل فضاى دهان
شود , احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.

1590- اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد يا به او ضررى برسد يا آن كه به سختى
بيفتد , كه قابل تحمل نيست , مى تواند به اندازه اى كه ترس از اين امور برطرف شود آب بياشامد ولى روزه
او بـاطـل مى شود و اگر ماه رمضان باشد , بايد بنابر احتياط لازم بيشتر از آن نياشامد و در بقيه روز از بجا
آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

1591- جـويـدن غـذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نمى رسد , اگر چه
اتـفـاقـا به حلق برسد , روزه را باطل نمى كند , ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى رسد , روزه اش
باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد , و كفاره هم بر او واجب است .

1592- انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد , ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولا نمى شود
آن را تحمل كرد , خوردن روزه اشكال ندارد.

جماع

1593- جماع روزه را باطل مى كند , اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

1594- اگـر كـمـتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد , روزه باطل نمى شود , ولى در
شـخـصى كه ختنه گاه ندارد اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود بمقدارى كه گويند نزديكى كرده
روزه اش باطل مى شود.

1595- اگـر عـمـدا قـصد جماع نمايد , و شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه , روزه او بنابر
احتياط لازم باطل است , و لازم است قضا نمايد , ولى كفاره واجب نيست .

1596- اگـر فـرامـوش كـند كه روزه است و جماع نمايد , يا او را به جماع مجبور نمايند , به نحوى كه از
اختيار او خارج شود , روزه او باطل نمى شود , ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا جبر او برداشته شود
, بايد فورا از حال جماع خارج شود , و اگر خارج نشود , روزه او باطل است .

استمنا

1597- اگر روزه دار استمنا كند ( معناى استمنا در مساله 1581 گذشت ) , روزه اش باطل مى شود.

1598- اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد , روزه اش باطل نيست .

1599- هـرگـاه روزه دار بـدانـد كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود , يعنى در خواب منى از او بيرون
مى آيد , جايز است بخوابد , هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد , و اگر محتلم شود , روزه اش باطل
نمى شود.

1600- اگـر روزه دار در حـال بـيـرون آمـدن منى از خواب بيدار شود , واجب نيست از بيرون آمدن منى
جلوگيرى كند.

1601- روزه دارى كه محتلم شده , مى تواند بول كند , اگر چه بداند به واسطه بول كردن باقيمانده منى از
مجرى بيرون مى آيد.

1602- روزه دارى كـه مـحـلتم شده , اگر بداند منى در مجرى مانده , و در صورتى كه پيش از غسل بول
نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد , احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل بول كند.

1603- كـسـى كه به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى كند , اگر چه منى از او بيرون نيايد , بايد بنابر
احتياط لازم روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.

1604- اگـر روزه دار بـدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى كند , چنانچه اطمينان
دارد كه منى از او خارج نمى شود , اگر چه اتفاقا منى بيرون آيد روزه او صحيح است .

ولى اگر اطمينان ندارد , در صورتى كه منى از او بيرون آيد روزه اش باطل است .

دروغ بستن به خدا و پيغمبر

1605- اگـر روزه دار بـه گـفـتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر ( ص ) و جانشينان پـيغمبر ( ص ) عمدا نسبتى را بدهد كه دروغ است - اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم يا توبه كند - روزه او
بـنـابر احتياط لازم باطل است هم چنين است بنابر احتياط مستحب دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه
عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان .

1606- اگر بخواهد خبرى را كه دليلى بر حجيت او ندارد , و نمى داند راست است يا دروغ , نقل كند , بنابر
احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته , يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.

1607- اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده ,
روزه اش باطل نمى شود.

1608- اگـر چـيزى را كه مى داند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را كه گفته
راست بوده , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام كند و قضاى آن را هم به جا آورد.

1609- اگـر دروغـى را كـه ديـگـرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد , بنابر
احتياط لازم روزه اش باطل مى شود , ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.

1610- اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله چنين مطلبى فرموده اند و او جايى كه در
جـواب بـايـد بگويد نه , عمدا بگويد , بلى , يا جايى كه بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه , روزه اش بنابر احتياط
لازم باطل مى شود.

1611- اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم , يا در شب به دروغ به آنان
نسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است , روزه اش باطل مى شود ,
مگر آن كه مقصودش بيان حال خبرش باشد.

رساندن غبار به حلق

1612- بـنـابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند , چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است , مثل آرد , يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك .

1613- رساندن غبار غير غليظ به حلق - بنابر اقوى - روزه را باطل نمى كند.

1614- اگر به واسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است و مى تواند , مواظبت نكند و
به حلق برسد , بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.

1615- احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.

1616- اگر مواظبت نكند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود , چنانچه يقين يا اطمينان داشته كه
بـه حـلق نمى رسد , روزه اش صحيح است , و اگر گمان مى كرده كه به حلق نمى رسد , بهتر آن است كه
آن روزه را قضا كند.

1617- اگـر فـرامـوش كـنـد كه روزه است و مواظبت نكند , يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد
روزه اش باطل نمى شود.

فرو بردن سر در آب

1618- اگـر روزه دار عـمـدا تمام سر را در آب فرو برد , اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد , روزه اش بـنابر مشهور باطل مى شود , ولى بعيد نيست كه اين كار روزه را باطل نكند , اگر چه كراهت شديد دارد و
رعايت احتياط در صورت امكان بهتر است .

1619- اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشكالى ندارد
.

1620- اگر تمام سر زير آب برود اگر چه مقدارى از موها بيرون بماند , همان حكمى را كه در مساله 1618
گفته شد دارد.

1621- سـر فـرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه هيچ ضررى ندارد , و هم چنين است
فرو بردن سر در آب مضاف .

1622- اگـر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد , يا فراموش كند كه روزه است و سر
در آب فرو برد , روزه او هيچ اشكالى ندارد.

1623- اگـر بـه خـيـال اين كه آب سر او را نمى گيرد , خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد ,
روزه اش هيچ اشكالى ندارد.

1624- اگـر فـراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد , چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه
است , بهتر آن است كه فورا سر را بيرون آورد ولى چنانچه بيرون نياورد , روزه اش باطل نمى شود.

1625- اگـر كـسى به زور سر او را در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشكالى ندارد , ولى چنانچه در حالى كه
زير آب است , آن كس دست بردارد بهتر آن است كه فورا سرش را بيرون آورد.

1626- اگر روزه دار به نيت غسل سر را در آب فرو برد , روزه و غسل او هر دو صحيح است .

1627- اگـر بـراى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد , سر را در آب فرو برد , اگر چه نجات دادن او
واجب باشد , احتياط مستحب آن است كه روزه اش را قضا كند.

باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

1628- اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزه اش باطل است , و كسى كه وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد , روزه اش نيز باطل است , و حكم قضاى ماه رمضان نيز همين است .

1629- اگر در روزه غير ماه رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين
است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند اظهر اين است كه روزه اش صحيح است .

1630- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است , چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود , بايد تيمم كند
و روزه بگيرد , و احتياط مستحب آن است كه قضاى آن را هم به جا آورد.

1631- اگـر جـنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد , بايد روزه آن روز را
قـضا نمايد , و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد ,
مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز , بايد روزه سه روز را قضا كند.

1632- كـسـى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد , اگر خود را جنب كند ,
روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

1633- اگر براى آن كه بفهمد وقت دارد يا نه , جستجو نمايد و گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و
خـود را جـنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم كند , روزه اش صحيح است , و اگر بدون جستجو
گـمـان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تيمم روزه بگيرد , بنابر
احتياط مستحب بايد روزه آن روز را قضا كند.

1634- كـسـى كـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود , نبايد
غسل نكرده بخوابد و چنانچه پيش از غسل اختيارا بخوابد و تا صبح بيدار نشود , روزه اش باطل است و قضا
و كفاره بر او واجب مى شود.

1635- هـرگـاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود احتياط واجب آن است كه پيش از غسل در
صـورتـى كـه اطمينان به بيدار شدن ندارد نخوابد , اگر چه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از
اذان صبح بيدار مى شود.

1636- كـسـى كـه در شـب مـاه رمـضان جنب است و يقين دارد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار
مى شود , چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب
بماند , روزه اش صحيح است .

و هم چنين است كسى كه اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح دارد.

1637- كـسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان
صبح بيدار مى شود , چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند , در صورتى كه بخوابد
و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط قضا بر او واجب مى شود.

1638- كـسـى كـه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از
اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند , در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود
, روزه اش باطل و قضا و كفاره لازم است و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر ترديد داشته باشد كه بعد
از بيدار شدن غسل كند يا نه .

1639- اگـر جـنـب در شـب مـاه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند يا احتمال دهد كه اگر دوباره
بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند , چنانچه
دوبـاره بخوابد و تا اذان بيدار نشود , بايد عقوبة روزه آن روز را قضا كند , و اگر از خواب دوم بيدار شود و
بـراى مـرتـبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا كند و بنابر احتياط استحبابى
كفاره نيز بدهد.

1640- مـراد از خواب اول و دوم و سوم , در صورتى كه انسان در خواب محتلم شود خوابى است كه از بعد
بيدار شدن بخوابد و اما خوابى كه در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.

1641- اگر روزه دار در روز محتلم شود , واجب نيست فورا غسل كند.

1642- هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده , اگر چه بداند پيش از اذان
محتلم شده , روزه او صحيح است .

1643- كـسـى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , هر گاه تا اذان صبح جنب بماند , اگر از روى
عمد باشد , نمى تواند آن روز را روزه بگيرد وگرنه مى تواند روزه بگيرد , هر چند احتياط در ترك آن است .

1644- كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم
شـده و بداند پيش از اذان محتلم شده است , بنابر اقوى مى تواند آن روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه
بگيرد.

1645- اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هايى كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد ,
عـمـدا تا اذان صبح جنب بماند , اظهر اين است كه روزه اش صحيح است , ولى بهتر آن است كه غير از آن
روزه روز ديگرى را روزه بگيرد.

1646- اگـر زن پـيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود , و عمدا غسل نكند و يا در تنگى وقت - هر
چند از روى اختيار باشد - تيمم نكند در روزه ماه رمضان - و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط - روزه اش
باطل است .

و در غير اين دو باطل نيست اگر چه احوط غسل كردن است و زنى كه وظيفه اش نسبت به حيض يا نفاس
تيمم است در روزه ماه رمضان و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط اگر عمدا پيش از اذان صبح تيمم نكند
روزه اش باطل است .

1647- اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود , و براى غسل وقت نداشته
باشد , بايد تيمم نمايد ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند و هم چنين است حكم جنب در صورتى كه
وظيفه اش تيمم باشد.

1648- اگـر زن نـزديـك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از
غسل و تيمم وقت نداشته باشد , روزه اش صحيح است .

1649- اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود , يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند
, اگر چه نزديك مغرب باشد , روزه او باطل است .

1650- اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد , روزه هايى كه
گرفته صحيح است .

1651- اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كوتاهى كند و تا
اذان غـسـل نـكـنـد و در تنگى وقت تيمم هم نكند , روزه اش باطل است ولى چنانچه كوتاهى نكند , مثلا
مـنتظر باشد كه حمام زنانه شود , اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند , و در تيمم كردن كوتاهى
نكند , روزه او صحيح است .

1652- اگـر زنـى كـه در حـال اسـتحاضه كثيره است , هر چند غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام
اسـتـحـاضـه در مـسـاله ( 402 ) گفته شد به جا نياورد , روزه او صحيح است , همچنان كه در استحاضه
متوسطه اگر چه غسل نكند روزه اش صحيح است .

1653- كسى كه مس ميت كرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده , مى تواند بدون غسل مس
ميت روزه بگيرد , و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد , روزه او باطل نمى شود.

اماله كردن

1654- اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى كند.

قى كردن

1655- هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى كند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد , روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.

1656- اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن , در روز بى اختيار قى مى كند , احتياط
مستحب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.

1657- اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند , چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد , بهتر
آن است كه خوددارى نمايد.

1658- اگـر مـگـس در گـلـوى روزه دار برود , چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد كه به پايين دادن آن
خـوردن گـفـتـه نشود لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه اش صحيح است , و اما اگر به اين مقدار فرو
نـرفـته باشد بايد آن را بيرون آورد , هر چند كه اين كار متوقف بر قى كردن باشد - مگر در صورتى كه قى
كردن براى او ضرر يا مشقت زيادى داشته باشد - و چنانچه آن را قى نكند و فرو برد روزه اش باطل مى شود
.

1659- اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد كه روزه است , بيرون آوردن آن
لازم نيست و روزه او صحيح است .

1660- اگـر يـقـين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن , چيزى از گلو بيرون مى آيد , بنابر احتياط نبايد
عمدا آروغ بزند , ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.

1661- اگـر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد , بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود ,
روزه اش صحيح است .

احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند

1662- اگر انسان عمدا و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد , روزه او باطل مى شود و چـنـانـچـه از روى عمد نباشد اشكال ندارد , ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مساله ( 1639 )
گفته شد تا اذان صبح غسل نكند , روزه او باطل است , و چنانچه انسان نداند كه بعضى از آنچه گفته شد
روزه را بـاطل مى كند يعنى جاهل قاصر باشد , و ترديدى هم نداشته باشد يا آن كه اعتماد بر حجت شرعى
داشته باشد , اگر آن چيز را انجام دهد , روزه اش باطل نمى شود , مگر در خوردن و آشاميدن و جماع .

1663- اگـر روزه دار سـهـوا يـكـى از كارهايى كه روزه را باطل مى كند , انجام دهد , و به گمان اين كه
روزه اش باطل شده , عمدا دوباره يكى از آنها را بجا آورد , روزه او باطل مى شود.

1664- اگـر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند , روزه او باطل نمى شود , ولى اگر مجبورش كنند ,
مـثـلا بـه او بـگـويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم , و خودش براى جلوگيرى از ضرر
چيزى بخورد , روزه او باطل مى شود.

1665- روزه دار نبايد جايى برود كه مى داند چيزى در گلويش مى ريزند , يا مجبورش مى كنند كه خودش
روزه خود را باطل كند , و اگر برود , و از روى ناچارى خودش كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ,
روزه او باطل مى شود , و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر چيزى را در گلويش بريزند.

آنچه براى روزه دار مكروه است

1666- چند چيز براى روزه دار مكروه است و از آن جمله است : 1 دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن , در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد.

2 انجام دادن هر كارى مانند خون گرفتن و حمام رفتن كه باعث ضعف مى شود.

3 انفيه كشيدن , اگر نداند كه به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق مى رسد جايز نيست .

4 بو كردن گياههاى معطر.

5 نشستن زن در آب .

6 استعمال شاف .

7 تر كردن لباسى كه در بدن است 8 كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان خون بيايد.

9 مسواك كردن با چوب تر.

10 بـى جـهت آب يا چيزى روان در دهان كردن , و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن
خود را ببوسد , يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد.

و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد و منى بيرون نيايد روزه بنابر احتياط لازم باطل مى شود.

جايى كه قضا و كفاره واجب است

1667- اگـر كـسـى روزه مـاه رمضان را به خوردن يا آشاميدن يا جماع يا استمناء يا باقى ماندن بر جنابت بـاطـل كند در صورتى كه از روى عمد و اختيار باشد , و از روى ناچارى يا جبر نباشد , اضافه بر قضا كفاره
هـم بـر او واجـب مى شود , و احتياط مستحب آن است كسى كه روزه را به غير آنچه گفته شد باطل كند
اضافه بر قضا , كفاره هم بدهد.

1668- اگـر كـسـى چيزى از آنچه را كه گذشت انجام دهد در حالى كه عقيده قطعى داشته كه روزه را
باطل نمى كند كفاره بر او واجب نيست .

كفاره روزه

1669- در كـفـاره افطار روزه ماه رمضان , بايد يك بنده آزاد كند , يا به دستورى كه در مساله بعد گفته مـى شـود , دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند , يا به هر كدام يك مد كه گفته مى شود تقريبا سه
چـهـارم كيلو است , طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد ,
بـايـد بـه قدر امكان تصدق دهد , و اگر ممكن نيست استغفار نمايد , و احتياط واجب آن است كه هر وقت
بتواند , كفاره را بدهد.

1670- كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره ماه رمضان را بگيرد , بايد يك ماه تمام و يك روز آن را از ماه ديگر
پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.

1671- كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد , نبايد موقعى شروع كند كه مى داند در بين
يك ماه و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است .

1672- كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد , اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد , بايد روزه ها را
از سر بگيرد.

1673- اگـر در بـين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى غير اختيارى مثل حيض , يا نفاس , يا
سـفرى كه در رفتن آن مجبور است , براى او پيش آيد بعد از برطرف شدن عذر , واجب نيست روزه ها را از
سر بگيرد , بلكه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر به جا مى آورد.

1674- اگـر بـه چـيـز حرامى روزه خود را باطل كند , چه آن چيز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا , يا به
جـهتى حرام شده باشد , مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر كلى دارد و نزديكى كردن با عيال
خود در حال حيض , احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع بدهد , يعنى يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه
بگيرد و شصت فقير را سير كند , يا به هر كدام آنها يك مد گندم , يا جو يا نان و مانند اينها بدهد.

و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد , هر كدام آنها كه ممكن است انجام دهد.

1675- اگر روزه دار دروغى را به خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه وآله عمدا نسبت دهد , احتياط مستحب آن
است كه كفاره جمع كه تفصيل آن در مساله پيش گفته شد بدهد.

1676- اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع يا استمنا كند , يك كفاره بر او واجب است .

ولى احتياط مستحب آن است كه براى هر دفعه يك كفاره بدهد.

1677- اگـر روزه دار در يـك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع و استمنا كار ديگرى كه روزه را باطل
مى كند , انجام دهد , براى همه آنها بى اشكال يك كفاره كافى است .

1678- اگـر روزه دار غـيـر از جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند , انجام دهد , و بعد با حلال خود
جماع نمايد , براى هر دو يك كفاره كافى است .

1679- اگـر روزه دار كارى كه حلال است و روزه را باطل مى كند , انجام دهد مثلا آب بياشامد و بعد كار
ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند انجام دهد , مثلا غذاى حرامى بخورد , يك كفاره كافى است .

1680- اگـر روزه دار آروغ بـزنـد و چيزى در دهانش بيايد , چنانچه عمدا آن را فرو ببرد , روزه اش باطل
اسـت , و بايد قضاى آن را بگيرد , و كفاره هم بر او واجب مى شود , و اگر خوردن آن چيز حرام باشد , مثلا
مـوقـع آروغ زدن , خون يا غذايى كه از صورت غذا بودن خارج است , به دهان او بيايد و عمدا آن را فرو برد
بايد قضاى آن روزه را بگيرد و بنابر احتياط مستحب كفاره جمع هم بدهد.

1681- اگـر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد , چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل كند , بايد
كفاره بدهد و كفاره آن به نحوى است كه در كفاره حنث نذر بيايد.

1682- اگر روزه دار به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده و اعتماد به گفته او نيست افطار كند و بعد
بفهمد مغرب نبوده است يا شك كند كه مغرب بوده است يا نه قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

1683- كسى كه عمدا روزه خود را باطل كرده , اگر بعد از ظهر مسافرت كند , يا پيش از ظهر براى فرار
از كـفاره سفر نمايد , كفاره از او ساقط نمى شود , بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند نيز
كفاره بر او واجب است .

1684- اگـر عـمـدا روزه خود را باطل كند , و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود ,
احتياط مستحب اين است كه كفاره را بدهد.

1685- اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل كند , بعد معلوم شود كه آخر
شعبان بوده كفاره بر او واجب نيست .

1686- اگـر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل كند , بعد معلوم
شود اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست .

/ 33