سرودي براي مادران - ستاره (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ستاره (مجموعه شعر) - نسخه متنی

حسین پناهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














سرودي براي مادران

پشت ديوار لحظه ها
هميشه کسي مي نالد

چه کسي او؟

زني است در دوردست
هاي دور

زني شبيه مادرم

زني با لباس سياه

که بر رويشان

شکوفه هاي سفيد
کوچک نشسته است

رفتم و وارت
ديدم چل ورات

چل وار کهنت وبردس بهارت

پشت ديوار لحظه ها
هميشه کسي مي نالد

و اين بار زني بهياد
سالهاي دور

سالهي گمم

سالهايي که در کدورت
گذشت

پير و فراموش گشته
اند

مي نالد کودکي اش
را

ديروز را

ديروز در غبار
را

او کوچک بود و شاد

با پيراهني به رنگ
گلهاي وحشي

سبز و سرخ

و همراه او مادرش

زني با لباس هاي سياه
که بر رويشان شکوفه هاي سفيد کوچک نشسته

بود

زير همين بلوط پير

باد زورش به پر عقاب
نمي رسيد

ياد مي آورد افسانه هاي
مادرش را

مادر

اين همه درخت
از کجا آمده اند ؟

هر درخت اين کوهسار

حکايتي است دخترم

پس راست مي گفت
مادرم

زنان تاوه
در جنگل مي ميرند

در لحظه هاي کوه

و سالهاي بعد

دختران تاوه با
لباس هاي سياه که بر رويشان شکوفه هاي سفيد نشسته

است آنها را در
آوازهاشان مي خوانند

هر دختري مادرش را

رفتم و وارت
ديدم چل وارت

چل وار کهنت وبردس نهارت

خرابي اجاق ها را ديدم در خرابي
خانه ها

و ديدم سنگ هاي
دست چين تو را

در خرابي کهنه تري

پشت ديوار لحظه ها
هميشه کسي مي نالد

و اين بار دختري به
ياد مادرش








/ 26