اين وظايف سه دسته اند:وظايف مربوط به پيش از غذا خوردن، موقع غذا خوردن و پس از غذا خوردن.
دسته اول:
آداب و وظايف پيش از غدا خوردن كه هفت چيز است:1 - غذا علاوه بر حلال بودن، بايد از راه حلال و موافق با سنت و پارسايى كسب و تهيه شده باشد و از راهى كه در شريعت ناپسند و مكروه است فراهم نيامده باشد؛ و نيز، چنان كه در معناى «طيب مطلق»، در بخش حلال و حرام اين كتاب، خواهد آمد، بر طبق هواى نفس و دغلبازى و بى بندوبارى به دست نيامده باشد، زيرا خداى متعال به خوردن غذاى پاكيزه يعنى حلال امر فرموده و منع از خوردن بنا حق را به - سبب اهميت امر حرام و بزرگداشت ارزش مال حلال - بر منع از قتل نفس مقدم داشته و فرموده است:«و لا تاءكلوا اموالكم بالباطل...(4).بنابراين، در خوراك اصل آن است كه پاك و پاكيزه باشد و اين خود از واجبات و اصول ديانت است.در كافى از حضرت ابوجعفر عليه السلام روايت شده كه فرمود: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است: عبادت هفتاد بخش است كه بالاتر از همه كسب حلال است.» (5)در مصباح الشريعه از قول امام صادق عليه السلام آمده است: «تقوا بر سه گونه است:1 - تقواى باللّه، كه عبارت از ترك حلال است تا چه رسد به امور شبهه انگيز و اين نوع تقوا، تقواى خاص الخاص است.2 - تقواى من اللّه، كه عبارت از ترك شبهات است تا چه رسد به حرام. اين تقوا، تقواى خاص است.3 - تقواى از ترس آتش و عذاب كه عبارت از ترك حرام است و تقواى عام مىباشد.» (6)در «من لا يحضره الفقيه» از امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش از قول حسن بن على عليه السلام آمده است: «آداب غذا خوردن دوازده چيز است كه بر هر مسلمانى واجب است آنها را بداند، چهار مورد از آنها واجب و چهار مورد مستحب و چهار مورد از ادب است. امام موارد واجب، عبارت است از معرفت، رضا، بسم اللّه گفتن و شكر خدا را به جا آوردن، موارد سنت عبارت است از وضو گرفتن پيش از غذا، نشستن به پهلوى چپ، خوردن غذا با سه انگشت و ليسيدن آنها، و اما چهار موردى كه از ادب است: خوردن غذا (در صورت مشترك بودن ظرف غذا) از جلوى خود، كوچك برداشتن لقمه، خوب جويدن غذا و كمتر نگاه كردن به صورت ديگران.» (7)مقصود از معرفت در اين حديث، اطلاع از حلال بودن و مقصود از شكر، الحمدللّه گفتن است. شكر و سپاس كامل، دانست حرمت غذا و صرف كردن قوت و توان آن در راه اطاعت خداست، غرض از وضو، آن گونه كه در حديث ديگرى آمده است، همان شستن دست مىباشد، و مقصود از خوردن با سه انگشت آن است كه همچون جباران، كسى با دو انگشت نخورد، غرض آن نيست كه با بيش از سه انگشت نمى توان غذا خورد، بلكه اگر با همه انگشتان غذا بخورند، بهتر و كاملتر خواهد بود، زيرا در اين صورت احترام غذا بيشتر رعايت شده است. بنابراين تعيين سه انگشت حداقل است، يعنى با كمتر از سه انگشت نبايد غذا بخورند. از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده اند: «آن حضرت با همه انگشتها غذا ميل مىفرمود.» (8)از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «همچون بنده اى مىنشست و دستش را روى زمين مىگذاشت و با سه انگشت غذا مىخورد. رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم نيز چنين غذا مىخورد، نه آن گونه كه يكى از ستمگران با دو انگشت غذا مىخورد.» (9)2 - شستن دست، رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:«وضو گرفتن پيش از غذا تنگدستى را از بين مىبرد و پس از آن جنون ادوارى را نابود مىكند و موجب سلامتى چشم مىشود»؛ و در روايت ديگرى آمده است: «وضو پيش از غذا خوردن و پس از آن، فقر را مىزدايد.» (10)چون دست در ارتباط با كارهاى مختلف ممكن نيست آلوده نباشد، بنابراين شستن آن قرين پاكيزگى و شادابى است. و از طرفى خوردن غذا با قصد كمك به دين، عبادت است، بنابراين سزاوار است كه پيش از غذا هر چه به منزله پاكيزگى در نماز است انجام دهند.اين دو روايت از طريق خاصه (شيعه) نيز نقل شده است:(11) و در كتاب «من لا يحضره الفقيه» آمده است كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «هر كس مايل است كه خير بيشترى نصيبش شود، بايد موقع غذا خوردن وضو بگيرد.»از امام صادق عليه السلام است: «كسى كه پيش از غذا و بعد از آن دستش را بشويد، غذا در اول و آخر با بركت باشد و آن شخص تا وقتى كه زندگى كند در گشايش و تندرستى خواهد بود.» (12)و از آن بزرگوار روايت كرده اند: «هركس پيش از غذا خوردن دستش را بشويد، با حوله آن را خشك نكند چرا كه تا آن رطوبت در دست باقى است همواره غذا بركت پيدا مىكند.» (13)از صفوان جمال نقل كرده اند كه مىگويد: «در خدمت امام صادق عليه السلام بودم؛ سفره آوردند، خدمتگزار آب آورد، امام عليه السلام دستش را شست. آنگاه حوله آورد، امام عليه السلام نپذيرفت. صفوان مىگويد: ما نيز از آن آب دستمان را شستيم.» (14)3 - غذا را بر سفره اى كه روى زمين گسترده است قرار دهند:كه اين عمل به رفتار رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم نزديكتر است تا بالا گرفتن غذا. «وقتى كه براى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم غذا مىآوردند، روى زمين مىگذاشت.» (15) اين كار به تواضع نزديكتر است. اگر روى زمين ممكن نشد، روى سفره بگذارند كه يادآور سفر است و انسان به ياد سفر آخرت و نيازمندى به توشه تقوا مىافتد.انس مىگويد: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم روى سفره هاى بزرگ و همچنين در سكرجه (16) غذا ميل نكرد. پرسيدند (17): پس روى چه غذا مىخورديد؟ گفت: روى سفره (كوچك).»4 - ابتدا كه مىخواهد كنار سفره بنشيند، خوب بنشيند و همچنان ادامه دهد:رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم ، بسيارى از اوقات براى غذا خوردن روى زانوهايش مىنشست و پشت پاهايش بر روى زمين قرار مىگرفت، و چه بسا پاى راستش را به زمين مىگذاشت و روى پاى چپش مىنشست.(18) و مىگفت: «من در حال تكيه دادن، غذا نمى خورم، زيرا من بنده خدايم همچون بندگان غذا مىخورم و چون بندگان مىنشينم».(19)مى گويم:از طريق خاصه (شيعه) از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود:«هرگاه كسى از شما كنار سفره غذا مىنشيند، بايد همچون بندگان بنشيند و روى زمين غذا بخورد و نبايد يك پا را روى پاى ديگر گذاشته، چهار زانو بنشيند كه اين گونه نشستن را خداوند دوست نمى دارد و صاحبش مورد خشم خداست.» (20)در كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «پيامبر از آغاز بعثت تا وقتى كه در دنيا رفت، در حال تكيه دادن غذا ميل نفرمود؛ آن حضرت همچون بندگان غذا مىخورد و چون بندگان مىنشست. پرسيدند: چرا چنين بود؟ فرمود: به خاطر تواضع در پيشگاه خدا.» (21)در روايت ديگرى آمده است: «پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نمى پسنديد كه به پادشاهان شباهت پيدا كند، و ما نمى توانيم چنان باشيم.» (22)ابوحامد (غزالى) مىگويد: «آب خوردن در حال تكيه دادن مكروه است و براى معده زيان آور است و غذا خوردن در حالى كه دراز كشيده باشد نيز كراهت دارد. و همچنين غذا خوردن در حال تكيه دادن خوب نيست مگر از قبيل دانه هايى باشد كه به صورت تنقل مىخورند.»5 - از غذا نيتش آن باشد كه:بدان وسيله توان اطاعت و بندگى خدا را پيدا كند، نه آن كه قصدش لذت بردن و تنعم باشد. با وجود اين، تصميم بر كم خورى داشته باشد، زيرا اگر به قصد قدرت بر عبادت غذا بخورد، مطابق نيتش عمل نكرده مگر آن كه كمتر از حد سيرى غذا بخورد، به سبب آن كه پرخورى مانع از عبادت مىشود و انسان توان عبادت پيدا نمى كند. بنابراين لازمه اين نيت در هم شكستن هواى نفس و ترجيح دادن قناعت بر فزون خواهى است.رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «آدميزاده، هيچ ظرفى را پر نمى كند كه بدتر از شكمش باشد. چند لقمه اى فرزند آدم را بس است كه توان او را حفظ كند، اگر نه يك سوم (ظرفيت شكم) براى غذا و يك سوم براى آشاميدنى و يك سوم براى نفسكشيدن.» (23)لازمه چنين نيتى آن است كه دست به طرف غذا دراز نكند، مگر وقتى كه گرسنه باشد. بنابراين يكى از چيزهايى كه بايد پيش از غذا خوردن وجود داشته باشد گرسنگى است. وانگهى شايسته است پيش از آن كه سير شود از غذا خوردن دست بكشد، كه هركس اين كار را انجام دهد از پزشك بى نياز باشد. سخن درباره كم خوردن و كيفيت تدريجى كم خورى، در كتاب سركوب كردن ميل به غذا در بخش مهلكات خواهد آمد.مى گويم:در مصباح الشريعه (24) از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود:«كم خوردن در همه حال و نزد همه اقوام پسنديده است، زيرا كه هم مصلحت ظاهرى دارد و هم مصلحت باطنى.» چهار نوع از خوردنيها ستوده است:1 - به اندازه ضرورت؛2 - به قدر آمادگى؛3 - به مقدار روزى خدادادى؛4 - به اندازه اى كه رمقى باشد.اما اندازه ضرورت براى برگزيدگان است و مقدار آمادگى، از آن پرهيزگاران شب زنده دار، و اندازه روزى خدا داده براى متوكلان، و به مقدار رمق براى مؤمنان؛ و هيچ چيز براى قلب مؤمن زيانبخش تر از پرخورى نيست، زيرا پرخورى دو پيامد دارد: يكى قساوت قلب و ديگرى انگيزش شهوت. گرسنگى خورش مؤمن و غذاى روح و طعام قلب و تندرستى بدن است. رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «هيچ ظرفى را فرزند آدم پر نكرده است كه بدتر از شكمش باشد.» حضرت داوود عليه السلام فرموده است: «آن لقمه اى كه از روى نياز خورده مىشود، (25) نزد من بهتر است از بيست شب عبادت.» پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «مؤمن با يك روده مىخورد و منافق با هفت روده»؛ و نيز پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:«واى به حال مردم از دست دو قبقب»، عرض كردند: يا رسول اللّه! دو قبقب چيست فرمود: «گلو و فرج.» عيسى بن مريم عليه السلام فرمود: «هيچ مرضى براى قلب بدتر از قساوت نيست و هيچ مرض روانى مشكل تر از كينه گرسنگى نمى باشد، كه اين دو باعث دورى (از رحمت حق) و ذلت و خوارى است.»در كتاب كافى از ابوجعفر عليه السلام رسيده است كه فرمود: «هيچ چيز در پيشگاه خداوند، مبغوضتر از شكم پر نيست.» (26)از ابى عبداللّه عليه السلام نقل شده كه فرمود: «شكم از پرخورى سركشى مىكند. بهترين وقتى كه بنده به خدا نزديكتر مىشود وقتى است كه شكم سبك باشد و مبغوض ترين هنگام بنده در پيشگاه خدا هنگامى است كه شكمش پر است.» (27)از آن بزرگوار است: «خداى متعال پرخورى را دشمن مىدارد.» (28)آن حضرت فرمود: «فرزند آدم ناگزير از صرف غذاست تا بدان وسيله اركان بدنش استوار بماند. بنابراين هرگاه كسى از شما غذايى مىخورد، بايد يك سوم شكمش را براى خوراك و يك سوم را براى آشاميدنى و يك سوم را براى نفس كشيدن قرار دهد، نبايد چون خوكان برا سر بريدن فربه شويد.» (29)از آن حضرت نقل كرده اند كه فرمود: «ابوذر - خدايش بيامرزد - از رسول خدا نقل كرده است كه فرمود: هركس از شما (در اثر پرخورى) آروغ بيشترى در دنيا بزند، در آخرت - (و يا) در قيامت - زياد گرسنگى بكشد.» (30)6 - به مقدار موجود از روزى و غذا راضى باشدو در راه رسيدن به رفاه و افزون طلبى و به انتظار خورش تلاش نكند، بلكه از كرامت نان آن است كه با بودن آن منتظر خورش نباشد چرا كه خبر در تكريم نان رسيده است.(31)مى گويم:از طريق شيعه، رواياتى از قول پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم در كافى آمده است كه فرمود: «نان را محترم بشماريد، عرض كردند: يا رسول اللّه! احترام نان چگونه است فرمود: وقتى كه روى سفره گذاردند، نبايد منتظر چيز ديگرى بود.»از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل شده است، فرمود: «خدايا! نان را براى ما با بركت فرما و بين ما و او جدايى مينداز؛ زيرا اگر نان نبود ما نماز و روزه نداشتيم و واجبات الهى را نمى توانستيم ادا كنيم.» (32)از آن حضرت صلّى الله عليه وآله وسلّم است كه فرمود: «نان را گرامى بداريد، زيرا آنچه بين عرش تا زمين است و هرچه در آن است و بسيارى از مخلوقات در راه آن كار كرده اند.» (33)از آن بزرگوار است كه فرمود: «پيكر آدمى بر نان استوار است.» (34)ابوحامد مىگويد: «بنابراين، هرچه باعث دوام قوت و توانايى بر عبادت گردد خير كثير است و شايسته نيست آن را كوچك شمارند، بلكه نبايد نان را به خاطر نماز هر چند وقت نماز فرا رسيده - در صورتى كه وقت نماز وسيع باشد - معطل گذاشت.»رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «وقتى كه شام حاضر شد و وقت نماز عشاء نيز فرا رسيد، شام را پيش از نماز عشاء بخوريد.» (35)هرگاه نفس ميلى به غذا نداشت و در تاءخير غذا زيانى نبود بهتر آن است كه نماز را مقدم بدارند، اما وقتى كه غذا حاضر شود و نماز را به پا دارند، تاءخير غذا باعث سرد شدن آن و يا تشويش فكر شود، مقدم داشتن غذا - در صورت وسعت وقت نماز - بهتر است، چه نفس تاب و توان داشته باشد و يا نداشته باشد، چون اين خبر عام است و از طرفى چون غالبا قلب آدمى به غذاى سر سفره بى ميل نيست، هر چند گرسنه هم نباشد.7 - بكوشد تا دستهاى زيادى - هر چند از خانواده و فرزندان خودش باشند - به سمت غذا دراز شود:رسول خدا - صلّى الله عليه وآله - فرمود؛ «دسته جمعى غذا بخوريد كه براى شما با بركت باشد.» (36) انس مىگويد: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم هيچ گاه تنها غذا نمى خورد.» (37)مى گويم:در كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده، مىگويد: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:غذايى كه چهار خصوصيت در آن جمع باشد، كامل است: از حلال باشد، خورندگان زياد باشند، در اول غذا بسم اللّه بگويند، و در آخر، حمد خدا را بجا آورند.» (38)
دسته دوم: در آداب غذا خوردن
در آغاز با نام خدا شروع كند و در آخر حمد خدا را بگويد و اگر با هر لقمه يك «بسم اللّه» بگويد، خوب است، تا ميل به غذا او را از ياد خدا باز نداردمى گويم:در كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه مىگويد: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: وقتى كه سفره پهن مىشود چهار فرشته آن را احاطه مىكنند. همين كه بنده خدا «بسم اللّه» بگويد، فرشتگان به شيطان مىگويند: اى فاسق! بيرون شو كه تو را تسلطى بر ايشان نيست. وقتى كه از خوردن غذا فارغ شوند و بگويند: «الحمدللّه»، فرشتگان به شيطان مىگويند: اينها مردمانى هستند كه خداوند به ايشان نعمت داده و شكر پروردگارشان را به جا آوردند، و هرگاه «بسم اللّه» نگويد، فرشتگان به شيطان مىگويند: اى فاسق! نزديك شو و با ايشان غذا بخور، و چون سفره را جمع كنند و حمد خدا را نگويد، فرشتگان مىگويند: اينها گروهى هستند كه خداوند به ايشان نعمت داده ولى از پروردگارشان فراموش كردند.» (39)از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «براى كسى كه موقع غذا خوردن بسم اللّه بگويد، ضمانت مىكنم كه از آن غذا اظهار ناراحتى نكند،» ابن كوّا پس از شنيدن اين مطلب عرض كرد، يا اميرالمؤمنين! من ديشب غذايى خوردم، با اين كه بسم اللّه گفته بودم مرا اذيت كرد. فرمود: «احمق! تو چند نوع غذا خورده اى، براى بعضى از آنها بسم اللّه گفته اى و براى بعض ديگر بسم اللّه نگفته اى.» (40)از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: «هركس فراموش كرد، براى هر نوع از غذا يك بسم اللّه بگويد، بايد «بسم اللّه على اوله و آخره.» (41)از آن حضرت نقل كرده اند: «هرگز دچار تخمه نشدم، براى اين كه هيچ غذايى را شروع نكردم مگر آن كه بسم اللّه گفتم و از غذا خوردن فارغ نشدم مگر آن كه الحمدللّه گفتم.» (42)و نيز فرمود: «براستى شكم وقتى كه سير شد، طغيان مىكند.» (43)در حديث صحيح از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «هرگاه سفره غذا حاضر شد و يك نفر از حاضران بسم اللّه گفت، براى همه ايشان كافى است.» (44)از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده اند كه به پسرش امام حسن عليه السلام فرمود: «پسرم، لقمه اى از غذاى گرم و سرد را نبايد بخورى و جرعه آب و هيچ نوشيدنى نبايد بياشامى، مگر آن كه پيش از خوردن و آشاميدنى بگويى؛ خدايا! در اين خوردن و آشاميدنم از تو درخواست مىكنم كه از ناراحتى آنها مرا ايمن دارى و بدان وسيله مرا بر طاعت و ذكر خودت نيرومند سازى و توان شكرت را نسبت به آن مقدار كه در بدنم جايگزين كردى مرحمت كنى و با نيروى آن بر عبادت خودت مرا وادارى و اجتناب صحيح از نافرمانى ات را بر دل بيندازى! تو اگر اين كار را بكنى از ناراحتى و ناگوارى آن در امانى.» (45)غزالى مىگويد: «با دست راست غذا را خورده و با نمك شروع و ختم كنند.»مى گويم:در كتاب كافى از امام صادق عليه السلام رسيده است «كه مكروه است كسى با دست چپ چيزى بخورد و يا بياشامد و يا تناول كند.» (46)از اميرالمؤمنين عليه السلام است كه فرمود: در آغاز غذا با نمك شروع كنيد، زيرا اگر مردم منافع نمك را مىدانستند هر آينه را بر پادزهر آزموده، ترجيح مىدادند.» (47)از امام صادق عليه السلام است كه فرموده: «ما (خوردن غذا را) با نمك شروع و با سركه به پايان مىبريم.» (48)غزالى گويد:«لقمه را كوچك برداشته خوب مىجود و تا وقتى كه آن لقمه را فرو نبرده است دست به لقمه ديگر دراز نمى كند، زيرا آن شتاب در خوردن است. ديگر آن كه هيچ خوردنى را نكوهش نمى كند كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم از هيچ خوردنى بد نمى گفت؛ اگر دوست داشت مىخورد و اگر نه خوددارى مىكرد.»؛(49) و هر چه در جلويش بود از آن بخورد، جز ميوه كه در ميوه حق دارد، دست بگرداند. پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «از آنچه در جلوى توست بخور! اما خود آن حضرت در ميوه دست مىگرداند، در اين باره پرسيدند، فرمود: ميوه ها يك نوع نيست.» (50) ديگر آن كه از بالاى بشقاب و از وسط ظرف غذا نخورد، مگر اين كه كم باشد، در آن صورت نان را مىشكند اما با كارد آن را نمى برد و گوشت را نيز از هم جدا نمى كند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم از آن نهى فرموده و گفته است: «گوشت را به نحوى با دندان جدا كنيد، و نبايد روى نان قطعه گوشتى و چيز ديگرى را بگذاريد، مگر آن كه با همان نان بخوريد.» (51)رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «حرمت نان را نگه داريد كه خداى تعالى آن را از بركات آسمان نازل فرموده است»؛(52) و نبايد انسان دستش را با نان پاك كند و از خوردن ريزه هاى غذا كه مىافتد، ننگ نداشته باشدرسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «هرگاه يكى از شما لقمه از دستش افتاد بايد آن را بردارد، مقدار آسيبى كه رسيده به دور اندازد و نبايد تمام لقمه را براى شيطان واگذارد؛ و دستش را با حوله پاك نكند مگر اين كه قبلا انگشتانش را بليسد، زيرا او نمى داند كه در كدام غذا بركت است»؛(53) و نبايد به غذاى داغ بدمد، زيرا اين عمل نهى شده است،(54) بلكه صبر كند تا وقتى كه خوردنش آسان شود. و خرما را طاق بخورد؛ هفت يا يازده و يا بيست و يك عدد و يا هر مقدار كه اتفاق افتاد و خرما و هسته را در يك طبق نريزد و هسته ها را ميان دستش جمع نكند، بلكه از دهانش به پشت دستش گذاشته سپس بيندازد و همچنين آن خرمايى كه پوسته ضخيمى دارد. مبادا هر چه از غذا به نظرش نامرغوب بود رها كند و در كاسه فرو گذارد، بلكه آن را كنار سفره مىگذارد تا به شخص ديگرى امر مشتبه نشود و آن را بخورد؛ و نبايد در بين غذا خوردن زياد آب بنوشد، مگر آن كه لقمه اى در گلويش گير كرده باشد و يا براستى تشنه شده باشد، كه در طب مىگويند چنين آب نوشيدن مستحب است و معده را دباغى مىكند.»مى گويم:از جمله آداب غذا خوردن آن است كه كنار سفره زياد بنشيند، از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود: «كنار سفره ها نشست طولانى داشته باشيد، زيرا آن ساعتى است كه از عمرتان حساب نمى شود.» (55)از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «خداوند هرگز قومى را به هنگام غذا خوردن عذاب نفرمود و خداى متعال بزرگ تر از آن است كه به مردم روزى دهد و بعد در خلال همان روزى ايشان را عذاب كند، مگر اين كه از آن فارغ شوند.» (56)
آداب نوشيدن آب
(آداب نوشيدن آب) آن است كه ظروف آب را به دست راست بگيرد و بسم اللّه بگويد، و مك بزند نه آن كه آب را به يك نفس بياشامد.پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «آب را به گونه اى مك بزنيد، و مبادا آن را به يك نفس سر بكشيد، زيرا درد كبد معلول بى وقفه نوشيدن آب است»؛(57) و نبايد آب را سر پا و در حالى كه به پهلو خوابيده بنوشد زيرا پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم از آب خوردن سرپا نهى كرده است.از آن حضرت نقل كرده اند كه آن بزرگوار، سر پا آب نوشيد،(58) شايد عذرى داشته است!مى گويم:در مكارم الاخلاق از امام باقر عليه السلام رسيده است كه فرمود: «آب خوردن سر پا گواراتر و سالم تر است.» (59)از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود: «آب خوردن سرپا در روز، غذا را گوارا مىسازد، و آب خوردن سرپا در شب باعث زرداب مىشود، و هركس شب آب بخورد و سه مرتبه بگويد: از زمزم و فرات بر تو درود باد!، آب خوردن در شب به او ضررى نمى رساند.» (60)ابو حامد مىگويد: پايين ظرف آب را ملاحظه كنيد تا آب روى خودش نچكد و پيش از نوشيدن آب داخل ظرف را نگاه كند و داخل ظرف آب آروغ نزند و در آن ندمد؛ بلكه ظرف را از دهانش با حمد خدا جدا سازد و با بسم اللّه شروع كند. پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم پس از نوشيدن آب، فرمود: «خدا را كه اين آب را به رحمت خود، گوارا و شيرين قرار داد، نه به خاطر گناهان ما، شور و تلخ.» (61)هر چه در بين جمع گردانده مىشود بايد از سمت راست بگردانند. رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم شير آشاميدند، ابوبكر سمت چپ او و عربى بيابانى طرف راستش و عمر در كنار او بود. عمر عرض كرد: ظرف شير را به ابوبكر بدهيد، اما پيامبر به آن عرب داد و فرمود: به ترتيب از راست.(62) آن حضرت آب را در سه نفس مىآشاميد و در پايان خدا را سپاس مىگفت.(63)مى گويم:در كتاب كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «ممكن است فردى از شما آبى بنوشد كه خداوند بدان وسيله بهشت را بر او واجب گرداند، سپس فرمود: او ظرف آب را مىگيرد و آن را به دهانش مىگذارد و بسم اللّه مىگويد و پس از آن مىنوشد و از دهانش جدا مىكند در حالى كه ميل دارد و حمد خدا را مىگويد، آنگاه دوباره بر مىگردد و مىنوشد و سپس از دهانش جدا مىكند و حمد خدا را مىگويد؛ سپس بر مىگردد و مىنوشد و باز از دهانش دور مىكند و حمد خدا را مىگويد. در نتيجه خداوند بدان وسيله بهشت را بر او واجب گرداند.» (64)در كتاب مكارم الاخلاق از قول آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «گروهى نزد پدرم آمدند و عرض كردند: به اعتقاد شما هر چيزى حدى دارد؟ پدرم به ايشان فرمود: آرى. (امام صادق عليه السلام مىفرمايد: آنگاه پدرم آبى طلبيد تا ايشان بنوشند. عرض كردند: يا اباجعفر آيا اين ظرف آبخورى از آن چيزهاست فرمود: آرى، پرسيدند: حد آن چيست فرمود: حد آن، اين است كه از وسط لبه آن، آب خورده شود و نام خدا را وقت آشاميدن ببرى و سه مرتبه نفسى بكشى و در هر نفسى خدا را حمد بگويى و از طرف دستگيره ظرف آب ننوشى، زيرا آن جا آبشخور شيطان است. آنگاه فرمود: بگو: «سپاس خدا را كه آبى گوارا به من خورانيد و آن را به خاطر گناهانم شور و تلخ قرار نداد.» در روايت ديگرى نظير همين با اندك زيادتى آمده است: «سپاس خدا را كه مرا آب داد و سيرابم كرد و به من لطف كرد و خوشحالم ساخت و عافيت بخشيد و كفايتم نمود. بارخدايا مرا از كسانى قرار ده كه در روز قيامت از حوض (كوثر) حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم سيراب گردانى و به همراهى آن بزرگوار خوشبخت سازى، به رحمت خود اى بخشنده ترين بخشايندگان.» (65)از موسى بن جعفر عليه السلام نقل شده است: «از وى درباره حد ظرف آب پرسيدند، فرمود: حد آن اين است كه اگر جايى از آن شكسته از آن جا آب نخورى كه جايگاه شيطان است، و هرگاه از ظرفى آب بنوشى بسم اللّه و چون فارغ شدى، الحمدللّه بگويى.» (66)غزالى مىگويد: «اينها نزديك به بيست مورد از آداب خوردن و آشاميدن بود كه آثار و اخبار بر آنها دلالت مىكند.»مى گويم:بيشتر اين آداب از طريق خاصه نيز رسيده است و مواردى هم كه نرسيده، خلاف آن نيز وارد نشده است؛ عمل به اين بخش نيز به علت اعتقاد بر اين خبر مستفيض مقبول مانعى ندارد، و آن خبر اين است: «هركس بشنود كارى ثواب دارد و آن كار را انجام دهد به اجر خود مىرسد هرچند كه حديث آن گونه كه به او رسيده است، نباشد.» (67)دسته سوم: مستحبات بعد از خوردن غذا1 - پيش از سير شدن، از غذا دست بكشد؛2 - كاسه غذا را بليسد؛3 - انگشتانش را بليسد و پس از ليسيدن با حوله پاك كند، سپس بشويد؛4 - خرده ريزه هاى غذا را جمع كند.پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «هر كس ريزه هاى افتاده سفره را بخورد، زندگى اش در گشايش و فرزندانش سلامت خواهند بود.»(68) مىگويند: بر چيدن خرده ريزه هاى غذا مهريه هاى حورالعين است.(69)5 - خلال كنداما آنچه از ميان دندانهايش با خلال در مىآورد، نبلعد و بيرون بريزد جز آنچه از پاى دندانها با زبانش در مىآورد.6 - بايد پس از خلال، آب در دهانش بگرداند، (مضمضه كند)كه اين كار پيروى از اهل بيت عليهم السلام است.(70)مى گويم:در كتاب مكارم الاخلاق آمده است كه امام عليه السلام فرمود: «هركس كاسه غذا را بليسد، فرشتگان بر او درود مىفرستند، و براى او از خداوند درخواست گشايش رزق مىكنند و چند برابر حسنات برايش نوشته مىشود.» (71)از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: «فرشتگان بر كسى كه انگشتانش را در آخر غذا خوردن، بليسد، درود مىفرستد.»در روايت صحيحى از آن حضرت آمده است: «كراهت دارد كسى دستش را در حالى كه چيزى از غذا به آن چسبيده باشد، با حوله پاك كند. اين كراهت به خاطر بزرگداشت و احترام غذاست، مگر اين كه خود آن شخص و يا بچه اى كه در كنارش نشسته انگشتانش را بليسد (در آن صورت كراهت برداشته مىشود).» (72)اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «هر خرده ريزه غذا كه بر سفره مىافتد، براى كسى كه طالب شفا باشد باعث شفاى هر دردى است.» (73)پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم ديد ابوايوب انصارى خرده ريزه هاى سفره را مىچيند، فرمود:«مرحبا به تو، مبارك باد بر تو و با بركت باد درباره تو! ابوايوب عرض كرد: يا رسول اللّه! آيا درباره غير من همين طور است فرمود: آرى هر كس آنچه تو خوردى، بخورد گفته هاى من درباره تو شامل حال او نيز هست؛ و فرمود: هركسى چنين كند، خداوند او را از ديوانگى، خوره، پيسى، زرداب و نادانى حفظ مىكند.» (74)محمّد بن وليد مىگويد: در خدمت امام جواد عليه السلام غذا خوردم تا اين كه فارغ شدم و سفره برداشته شد، غلام شروع كرد به جمع كردن خرده ريزه هاى غذا، امام عليه السلام به او فرمود: «آنچه در بيابان ريخته بود جمع نكنيد، هر چند ران گوسفندى باشد؛ اما اگر چيزى در خانه بود، جستجو كنيد و از زمين برداريد.» (75)از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: پس از غذا خوردن خلال كنيد، زيرا باعث بهداشت دهان و دندانهاى آسيا مىشود و براى انسان جلب روى مىكند.» (76)از امام كاظم عليه السلام نقل كرده اند: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: خلال كنيد، زيرا هيچ چيز براى فرشتگان بدتر از آن نيست كه غذايى را در دندان بنده خدا ببينند.» (77)از امام رضا عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود: «با چوب انار و تركه ريحان، خلال نكنيد، زيرا هر دوى آنها باعث تحريك رگ جذام مىشوند.» (78)و نيز فرمود: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم با هر چوبى كه دستش مىرسيد، خلال مىكرد، جز با برگ خرما و نيشكر.» (79)ابوحامد مىگويد: «در دل خدا را به خاطر غذايى كه به او داده، سپاس گويد؛ و آن غذا را نعمتى از جانب خدا بداند. خداى متعال فرموده است: «كلو من طيبات ما رزقناكم و اشكروا للّه ان كنتم اياه تعبدون.»» (80)و چون غذاى حلالى را بخورد، بگويد: «سپاس خدا را كه به نعمت او امور شايسته پايان مىگيرد و بركات نازل مىشود، خدايا همان طورى كه غذاى پاكيزه به ما خورانيدى، عمل ما را شايسته گردان»؛ و اگر غذاى شبهه آميزى خورد، بايد بگويد: «در همه حال خدا را سپاس، خدايا اين غذا را باعث توانايى من بر نافرمانى خودت قرار مده»، و پس از خوردن غذا سوره هاى «قل هواللّه احد» و «لايلاف قريش» را بخواند و تا سفره را برنداشته اند از سر سفره برنخيزد. و اگر غذاى ديگرى را بخورد بايد براى او دعا كند و بگويد: «خدايا خير او را افزون گردان، روزى او را با بركت فرما. كارهاى خير را براى او ميسر گردان و او را بدانچه داده اى قانع ساز و ما و او را از جمله شكرگزاران قرار ده»؛ و اگر نزد گروهى افطار كرد، بگويد: نزد شما روزه داران افطار مىكنم و غذاى شما نيكان را مىخورم و درود فرشتگان بر شما باد»؛ و بايد به خاطر غذاى شبهه آميزى كه خورده بسيار طلب مغفرت كند و غمگين باشد تا وقتى كه با اشك چشمان و اندوه خود حرارت آتشى را كه در معرض آن قرار گرفته است خاموش كند؛ به دليل اين سخن پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم : «هر گوشتى كه از حرام برويد، آتش دوزخ سزاوارتر بدان است.» (81) كسى كه مىخورد و مىگريد همچون كسى نيست كه مىخورد و هرزگى مىكند. هرگاه شيرى را بخورد بايد بگويد: «خدايا در روزيى كه به ما داده اى بركت و فزونى مرحمت فرما». و اگر غذاى ديگرى بخورد، بگويد: «خدايا در اين روزى كه نصيب ما كرده اى فزونى ده و بهترين از آن نيز مرحمت كن.» (82) دعاى نخست را رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به خاطر منفعت فراگيرى كه در شير موجود است به آن اختصاص داده بود.پس از هر غذايى مستحب است، بگويند «سپاس خداى را كه به نان و آب داد و ما را سرپرستى كرد و پناه داد؛ سرور و مولاى ما، اى خدايى كه از هر چيزى بى نيازى اما هيچ چيزى از تو بى نياز نيست، تو از گرسنگى طعامم دادى و از ترس ايمن نمودى پس تو را سپاس! از بى سرپرستى پناه دادى و از گمراهى هدايت فرمودى و نسبت به تنگدستى بى نيازم كردى، پس تو را سپاس، سپاسى فراوان پاكيزه، سودمند و مبارك چنان كه در خور شاءن تو و سزاوار خداوندى تو است. خدايا خوراك خوب به ما دادى پس در كار شايسته ما را موفق بدار، خدايا اين غذا را كمك بر طاعت خودت براى ما قرار ده و به تو پناه مىبريم از اين كه بر نافرمانيهاى تو از آن غذا كمك بگيريم.»مى گويم:در كتاب مكارم الاخلاق (83) آمده است كه امام على بن الحسين عليه السلام وقتى كه غذا ميل مىكرد، مىگفت: «سپاس ويژه خدايى است كه به ما غذا و آب داد، كفايت و پشتيبانى كرد و پناه داد و بر ما نعمت بخشيد.» و بهترين دعا اين است: «سپاس خدا را كه غذا مىدهد و خود غذا نمى خورد.»از امام باقر عليه السلام است كه فرمود: «سليمان (84) وقتى كه دست از غذا خوردن مىكشيد، مىگفت: خدايا نعمت زياد دادى و نعمتهاى خوب دادى، پس بيشتر بده و از نان و آب سيرم كردى، پس گوارايم كن!»از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه وقتى غذا ميل مىكرد، مىگفت: «سپاس خدا را كه در بين گرسنگان مرا غذا داد و در ميان تشنگان آبم داد و در جمع برهنگان لباسم پوشاند و در بين گمراهان، هدايتم كرد، و در بين پيادگان، سواره ام قرار داد و در جمع بى پناهان، پناهم داد و در ميان مردم در رنج و زحمت به من مرحمت كرد و بر بسيارى از مخلوقات جهان فضيلتم بخشيد.» (85)پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «وقتى كه سفره را برداشتند بگو: سپاس خدا را كه پروردگار جهانيان است. خدايا اين سفره را نعمتى سپاس گزارى شده قرار ده.» (86)غزالى گويد:«و اما شستن دست به وسيله اشنان (ماده شوينده)؛ كيفيت آن چنين است كه آن را روى دست چپ قرار مىدهند و نسخت سه انگشت دست راست را مىشويند و انگشتان را به اشنان خشك مىزنند و روى لبها مىمالند؛ سپس با دو انگشت دهان را مىشويند و به جلو و پشت دندانها و زنخ و زبان مىمالند، پس از آن انگشتان را با آب مىشويند و بعد، باقيمانده اشنان خشك را به پشت و روى انگشتان مىمالند و به اين ترتيب به بازگرداندن اشنان به دهان و دوباره شستن آن نيازى نخواهد بود.»مى گويم:در مكارم الاخلاق از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود: «هرگاه پس از خوردن غذا وضو گرفتى، زيادى آب دستهايت را به چشمانت بكش كه باعث ايمنى از درد چشم مىشود.» (87)غزالى گويد:در كتاب مواليد الصادقين آمده است كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم وقتى كه پس از غذا از شستن دست فارغ مىشد، با آب زيادى دست به صورتش مىكشيد و مىگفت:«سپاس خدا را كه ما را هدايت كرد، غذا داد، آب داد و به هر نوع آزمونى كه شايسته بود، ما را آزمود.» (88)از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه آن حضرت چربى دستش را شست و بعد، پيش از آن كه با حوله خشك كند، دستش را به سر و صورتش كشيد و سپس گفت: «خدايا مرا از جمله كسانى قرار ده كه چهره آنها را فقر و ذلت درهم نكشد.» (89)از آن حضرت است كه فرمود: «دست كشيدن بعد از وضو به صورت گرفتارى را برطرف كرده روزى را زياد مىكند.» (90)در كافى از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «وقتى كه غذا خوردى به پشت بخواب و پاى راستت را روى پاى چپت بينداز.» (91)از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده است: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: حوله چركين را در خانه نگاه نداريد، كه جايگاه شيطان است.» (92)