در اين نوشتار با بررسي واژههاي به كار رفته در حادثهي عاشورا و پيگيري سابقهي تاريخي آنها كوشش شده است بستر وقوع اين حادثه و زمينههاي آن شناسايي شود. با رهگيريِ مفاهيمِ استفاده شده در اين حادثه و بيان پيشينهي تاريخي آنها مشخص ميشود، كه حادثهي كربلا صرفا يك حادثهي نظامي نبوده و يكباره به وقوع نپيوسته است، بلكه به نحوي امتداد اختلافات و درگيرهاي گذشته است. تمايز افكار و عقايد دو طرف از خلال بررسيِ معناي نهفته در واژههاي بهكار رفته و روشن ساختن مراد كاربران آنها مشخص گرديده است.در اين مقال با بررسي واژههاي شيعهي علي، شيعهي عثمان و دين علي و دين عثمان نشان دادهايم كه حادثهي عاشورا نقطهي عطفي براي تمايز شيعيان اعتقادي از ديگر گروهها بوده است و با بررسي واژههاي سنّت و بدعت، و امام، وصي و ذريه به پشتوانهي اعتقادي اين دو جريان پرداخته و در ادامه با بررسي واژههاي مربوط به فرمانبرداري، همچون: سمع، طاعت، خروج، عصيان و فتنه، به انحرافي كه به نفع قدرتمندان در برداشت از اين واژهها راه يافته اشاره كردهايم. در پايان با بررسيِ مفاهيمي همچون: ذمه، ثار، نصر و صلهي رحم روشن كردهايم كه جامعهي اسلامي پس از پيامبر به سوي ارزشهاي دورهي جاهلي گام برداشته و اين كلمات را نه در معناي تغيير يافتهي دورهي اسلامي، بلكه در همان معناي سابق به كار برده است.واژههاي كليدي: مفاهيم عاشورا، شيعه، بدعت، طاعت، خروج، فتنه، ذمه، ثار.