غلامرضا گلي زواره اشارهجويبار يا رودخانهاي كه از سرچشمهي پاك، ناب و خالص جريان مييابد چون به سوي دشت و صحرا جاري ميشود. صفا، طراوت و بركت به ارمغان ميآورد و مزارع و باغات را سيراب ميسازد و آدميان و ساير موجودات را بهرهمند مينمايد. اما اگر اين رودخانه طغيان كند و حالت سيلابي به خود گيرد نه تنها ديگر مزاياي مزبور را در برندارد كه موجب تخريب و ويراني است. حقايق مسلم تاريخي و خصوصا واقعيتهايي كه مربوط به حوادث سازنده، رشد دهنده و انسان ساز هستند تا زماني كه دچار دگرگوني نشدهاند همچون چشمهها و جويبارها صفابخش و پُربار و حركت آفرين خواهند بود، اما اگر گرفتار آفتهايي چون تحريف شوند از مقاصد عالي، اهداف والا و نوراني خويش دور افتاده و خاصيت اصلي خويش را از دست ميدهند.قرآن كريم ميفرمايد: «يحرفون الكلم عَن مواضعه ونسوا حَظا ممّا ذكروا به»1 «كلمات را از مورد خود تحريف ميكنند و بخشي از آنچه را به آنان گوشزد شده بود فراموش كردند». در جاي ديگر اين كلام آسماني ميخوانيم، «وقد كان فريق منهم يَسْمَعُونَ كَلامَ اللّه ثُمَّ يحرفونه من بعد ما عقلوه وهُمْ يعلمون»2 گروهي از ايشان كلام خدا را ميشنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف ميكردند، در حالي كه علم و اطلاع داشتند!
معناي تحريف
وقتي سخني از معناي اصلي منحرف شود به وجهي كه مقصد اساسي خود را از دست بدهد و از وضع واقعي و حقيقي به شكلي ديگر درآيد ميگويند در آن تحريف صورت گرفته كه در اين صورت هدف آن كلام فداي اين دگرگوني منفي و مغرضانه خواهد شد، گاهي در الفاظ و ظاهر قضايا تحريفي صورت ميگيرد و در مواقعي در محتوا، پيام و هدف يك برنامهاي تحريف واقع ميشود كه نوع دوم از حالت اول خطرناكتر و پيچيدهتر است و اصلاح در اين مورد مشكلتر خواهد بود. متأسفانه در فصولي از تاريخ اسلام تحريفاتي رخ داده كه سيماي حوادث راستين و وقايع حقيقي را عوض كرده و كار محققان را دشوار ساخته است. اين حركت يا به وسيلهي طرفداران و حاميان جاهل و يا مخالفان كينهتوز رخ داده است. در خصوص نهضت مقدس و شكوهمند حضرت امام حسين عليهالسلام بايد خاطر نشان ساخت كه دشمنان نتوانستهاند در آن تحريفي پديد آورند و اين قيام به قدري صريح، روشن، مقدس و غير قابل انتقاد بود كه حتي بسياري از مخالفان در برابرش سر تعظيم فرود آورده و آن را ستودهاند. ولي با كمال تأسف از سوي طرفداران جاهل مطالبي بياساس وارد متون اين بخش از تاريخ شيعه شده است.حماسه حسيني چون خورشيدي عالمتاب بر همهي جهان درخشندگي و فروزندگي دارد و در شرايط ظلماني شعلهاي ايجاد كرد و فرياد عدالتي در تيرگي ستم بود كه حيات تازهاي در عالم اسلام به وجود آورد و معرفتي عالي و بينشي نيرومند در آن نهفته است. و مرثيهها و روضهها بايد بيشتر اين جنبهها را مورد بررسي قرار دهند و محاسن حماسي اين نهضت را مطرح كنند و پرداختن به چنين ابعادي از قيام عاشورا، از روي آوردن به تحريفات ميكاهد نبايد آنقدر افسانه، خرافه و مطالب دروغ به اين حركت مقدس ملحق كرد كه عظمت و افتخار و الهام بخشي و اثر تربيتي آن را تيره و تار كند و چنين شكوهي را مخدوش نمايد، تكيه بر خطبههاي امام و اهل بيت كه ايراد نموده و نيز روضه خواندن از روي بياناتي كه آن حضرت در پاسخ به افراد در مسير مدينه تا كربلا فرمودهاند و نيز بر اساس رجزهايي كه آن امام بزرگوار و اصحابش در روز عاشورا در مقابل دشمن خواندهاند و در كتب معتبر ثبت و ضبط شده و از روي نامههايي كه بين امام و مردم كوفه و بصره رد و بدل شده و در منابع مستند ضبط است از مواردي است كه تاريخ اين قيام را پرحرارت و پرتابش نگه ميدارد، بايد توجه داشت كه اين جنبش با هالهاي از قداست آميخته است و بايد براي معرفي آن از ابزارهاي درست، سخن پاك و مضامين عالي بهره گرفت و غافل شدن از اين واقعيت و گريستن را هدف دانستن، فرهنگ تحريفي را ترويج ميكند، شهيد مطهري رحمهالله ميگويد: «... قهرا براي اين كه مردم بيشتر گريه كنند... روضههاي دروغ جعل شد مردم ما هم به روضههاي خيلي داغ و پرحاشيه عادت كردهاند و اين خود عاملي شده كه اجبارا عدهاي از اهل منبر براي اين كه مردم گريه كنند... روضههاي ضعيف ميخوانند...»3.