* كردار و گفتار - عاشورا و رؤیاهای راستین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عاشورا و رؤیاهای راستین - نسخه متنی

غلامرضا گلی زواره

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

* كردار و گفتار

شخصي به نام عبدالله رياح، مرد نابينايي را ديد و سبب كوري او را پرسيد. او گفت: همراه سپاهيان اُموي در كربلا بودم، ولي در جنگ عليه امام حسين(ع) و يارانش حضور نداشتم، شبي به خواب رفتم و در عالم رؤيا فردي را با قيافه اي موحش ديدم كه مرا خطاب قرار داده و مي گويد: رسول الله، تو را احضار نموده اند، گرچه من به دليل هراسي كه داشتم در رفتن تعلل ورزيدم، امّا به اجبار مرا نزد آن سرور
عالميان بردند. آن حضرت را با قيافه اي خشمناك ديدم به پيشگاه مباركشان سلام كردم و عرض نمودم: يا رسول الله، به خدا قسم، من حتي به سوي خاندان و اهل بيت تو در كربلا تيري نيفكندم و نيزه اي پرتاب ننمودم. پيامبر فرمود: آيا سبب آن نشدي كه لشكر ظلم از لحاظ تعداد افزون گردد. سپس آن حضرت از طشت خوني كه در مقابلشان بود، مشتي برگرفته و برچشمانم ماليدند. ديدگانم از آن سوخت و چون بيدار شدم خود را نابينا يافتم.13

البته ما كه كرارا اين ذكر را بر زبان جاري مي سازيم: يا ليتني كنت معكم فافوز فوزا عظيما، بايد متوجه اين واقعيت باشيم كه زبان و نيت و اعمال و رفتارمان با يكديگر هماهنگي داشته باشند و به آنچه مي گوييم باور داشته باشيم و آنچه را باور داريم عمل كنيم. شهيد دستغيب نقل كرده است يكي از دوستان، اين حكايت را تعريف كرد: مكرر بر زبان جاري مي كردم: «يا ليتني كنت معكم» يعني اي امام حسين(ع) و ياران آن امام، كاش من هم با شما بودم؛ و تصور مي كردم، ثواب شهداي كربلا را خواهم داشت. شبي در عالم رؤيا وقايع كربلا را آن طور كه اهل منبر مي گفتند، ملاحظه كردم، لشكر امام و سپاه «ابن سعد» در مقابل هم قرار گرفتند و من رو به خيمه هاي سالار شهيدان رفتم و جزء اصحابش قرار گرفتم. آن وقت بني هاشم يكي يكي به عرصه رزم رفتند. پيش خود مي گفتم الآن نوبت من فرا مي رسد و موقع فداكاري نزديك است، مواظب بودم كه آقا امام حسين(ع) مرا نبيند بعد به سرعت پا به فرار گذاشتم و به قدري در متواري شدن التهاب و هيجان داشتم كه از سرعت و دويدن از خواب بيدار شدم. آري با زبان و لفظ كار درست نمي شود و گاهي انسان طي رؤيايي صادق مورد امتحان قرار مي گيرد.14ادامه دارد.



1- كنز العمال، ج15، ص371.

2- همان.

3- مجمع البيان، ج5 ـ 6، ص233.

4- سوره يونس(10) آيه64.

5- محمد تقي فلسفي، معاد از نظر روح و جسم، ج اول، ص308 (به نقل از السماء والعالم، ص442).

6- علامه عبدالحسين اميني در كتاب سيرتنا و سنّتنا سيرة نبيّنا و سنّته مأخذ و مصادر اين رؤيا را ذكر كرده است.

7- همان.

8- همان، ج13، ص193.

9- بحارالانوار، ج44، ص237 و ارشاد مفيد، ص234.

10- گرچه ماجراي اين رؤيا در منابعي چون مجلس سي ام از امالي شيخ صدوق؛ مقتل عوالم، ص54؛ مقتل خوارزمي، ج1، ص185 و علامه اميني الغدير، ج5، ص224 آمده است، برخي از پژوهشگران تاريخ عاشورا آن را خالي از كاستي ندانسته و در صحّت آن ترديد روا داشته اند.

11- مثير الاحزان في احوال الائمة الاثني عشر، علامه جواهري، ص33، مقتل ابي مخنف، ص82؛ شيخ مفيد، ارشاد، ج2، ص82؛ كامل ابن اثير، ج4، ص51؛ المختار من مقتل بحارالانوار، ص75 ـ 76؛ الفتوح ابن اعثم كوفي، الفتوح، ص873.

12- مقتل علامه عبدالرزاق مقرم، ص220 و نيز بحارالانوار، ج45، ص30.

13- ابن شهر آشوب سروي مازندراني، مناقب، ج4، ص58.

14- شهيد آيت الله دستغيب، عدل، ص250 ـ 251.


/ 5