دفاع كوبنده - بحثی درباره ترجمه قرآن مجید و امکان آن (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بحثی درباره ترجمه قرآن مجید و امکان آن (1) - نسخه متنی

محمد هادی معرفت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دفاع كوبنده

استاد محمد فريد وجدي از مشروعيت ترجمه قرآن به زبان هاي بيگانه، به خوبي دفاع كرده و به اعتراض استاد شاطر چنين پاسخ داده است:

ما معتقديم قرآن كتابي است كه شگفتي هاي آن پايان نمي پذيرد و عمق آن ناپيداست. همان گونه كه استاد شاطر عقيده دارد. ولي در اين مطلب آن چنان غلوّ نمي كنيم كه قرآن را به مرحله تعطيل بكشانيم و آن را طلسمي بدانيم كه انديشه ها از درك آن عاجز است و حقيقت آن در دسترس بشر نيست؛ چرا كه اين طرز تفكر با خود قرآن در تضاد است، چون قرآن در آيات متعددي خود را به عنوان نشانه هاي روشن معرفي كرده و اين كه قرآن نازل شده تا مردم در آيات آن تدبر كنند؛ حتي خداوند مي فرمايد: ولقد يسّرنا القرآن للذّكر فهل من مدّكر(قمر / 54 / 22)؛ يعني ما اين قرآن را آسان كرديم تا مردم از آن پند گيرند.

اين آيه در يك سوره چهار بار تكرار شده است؛ پس روا نيست بگوييم چيزي كه خداوند آن را براي يادآوري و پند گرفتن آسان كرده، يك معمّاست و كشف آن امكان ندارد و طلسمي است كه نمي توان آن را گشود.

آري مفسران بعد از قرن هاي اوّل و دوم بعضي از فنون را به عنوان وسيله براي فهم قرآن وضع كردند تا قواعد لغت از قبيل نحو، معاني، بيان و بديع ضبط شود و بدين وسيله خواستند در روشن شدن آيات تعمق بيشتري به عمل آيد. بيشتر اينها فقط جنبه وسيله دارد و معاني قرآن هرگز از دايره فهم بشر بيرون نيست و هيچ كس ادعا نكرده كه قرآن، به خصوص آيات محكم آن، در عصري از عصرها فهميده نشده است؛ و اساسا چگونه مي توان گفت كه آيات محكم قرآن قابل فهم نيست؟ در حالي كه همه دين از عقايد گرفته تا عبادات و معاملات، بر پايه آيات قرآن استوار گشته است.

بنا براين گروهي كه براي ترجمه قرآن تعيين مي شود، در مفاهيمي كه پيشوايان تفسير مقرر كرده اند، نظر خواهند كرد، و اگر در بعضي از آنها ميانشان اختلافي بود، آنچه را كه اكثريت قبول دارد انتخاب خواهند نمود و در حاشيه به بقيّه احتمالات هم اشاره خواهند كرد، و به اين صورت ترجمه تمام آراء را در بر خواهد گرفت.

چنين است در مورد آيات مربوط به اعتقادات و عبادات و معاملات. امّا آيات مربوط به خلقت و تاريخ و نيز آيات متشابه را آن گروه بدان گونه كه در زبان عربي احتمال داده مي شود ترجمه خواهد كرد و به شرح آن خواهد پرداخت. در آياتي مانند: واللّه الذي ارسل الرياح فتثير سحابا... گروه تفسيري آن را بررسي مي كند و معناي درست آن را در اختيار گروه ترجمه قرار مي دهد تا آن را ترجمه كند بدون اين كه به معاني علمي آن اشاره نمايد، ولي در ترجمه «تثير» سعي مي كند واژه اي را انتخاب كند كه تمام خصوصيات لغوي اين كلمه را داشته باشد10 و معاني علمي آن را به انديشه هاي خوانندگان واگذار مي كند تا از وقوع در مثل اين خطاي بزرگ كه استاد شاطر دچار آن شده است11 در امان باشد، و قرآن را از احتمالاتي كه ممكن است دانش كنوني از آن رجوع كند، حفظ نمايد، چون طبع علم چنين است كه همواره در حال تغيير است.

سپس فريد وجدي مي گويد: در اين جا مي توانيم بگوييم: اگر روش استاد شاطر را در تفسير و ترجمه آيات قرآني بپذيريم، سپس علم از رأي خود برگردد، آيا بايد ترجمه قرآن را اعاده كنيم و يا آن را با همان خطايي كه دارد رها سازيم؟ ولي در ترجمه با روشي كه ما گفتيم جاي اين گونه كارها نيست، چون كلمه به مرادف خود ترجمه شده بدون آن كه شرح و بيان داشته باشد. در حقيقت بيان آن به فهم خوانندگان واگذار شده است، همان گونه كه واژه در خود قرآن نيز از چنين حالتي برخوردار است...12

من فكر مي كنم استاد شاطر در استشهاد به آياتي كه از آنها سخن رفت، اشتباه كرده است؛ گذشته از اين كه خطر اختلاف در ترجمه، از خطر اختلاف در تفسير بيشتر نيست، و اصولاً گريزي از اين اختلاف وجود ندارد.

/ 7