تمسك به قرآن و اهل بيت - استواری قرآن از دیدگاه معصومین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

استواری قرآن از دیدگاه معصومین - نسخه متنی

محمد بیرجندی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تمسك به قرآن و اهل بيت

رسول خدا(ص)فرمود:

((انـى تـارك فـيـكـم الثقلين كتاب الله و عترتى اهل بيتى ما ان تمسكتم بهمالن تـضـلـوا بـعدى ابدا)) دو چيز ارجمند در ميان شما بر جاى مى گذارم, كتاب خدا و عترتم, اهل بيتم, اگر به اين دو تمسك جوييد, پس از من گمراه نشويد.

روايـات در ايـن زمـيـنـه و بـا اين بيان در حد تواتر وجود دارد, به گونه اى كه نمى توان در صدور آن از رسول خدا ترديد كرد.

امام باقر(ع) فرمود:

((و كـان مـن نبذهم الكتاب ان اقاموا حروفه و حرفوا حدوده.)) كنار نهادن و فرا افـكـنـدن آنـان قـرآن را چنين بود كه ظاهرش را ارج نهادند و قرات كردند, ولى حدود و محتوايش را تحريف كردند.

استشهاد به آيات در بيان احكام على(ع) در حديث منا شده به بسيارى از آيات قرآن استشهاد كرده است و اين آيات برابرند با آنچه در قرآن موجود بوده است.

حضرت زهرا(س) نيز در آن خطبه گرانسنك خويش و نيز در احتجاج خود با مخالفان و سلمان نيز در منا شده خود به آيات قرآن تمسك كرده است.

به عنوان نمونه, على(ع) در منا شده با ابوبكر, براى احقاق حق خويش فرموده است:

((نـشـدتـكم بالله هل فيكم احد نزلت فيه هذه الايه:((انما وليكم الله و رسوله و الـذيـن آمـنـوا الـذيـن يـقـيـمون الصلاه و يوتون الزكاه و هم راكعون))(مائده/ 55)غـيـرى؟قـالـوا لا.)) شما را به خدا سوگند! آيا جز من كسى هست كه اين آيه در بـاره او نـازل شـده بـاشـد؟ هـمانا ولى شما خدا و رسول خدا و آنانند كه ايمان آورده اند, آنان كه نماز را بر پا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند.

گفتند: نه.

پس از آن فرمود:

((قـال نـشدتكم بالله هل فيكم احد انزل الله فيه:((اجعلتم سقايه الحاج و عماره الـمسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم الآخر و جاهد فى سبيل الله لا يستوون عند الـله))(مجادله/ 13)غيرى؟قالوا لا.)) شما را به خدا سوگند! آيا جز من كس هست كه ايـن آيـه در باره وى نازل شده باشد؟ آيا سقايت حاجيان و ساختن مسجد الحرام را هـمـانند آن كسى مى دانيد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است, اينها نزد خدا يكسان نيست.

گفتند:نه.

دعوت مردم به قرات همگون آيات امام صادق(ع) فرمود:

((و اقرا كما يقرا الناس.)) مقتضاى روايت, اين است كه امام صادق(ع) قرآن موجود را همان كتاب نازل شده از سوى خداوند خداوند دانسته است.

تحليلى بر روايات ياد شده: آنچه از روايات كه تابدين جا ياد كرديم, تنها نمونه و اشـاره اى بـه روايات بسيار در اين زمينه است و ما در اين نوشته, تنها در صدد پـى ريـزى شـالوده اين نگرشيم و نه كاوش همه رواياتى كه ذيل هر يك از عنوانهاى ياد شده مى گنجد.

امـا ايـن كـه روايات ياد شده چگونه بر مقصود دلالت دارند و چطور مى توان از اين دسـتـه احـاديـث,نتيجه گرفت كه امامان(ع) قرآن موجود در ميان مسلمانان را قرآن كـامـل و به دور از فزونى و كاستى مى شمرده اند, نياز به تحليل و بيانى به اشارت دارد.

سخن اين است كه اگر به راستى قرآن به عنوان مجموعه اى مشخص و تدوين يافته در عـصـر ائمـه, استوارى و مصون ماندن كامل نداشت و احتمال افزايش يا كاستى در آن مـى رفـت, هرگز اين مجال باقى نمى ماند كه امامان, اصحاب خويش را به قرآن ارجاع دهند و قرآن را مـلاك شـنـاخت درستى و نادرستى احاديث معرفى كنند, چه اين كه احـتـمال تحريف, مايه بى اعتبارى و تضعيف است و متن بى اعتبار و ضعيف نمى تواند ملاك و معيار و داور قرار گيرد.

اگـر بـراستى قرآن در گذرگاه تهحريف و در معرض دستبرد رهزنان و دسيسه گران قرار داشـت و شـرايـط تاريخى و تدبيرهاى الهى آن را مصونيت نبخشيده بود, معنا نداشت كـه امامان, مردمان را در بحرانهاى فكرى و عقيدتى و سر در گميهاى عملى به پناه قـرآن فـرا خـوانـند, چه اين كه در آن صورت, قرآن نيز نمى توانست پناهگاه امن و سقفى مستحكم باشد.

ار به راستى اهل بيت در تماميت و ارجمندى تمامى پيامها و آيات قرآن موجود ميان جـمـعـه, كـم ترين ترديدى داشتند, جا نداشت كه مردم را به فهم قرآن و عمل برابر مـحـتوا و حدود آن وادارند و دست كم مى بايست به وجود كاستيها و فزونيها(هر چند اندك) هشدار دهند و راه شناخت كاستيها و فزونيها را بنمايانند.

اگـر قـرآن ثـقل اكبر دانسته شده است, نظر به قرآنى دارد كه بر پيامبر(ص) نازل شـده و در مـيـان مـردم حـضور دارد و در دسترس ايشان است, چنانكه عترت در ميان مـردم حضور داشتند و پيامبر آن دو را با هم, پس از خويش بر جاى نهاد و مردم را به تمسك به ايشان دعوت كرد.

اگـر قـرآن در معرض گمانه تحريف قرار داشت, مى بايست پيامبر هشدار دهد كه منظور از قـرآن, نه آن است كه در دسترس مردمان قرار دارد, بلكه آن است كه بر من نازل شـده و امـكان دارد در دست مردمان گرفتار زياده و كاستى شده باشد! جالب است كه در زمـيـنـه روايـات, رسـول خـدا, چـنين هشدارى را داده است, يعنى آن گرامى به واقـعـيـتهاى جارى توجه داشته و ياد كرده است كه: ((دروغ گويان و تهمت زنندگان بـر مـن زيـاد شده اند)) و بايد مراقب باشيد تا آنچه به دروغ به من نسبت مى دهند نپذيريد.

پـس اگـر در زمـيـنه تمسك به قرآن, چنين هشدارى داده نشده, نه از سر بى توجهى, بلكه بر اساس اعتقاد به مصون بودن قرآن از تحريف بوده است.

از ديـگـر نشانه هاى مصون بودن قرآن از تحريف لفظى, اين است كه هر جا لغزشگاه و خـطـرگاه بوده است, پيامبر يادآور مى شده است, از جمله اين كه تحريف در تفسير و تـاويـل و برداشت ممكن بوده پيامبر هم بدان هشدار داده است. از جمله در روايتى مـى فـرمايد: ((اكثر ما اخاف على امتى من بعدى, رجل يتاول القرآن, يضعه على غير مـواضعه.)) بيش ترين ترس من بر امتم پس از خودم, از مردمى است كه قرآن را تاويل مى كنند و آن را در غير جاى خود قرار مى دهند.

هـمـيـن نـگـرانـى در كلام على(ع) نيز بازتاب يافته است: ((اياك ان تفسر القرآن برايك.)) از آن بپرهيز كه قرآن را به راى خود تفسير كنى.

در عصر امام صادق(ع) نيز, نگرانى اصلى همين نگرانى بوده است.

امام صادق(ع) فرمود:

((من فسر القرآن برايه فاصاب لم يوجر, و ان خطا كان اثمه عليه.)).

هـر كس قرآن را به راى خود تفسير كند و درست بگويد, پاداشى به او داده نمى شود, و اگر خطر كند گناه آن بر وى خواهد بود.

چنانكه ديده مى شود, در اين مجموعه روايات, نگرانى از تحريف محتوايى آيات است و در زمـيـنـه تـغـيير لفظى, هشدار و نگرانى در روايات پيابمر و امام على و امام باقر و امام صادق(ع) به چشم نمى خورد.

تـمـسـك اهل بيت به آيات قرآن, نيز حكايت از اعتبار بى چون و چارى آيات در نظر ايـشـان داشته است, آياتى كه براى مردم آشنا بوده و همگان آن را مى شناخته اند و اگـر جـز اين بود, بايد اصحاب مى پرسيدند كه اين آيه در قرآن نيست و با آن آشنا نـيـستند! و يا اين آيه با بيان و به گونه اى ديگرى در قرآن رايج, ثبت شده است! اما مى بينيم كه اين گونه استدلالها در فضايى به طور كامل آشنا و مطمئن و به دور از ابهام و ترديد و توضير صورت مى گرفته است.

افـزون بر اين, وقتى امام صادق(ع) اصحاب و پيروان را به قرات قرآن, آن هم, آن گونه كه همگان قرات مى كنند فرا مى خواند, تصرير به اين حقيقت است كه در انديشه امـامـيه و در مكتب اهل بيت, قرآن, همين قرآن موجود در ميان امت اسلامى است, بى هيچ فزونى و كاستى.

بـلـى,تنها نكته اى كه در اين ميان سوال انگيز است و مايه ابهام شده, وجود برخى روايـات اسـت, بررسى يكايك اين روايات از نظر سند و محتوا و نوع بيان, نياز به فـرصتى جداگانه دارد, ولى كوتاه سخن در باره اين روايات, اين است كه بسيارى از ايـن روايات, در مقام بيان تاويل آيات و گزينش نمونه و انطباق بر نمودهاى عينى آن بوده است, نه اين كه مدعى حذف و اضافه در كلام وحى و آيات قرآن باشد! گذاشته از ايـن نكته, اگر از بررسى سندى و دلالى اين روايات چشم پوشى كنيم و فرض را بر ايـن بـگـذاريـم كـه از ظـاهـر اين روايات, موضوع تحريف استفاده مى شود, باز هم نـمـى تـوانـيم براى ظهور آنها اعتبارى قايل شويم, زيرا اين ظهور, با صرير آيات قـرآن كـه خـداونـد سـلامت و مصون بودن قرآن را تضمين كرده, ناسازگارند. در اين گـونـه روايات, احتمال جعل و نارسايى فهم روايى از مراد امام هست, ولى در مورد آيـات قـرآن, چنين احتمالى نمى رود كه چيزى به قرآن افزوده شده باشد, يا پيامبر وحـى را در نـيافته براى مردمان باز گفته باشد! و به هر حال در خصوص آيات مورد استناد براى تحريف نشدن, هيچ گونه ترديدى وجود ندارد.

افـزون بـر ايـن, در بـرابر چند روايت موهم تحريف, صدها روايت معتبر و مستدل و مـسـتـحـكـم وجـود دارد كه اعتماد ائمه به قرآن موجود در عصر خود را مى رساند و تـرديـدى نيست كه از عصر ائمه تاكنون, هيچ گونه تغييرى در آيات قرآن داده نشده است.

با وجود اين اعتماد فراگير اهل بيت به قرآن و استناد و استدلال ايشان به محتواى آن و تـشويق مردم به مراجعه به آن, با توجه به مسئوليتى كه در قبال پاسدارى از كـلام وحـى و دسـتـاورد رسـول خاتم داشته اند كه اگر خللى در قرآن راه يافته بود مـى بايست با صراحت و در حد لازم آن را بيان كنند, مى توان نتيجه گرفت كه قرآن از بـالاتـرين درجه اعتبار و حجت بودن و تمام بودن, در مكتب اهل بيت برخوردار بوده است و اين همه را در آيينه صدها حديث و بيان مى توان يافت.

از آن جـمـله اين حديث كه آن را ختام نيك و گوياى اين تحقيق قرار مى دهيم: امام رضا(ع) در وصف قرآن فرمود:

((هـو حـبـل الـله المتين و عروته الوثقى, و طريقه المثلى, المودى الى الجنه و الـمـنـجـى من النار, لا يخلق من الازمنه, و لا يغث على الالسنه,لانه لم يجعل لزمان دون زمـان, بل جعل دليل البرهان, و حجه على كل انسان, ((لا ياتيه الباطل من بين يـديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد.)) قرآن, ريسمان استوار و متين و دستگيره مـحـكـم و در خور اعتماد و راهى نمونه و بى بديل است كه به بهشت منتهى مى شود و از دوزخ رهـايـى مى بخشد. در طول زمان كهنه نمى شود و ارجمندى و وزانت خود را از دسـت نـمى دهد, زيرا آن براى يك عصر قرار داده نشده است, بلكه راهنما و برهان و حـجـت بر هر انسان است. باطل و نادرستى و كژى در آن راه نمى يابد, نه از پيش رو و نه از گذشته ها و پشت سر, فرو فرستاده خداى حكيم حميد است.

مـانـند اين بيان از رسول خدا و على بن ابى طالب(ع) و ساير امامان معصوم(ع) در كـتـابـهـاى حـديث فراوان است و اگر اين بيان را از امام رضا(ع) آورديم و بدان بـسـنده كرديم, از آن روست كه بنمايانيم, ائمه در گردآورى قرآن و شكل موجود آن در عصر امامت, كم ترين خدشه نداشته اند و بى هيچ قيد و شرط و تبصره و هشدار نسبت بـه كـاسـتـى و فزونى آن, بر استوارى و راهگشايى و هدايت گرى آن تصرير و تاكيد داشته اند.

/ 4