عبقات الانوار - معرفی کتاب «عبقات الأنوار» نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معرفی کتاب «عبقات الأنوار» - نسخه متنی

محسن معینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید







عبقات الانوار

درآمد


دفاع از حريم عقيده و دين، يكى از خصوصيات بارز مسلمانان است. در صدر اسلام، مسلمانان بسيارى بر سر دفاع از عقيده، جان در ره جانان باختند و در راه مرام و دين خود به مسلخ عشق شتافتند. پس از رحلت پيامبر و شروع منازعات كلامى بين مسلمانان، شيعيان، به پيروى از امامان خود، در متابعت تمام جانبه از پيامبر پافشارى نمودند، ولى از جدال و درگيرى با ديگر فرق اجتناب داشتند و تنها به جدال احسن و گفت وگوهاى علمى با مخالفان پرداختند.

مسئله مهم و قابل توجه در اين گفت وگوها آن كه شيعيان هيچ وقت در اين عرصه آغازگر نبودند، بلكه هميشه در مقام دفاع و پاسخ به شبهاتى برمى آمدند كه قبلاً از طرف مخالفان ايجاد شده بود. در عصر ائمه علاوه بر مناظرات ائمه با مخالفان، ياران ائمه نيز در محاجه و جواب گويى به مخالفان برآمدند كه تعداد قابل توجهى از اين جواب ها با عنوان رديه در مباحث اعتقادى "توحيد، امامت" و فقهى در كتاب الذريعه [ تهرانى، آقابزرگ، الذريعةالى تصانيف الشيعه، ج 10، ص 173 - 239. ] ذكر شده است. از آن جمله، كتاب الايضاح فضل بن شاذان، [ اين كتاب به تحقيق و تصحيح سيدجلال الدين محدث ارموى چاپ شده است. ] به شبهاتى در مسائل گوناگون اعتقادى پاسخ داده است.

در عصر غيبت نيز اين پاسخ گويى هاى علمى ادامه داشت و شيعيان در پاسخ تهاجمات مخالفان كه با نگارش آثارى چون عثمانيه جاحظ، بعض فضائح الروافض، و نيز المغنى، اثر قاضى عبدالجبار معتزلى، صورت گرفته بود، اقدام به تأليف نقض عثمانيه جاحظ، [ تهرانى، آقابزرگ، الذريعه، ج 24، ص 288. ] كتاب النقض [ تهرانى، آقابزرگ، الذريعه، ج 24، ص 283. ] و نيز الشافى فى الامامه [ تهرانى، آقابزرگ، الذريعه، ج 13، ص 8. ] پرداختند. آثار شيخ مفيد در دفاع از حريم تشيع نيز از جمله آن نگاشته ها است. اما با ظهور ابن تيميه "م 728 ق" مناقشات علمى و كلامى چهره ديگرى به خود گرفت. او با رد و تكفير مخالفان خود - مانند فلاسفه، عرفا و شيعيان - گاه آن ها را به ارتداد و كفر متهم مى ساخت كه اين تندى وى از عناوين آثارش مانند: اجتماع الجيوش الاسلامية لغزوالمرجئة والجهميه، اقامةالدليل على ابطال التحليل، اقتفاءالصراطالمستقيم لمخالفة اصحاب الجحيم، بغيةالمرتاد: الرد على المتفلسفة والقرامطة والباطنيه، كاملاً واضح است.

ابن تيميه با نگارش كتاب منهاج السنةالنبوية فى نقض كلام الشيعة والقدريه، باب تهمت و افترا بر شيعه اماميه را گشود و در آن مطالبى خارج از ادب علمى و اخلاقى ايراد نمود. شيعيان در جواب وى با متانت كامل كتاب ها نوشته اند كه فهرست آن ها در الذريعه مندرج است. بعد از ابن تيميه، ابن حجر هيثمى "م 974 ق" با تأليف الصواعق المحرقة فى الرد على اهل البدع والزندقه، همان حرف هاى ناصواب را تكرار نمود. قاضى نوراللَّه شوشترى نيز در جواب وى، الصوارم المهرقه و در جواب ابن تيميه احقاق الحق را نوشت. رويه ناصواب ابن تيميه و ابن حجر، در سده سيزدهم به وسيله مولوى عبدالعزيز دهلوى "م 1239 ق" و با تأليف تحفه اثنى عشريه تكرار شد. [ براى آگاهى از كتاب ها و رساله هايى كه در مخالفت با شيعه در چند سده اخير در هند وپاكستان نوشته شده، به كتاب فهرستواره ايرادات و شبهات عليه شيعيان در هند و پاكستان، تأليف سيد كمال حاج سيدجوادى مراجعه شود. ]

تحفه اثنى عشريه


دهلوى با نگارش تحفه اثنى عشريه، سخنان ابن تيميه و ابن حجر را تكرار نمود. كتاب او در دوازده باب سامان يافته است. عناوين اين باب ها چنين است: 1. در تاريخ شيعه و فرقه هاى آن؛ 2. در بدسگالى و بدانديشى آنان؛ 3. در پيشينيان و كتاب هاى آنان؛ 4. در راويان شيعه و اخبار آنان؛ 5. در الهيات؛ 6. در نبوت؛ 7. در امامت؛ 8. در معاد؛ 9. در مسائل فقهى؛ 10. در سرزنش و بدگويى ها "مطاعن" ؛ 11. در خاصيت هاى سه گانه "خيالات، تعصبات و لغزش ها" ؛ 12. در تولا و تبرا و ساير معتقدات شيعيان.

با نگارش تحفه اثنى عشريه، رديه هاى متعددى از طرف متفكران شيعه در پاسخ مطالب ناصواب آن نوشته شد. [ تهرانى، آقابزرگ، الذريعه، ج 10، ص 190 و ج 12، ص 288 و ج 15، ص 3. همچنين ر.ك: طباطبايى، سيدعبدالعزيز، ''موقف الشيعة من هجمات الخصوم''، تراثنا، شماره اول، سال دوم "محرم 1407"، ص 43. ]

ميرحامد حسين لكهنويى


ميرحامد حسين موسوى لكهنويى، فرزند سيد محمدقلى كنتورى، در سال 1246 قمرى در لكهنو پاى به جهان نهاد. پدرش از عالمان بزرگ شيعه در هند بود كه خود چندين رديه بر تحفه اثنى عشريه نگاشته است. تحصيلات ميرحامد حسين ابتدا در نزد پدرش و پس از آن نزد سيدحسين، فرزند سيددلدار على نقوى، و سلطان العلماء سيدمرتضى، فرزند سيدمحمد نقوى، و مفتى سيدعباس شوشترى و ديگران صورت گرفت. در شرح حال ميرحامد حسين كتاب هاى مستقلى نگاشته شده است؛ كتاب هايى مانند: ضياءالعين فى حياةالسيد حامد حسين، تأليف شيخ سعادت حسين، لكهنويى، ميرحامد حسين، نوشته استاد محمدرضا حكيمى و سبيكةاللجين فى حياة ابنه السيدناصر حسين، نوشته شيخ فداحسين لكهنويى. علاوه بر آن، شرح حال وى در كتاب هاى تراجم به صورت مبسوط مندرج است. [ تبريزى، ثقةالاسلام، مرآةالكتب، ج 1، ص 463 - 470؛ كشميرى هندى، محمدمهدى، تكملة نجوم السماء، ج 2، ص 24 - 33؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر والآثار، ص 227؛ موسوى اصفهانى، محمدمهدى، احسن الوديعه، ج 1، ص 104؛ عاملى، سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج 4، ص 381؛ حسينى هندى، عبدالحى، نزهةالخواطر، ج 8، ص 99؛ تهرانى، آقابزرگ، مصفى المقال، ص 119؛ خيابانى تبريزى، محمدعلى، ريحانةالادب، ج 3، ص 377؛ تهرانى، آقابزرگ، طبقات اعلام الشيعه "نقباء البشر" ، ج 1، ص 347. ]

پس از ميرحامد حسين، دو يادگار علمى ديگر بر جاى ماند: يكى فرزند برومندش سيدناصر حسين كه راه و رسم علمى پدر را ادامه داد؛ و ديگرى كتابخانه اى نفيس و گرانقدر كه متجاوز از سه هزار نسخه خطى را شامل است و امروز به نام كتابخانه ناصريه لكهنو در هند مشهور است. [ فهرست نسخه هاى خطى اين كتابخانه دو بار تهيه شده است: 1. فهرستى كه توسط خود ميرحامد حسين نوشته شده و در كتابخانه آيت اللَّه مرعشى موجود است. 2. فهرستى كه به وسيله خواجه پيرى در 637 صفحه حروفچينى شده و نسخه اى از آن در كتابخانه محقق طباطبايى در قم موجود است. ] ميرحامدحسين، عاقبت در هجدهم صفر 1306، در شهر لكهنو، چشم از جهان فرو بست و در همان شهر به خاك سپرده شد.

/ 5