8. عدم كوتاهى در اجراى عدالت و تسليم مقدس نماها شدن
در جنگ نهروان با خوارج جنگيد ـ آنها دوازده هزار نفر بودند هشت هزار آنها تسليم
شدند و در حدود چهار هزار نفر كشته شدند خوارج هم مقدس و ظاهر الصلاح و اهل نماز و
روزه و تهجد بودند. و جنگ با چنين افرادى كار بسيار دشوارى بود. و جز على از ديگرى
ساخته نبود . و خودش مى فرمود: آن من بودم كه توانستم اين فتنه را خاموش نمايم.
اينها همان افرادى بودند كه وقتى معاويه دستور داد قرآنها را بر سر نيزه كنند و
على فرمود دروغ مى گويند با آنها بجنگيد گفتند با قرآن بجنگيم؟! ما براى دفاع از
قرآن به جنگ آمده ايم. و على ناچار شد جنگ را متوقف سازد و حكميت را بپذيرد. و بعد
همين ها بر على شوريدند كه چرا حكميت را پذيرفتى و بايد توبه كنى. و در نماز به او
اقتدا نمى كردند و مى گفتند كافر شدى مادام كه اعلان جنگ نكردند على با آنها كارى
نداشت. اما وقتى طغيان كردند و دست به غارتگرى و آشوب زدند على هم در برابر آنها
ايستاد.
خوارج مردمى عابد و متنسك و تنگ نظر بودند، شبها عبادت و روزها غالبا روزه
بودند. پيشانيها از كثرت عبادت پينه كرده بود به احكام ظاهرى اسلام سخت پايبند
بودند ـ به عقيده خود سخت مقيد بودند ـ جاهل و نادان بودند و كج فهم ـ به عنوان امر
به معروف و نهى از منكر قيام كردند ـ جاهل بودند و آيه ان الحكم الا لله را بد
تفسير مى كردند و به تفسير امام و رهبر گوش نمى دادند. على مى فرمود كلمة حق يراد
بها الباطل نعم انه لا حكم الا لله ولكن هو اوله يقولون لا امرة الا لله و انه لابد
للناس من امير بر او فاجر يعمل فى امرته المؤمن و يستمتع فيها الكافر و يبلغ الله
فيها الاجل و يجمع به الفى ء و يقاتل به الله و تأمن به السبل و يؤخذ للضعيف من
القوى.