سخن
گفتن از موضع قدرتكساني كه نزد معاويه ميرفتند،
به خصوص افرادي كه از امير مؤمنان جدا شده و به معاويه ميپيوستند، از
روي ترس و اجبار و يا از روي تملّق و نيل به جوايز و عطاياي معاويه و يا طبق
روال عادي كه معاويه خود را خليفه و جانشين پيامبر معرفي كرده، از موضع ضعف
سخن ميگفتند و معاويه را به عنوان «امير مؤمنان» و «خليفه رسول الله»
مخاطب قرار ميدادند،در اين ميان تعداد انگشت شماري از ياران و پيك هاي
مخصوص امير مؤمنان ـع ـ بودند كه در اين
ملاقات ها با وجود جوّ اختناق و ارعاب، جان بر كف نهاده و به جاي اظهار عجز و
ضعف، از موضع قدرت سخن گفته و به جاي «يا امير المؤمنين»، از نام او مجرد از
هر لقبي كه در آن مدح وثنايي استشمام شود (معاويه) استفاده
مينمودند و عقيل بن ابيطالب يكي از اين افراد است كه آنچه در منابع
تاريخي در گفتگوي وي با معاويه نقل شده، شاهد بر اين مدعا است و اگر غير از
اين بود مسلّماً نقل مي شد; همانگونه كه درباره ديگران نقل گرديده
است.و با توجه به شرايط آن روز و سخت گري
هاي درباريان معاويه و بهرهبرداري تبليغي از نحوه مكالمه عقيل، اين يك
حقيقت والا و قابل توجه است و با مطامع مادي و جلب توجه در جهت نيازهاي دنيوي
كه مخالفان عقيل مطرح نمودهاند، از نظر عقل سازگار
نيست.