موقعيت ويژه و استثنائي نهج البلاغه
مدتها بود كه نهج البلاغه در ميان ما بود با تمام شكوه و عظمتش، با خطبه هاى الهام بخش و تكان دهنده اش، با ابعاد گسترده فكرى و اجتماعيش، با درسهاى پر مغز خدا شناسيش، با حماسه هاى شور انگيزش و با دفاع بى قيد و شرطش از توده هاى مستضعف و رنجديده انسانها!ولى جز خواص از آن آگاهى نداشتند، و بعنوان يك كتاب الهام بخش انقلابى در سطح توده ى مردم مورد شناسائى زيادى نبود، و اين درد بزرگى است كه بايد روزى علل و اسباب آن دقيقا بررسى شود. اما سرانجام نهج البلاغه پرده هاى بيخبرى را شكافت و گرد و غبار نسيان را از خود دور كرد و همچون قرآن در دسترس همگان قرار گرفت و جنبش در توده مردم ايجاد كرد و آتش انقلاب را شعله ور ساخت، در خطابه ها و حماسه ها و نظم و نثر و فرهنگ انقلابى جاى خودش را در يك سطح گسترده و عمومى باز كرد و نشان داد تا چه اندازه در روزهاى سخت و بحرانى مى تواند كارساز و پيروزى آفرين باشد.
كار بجايى رسيد كه "طاغوتيان گذشته" نهج البلاغه را بعنوان يك كتاب ممنوع الانتشار از خانه ى جوانان انقلابى جمع آورى مى كردند! و درست فهميده بودند. چرا كه نهج البلاغه خصم آشتى ناپذير آنها و دوست و مهربان و دلسوز مظلومان و محرومان و مسلمانان زجر ديده بود.
از اين به بعد موج تازه اى در تمامى افكار جهت شناخت نهج البلاغه به وجود آمد و تمامى قشرها مخصوصا جوانان با تشنگى روز افزونى سعى داشتند خود را به نهج البلاغه نزديك كنند و از سرچشمه ى زلالش سيراب شوند. امروز شايد كمتر خانه ايست كه نهج البلاغه در آن نباشد و كمتر كسى است در محيط ما كه تحت جاذبه فوق العاده آن قرار نگرفته باشد.
به عقيده ما آنچه موقعيت ويژه و استثنائى را به نهج البلاغه بخشيده گذشته از اينكه "گفتار امام و پيشواى انسانهاست" وجود ويژگيهاى مهم زير است: