نهج البلاغه مرهمى بر دردهاى جانكاه بشريت - چرا نهج البلاغه این همه جاذبه دارد؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چرا نهج البلاغه این همه جاذبه دارد؟ - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نهج البلاغه مرهمى بر دردهاى جانكاه بشريت

كدام كتاب را پيدا مى كنيد كه اينگونه براى انسانهاى محروم فرياد بر آورده باشد؟ فريادى آميخته با آگاه سازى توده ها و حركت دادن آنها به سوى هدف.

فى المثل: هنگامى كه در فرمان مالك اشتر سخن از قشرهاى جامعه مى گويد، و وظايف و مسئوليتهاى هر يك از آنها را با دقت و ظرافت و جامعيت و عمق خاص خود بر مى شمرد، لحن سخن آرام و منظم پيش مى رود ولى همينكه به قشر محروم و ستمديده مى رسد گفتار امام چنان اوج مى گيرد كه گويى از پرده دل فرياد مى كشد:

'الله الله فى الطبقه السفلى من الذين لا حيله لهم من المساكين و المحتاجين و اهل البوسى و الزمنى'

'خدا را خدا را، اين مالك! در باره قشر پايين و محروم، نيازمندان، رنجديدگان و از كار افتادگان بينديش'

و اين سخن را با دستور ويژه اى كه درباره آنها صادر مى كند تكميل مى سازد.

مى فرمايد: 'بايد شخص خودت بدون هر واسطه ديگرى وضع آنها را در سراسر كشور اسلام زير نظر بگيرى و بطور مداوم از آنها سركشى كنى، تا مشكلاتشان با سر پنجه عدالت گشوده شود'.

باز براى اينكه محرومان و ستمديدگان بر اثر دخالت اطرافيان، حاجبان، دربانان و واسطه ها زير دست و پا نمانند و فريادهايشان مستقيما به گوش رهبران برسد به مالك چنين دستور مى دهد:

'و اجعل لذوى الحاجات منك قسما- 'تفرغ لهم فيه شنحصك و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فيه لله الذى خلقك و تعقد عنهم جندك و اعوانك من احراسك و شرطك حتى يكلمك متكلمهم غير متتعتع، فانى سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم يقول فى غير موطن لن تقدس امه لا يوخذ للضعيف فيها حقه من القوى غير متتعتع'

'براى نيازمندان بخشى از اوقات خود را اختصاص ده كه فارغ البال از همه چيز به آنها بپردازى، و در يك مجلس عمومى كه درهاى آن به روى همه گشوده باشد بنشين، و تواضع را براى خدايى كه آفريننده توست پيشه كن پاسداران و محافظان و اعوان و انصارت را در اين مجلس كنار بگذار تا در نهايت آزادى هر كس سخنى دارد بدون ترس و وحشت، و خالى از لكنت، بيان كند، چرا كه من از رسول خدا "ص" شنيدم كه در مواطن متعددى اين سخن را تكرار فرمود: 'امتى كه حق ضعيفان را با صراحت از زورمندان نگيرد هرگز روى پاكى بخود نخواهد ديد'.

نه تنها در اين فرمان كه در وصيتها به فرزندانش و به همه ى دوستانش از بستر شهادت همين فرياد را مى كشد.

در كجاى تاريخ جهان ديده ايد كه پيشوايى فرماندارش را تنها به خاطر شركت در يك مجلس ميهمانى مجلل توبيخ و سرزنش كند كه على "ع" در نامه ى "عثمان بن حنيف" فرموده است: آنهم تنها به اين دليل كه اغنيا بر سر آن سفره حاضر بودند و گرسنگان محروم و ممنوع. كجا شنيده ايد كه پيشوايى، بدترين درد را براى يك زمامدار اين بشمارد كه او شب سير بخوابد و در اطراف او گرسسنگان باشند و به فرماندارش بگويد:




  • و حسبك داء ان تبيت ببطنه
    و حولك اكباد تحن الى القدر



  • و حولك اكباد تحن الى القدر
    و حولك اكباد تحن الى القدر



على "ع" در نهج البلاغه ناراحتى شديد خود را در نامه هايش از اينكه لشكر به هنگام عبور از آباديها مزاحم مردم شوند اظهار مى دارد و بدون توجه به سياستهاى معمول دنيا كه به هنگام نياز به ارتش در برابر تندرويهاى آنها اغماض روا مى دارد در نامه ى 60 نهج البلاغه بخش نامه ها دستور مى دهد كه هر كدام از اين لشكريان به هنگام عبور از شهرها و روستاها از هر گونه مزاحمت و غصب حقوق مردم و اموال آنها خود دارى كند، مگر آنكه به قدرى مضطر و گرسنه باشند كه جانشان به خطر بيفتد كه در اين هنگام تنها به مقدار حفظ جان مى توانند استفاده كنند.

و مخصوصا در اين نامه تاكيد مى كند كه من به دنبال لشكر در حركتم هر گونه شكايتى از آنها داشته باشيد به من برسانيد تا اقدام كنم.

زندگى شخصى امير مومنان كه در لابلاى سطور نهج البلاغه به روشنى ترسيم شده است خود الگويى است براى همه آنها كه مى خواهند راه و رسم همدردى با مستضعفان را دريابند، همه جا با آنها و در كنار آنها است.

كوتاه سخن اينكه نهج البلاغه حامى رنجديدگان، پشتيبان مستضعفان، يار و غمخوار محرومان، و دشمن سر سخت ظالمان و ستمگران و مستكبران است. به همين دليل يكى از مهمترين شرايطى را كه براى فرماندهان لشكر ضرورى مى شمرد آنست كه در برابر زرومندان، قوى و محكم، و در برابر ضعيفان مهربان و ملايم باشند "و يراف بالضعفاء و ينبو على الاقوياء". [ فرمان مالك اشتر نهج البلاغه صبحى الصالح، صفحه ى 433. ]

/ 7