معيارها و ارزشها در اين دو گونه جامعه و نظام، تفاوت ميكنند، ممكن است چيزي در جامعه نخست ارزش باشد و در جامعه دوم ضد ارزش شناخته شود و بعكس.
ج: وضع يتيم:
يتيم درجامعه مادي رها شده است و مورد بيمهري ميباشد و مال و منالي يا ندارد و يا طماعان و حريصان آن را تصرف كرده و خوردهاند. پس زندگي يتيم در چنان جامعهاي، با سه خلاء عمده روبرو است. 1ـ خلأ مهر و محبت. 2ـ خلأ هدايت و تعليم و تربيت. 3ـ خلأ مالي. اما در جامعه و نظام الهي كه به مشيت الهي، انسانها با اراده و خواست خود بايد ساخته شوند و محيط زيست، در آن مثل يك جنگل نيست كه به اصطلاح قانون جنگل بر آن حاكم، و زور بازو عامل تعيين كننده باشد و ضعيف پايمال گردد. بلكه همه خلأهاي زندگي بشر توسط برّ و احسان پر ميشود و از جمله، ايتام بنابر وظيفه انساني، مورد مهر و محبت قرار ميگيرند و جاي خالي پدر آن گرفته مي شود و انسانهاي نيکوکار همچون پدر، بلكه مهربانتر او را زير بال محبت ميگيرند،هدايتش ميكنند و به تعليم و تربيت او ميپردازند و نياز مالياش را برطرف ميسازند. اكنون وقت آن رسيد كه به ترجمه معاني سوره «ضحي» و «انشراح»! بپردازيم و نكات قابل ذكر را يادآور شويم. بنام خداوند رحمان و رحيم. سوگند به روز روشن و شبتيره و تار، پروردگار تو، رهايت نكرده و دشمنت نميدارد. البته آخرت براي تو بهتر از نخستين است، در آتيه، پروردگار تو آن اندازه به تو عطا كند كه خشنود شوي. آيا او ترا يتيم نيافت پس پناه داد؟ گمشده بودي، هدايت نمود و عايلهمندت ديد، پس غني و بينيازت كرد. پس بر يتيم قهر مكن، سايل و نيازمند را دست خالي مران و هميشه يادآور نعمت پروردگارت باش و از آن سخن بگو. بنام خداوند رحمان و رحيم. آيا سينه ترا شرح نكرديم؟ و بار از دوش تو بر نداشتيم؟ آن باري كه كمر تو را ميشكست. و آيا ياد و نامت را بلند نكرديم؟ پس البته با سختي، آساني همراه است، قطعاً همراه سختي، آساني هست. و هر وقت فارغ گشتي خو را به زحمت انداز و به پروردگارت، راغب باش و به او رو كن.