1 ـ امام علي (ع) پايه گذار علوم قرآني است . قرآن براي نخستين بار به وسيله او گرد آوري شد. ابن نديم از ابنمنادي و او از حسن بن عبّاس نقل ميكند كه عبدخير از علي (ع) شنيده است ، موقع ارتحال پيامبر در مردم حالت بدبيني مشاهده شد ، از اين رو امام علي سوگند ياد كرد كه جامه از تن برنگيرد مگر پس از جمع آوري قرآن و سه روز در خانه نشست و از حافظه خود تمام قرآن را نوشت و آن قرآن در خاندان جعفر نگاهداري مي شد و ابن نديم مي گويد ، من نزد ابويعلي حمزه حسني قرآني به خطّ علي بن ابيطالب (ع) ديدم كه چند ورقي افتاده است و آن قرآن در خاندان حسن به توارث مانده بود.[1] پايه گذاري علم قرائت نيز به امام علي (ع) نسبت داده شده است . ابوعلي حسن بن داود معروف به نقار قاري كه از قريشيان و از مردم كوفه بود، نزد ابومحمد قاسم معروف به خياط با قرائت آشنا شد و خياط از مير شمولي و او از اعشي و اعشي از ابوبكر و او از عاصم و او از ابوعبدالرحمن سلمي و او از علي (ع) و او از پيامبر (ص)[2] علم قرائت را آموخت . ابن نديم نقل ميكند : ابوليلي حروف را چون امام علي(ع) قرائت ميكرد و كسايي قرائت را از جمله از ابوليلي فرا گرفت .[3] امام علي به تفسير قرآن مي پرداخت و به نقل ثابت بن سيّار ، ابوحمزه ثمالي كه كتاب التفسير نوشت ، از پيروان امام علي (ع) بود.[4]
2 ـ تأسيس علم نحو :
محمد ابن اسحاق ابن نديم به نقل از بسياري از علما مي گويد ابواسود دوئلي نحو را از اميرالمؤمنين علي (ع) فرا گرفت[5] و مي نويسد نحو را از آن جهت نحو مي خوانند كه وقتي علي (ع) چيزي از اصول آن را به ابوالاسود دوئلي آموخت ، او اجازه خواست كه چيزي مانند آن بسازد و از اين جهت آن را نحو ناميدند. ابواسود نحو را از علي (ع) آموخت ولي آنچه را كه فرا گرفته بود، به كسي نياموخت تا آنكه زياد بن ابيه او را پيام فرستاد كه چيزي بسازد كه راهنماي مردم به معرفت قرآن باشد ولي او نپذيرفت تا اينكه شنيد كسي قرآن را به خطا مي خواند. با خود گفت گمان نداشتم كار مردم به اينجا كشيده شود و نزد زياد رفت و گفت، من حاضرم آنچه را كه خواستهاي انجام دهم. يك نويسنده تيز هوشي لازم است تابه گفته من عمل نمايد . براي وي نويسندهاي از عبدالقيس آوردند، او را پسند نكرد. ديگري را آوردند كه به قول ابوالعبّاس مبرّد ، او نيز از عبدالقيس بود . ابواسود او را گفت، اگر ديدي دهانم را بر حرفي گشودم ، يك نقطه روي آن حرف بگذار ، و اگر ديدي دهانم را بستم ، يك نقطه كنار آن بگذار ، و اگر كسره دادم ، دو نقطه بگذار و اينها را نقطههاي ابواسود ناميدند .[6]
3 ـ تأسيس كلام :
ابن نديم مي نويسد ، به خط ابوعبد الله بن عبدوس متني را خواندم كه نوشته بود ابوهذيل علاف، عدل و توحيد را از عثمان طويل آموخت و از او نقل كرد كه آن را از واصل بن عطا آموخته و واصل آن را از هاشم بن عبد الله بن محمد بن حنفيه و عبدالله نيز از پدرش محمّد بن حنفّيه آموخت و محمّد به او گفته بود كه آن را از پدرش علي و پدرش از رسول خدا آموخته است .[7] امام علي اولين فردي است كه رد و نقد مذاهب منحرف را به عهده گرفت[8] و در برابر شيوع مذهب قدريّه ايستاد.[9] ابن نديم اوّلين سخنگوي مذهب اماميّه را عليّ بن اسماعيل بن ميثم تمّار مي داند كه از بزرگان اصحاب علي (ع) بوده است و كتاب الامّة و كتاب الاستحقاق از آثار كلامي اوست.[10]