فاطمه جان، هنگاميكه به وسط جمعيّت حاضر در قيامت ميرسي، كسي از زير عرش پروردگار به گونهاي كه تمام مردم صدايش را بشنوند، فرياد ميزند: چشمها را فرو پوشانيد و نظرها را پايين افكنيد تا صديقه فاطمه، دخت پيامبر صلياللهعليهوآله و همراهانش عبور كنند.پس در آن هنگام هيچ كس جز ابراهيم خليلالرحمان و عليبن ابيطالب عليهالسلام و... به تو نگاه نميكنند.(1)جابربن عبداللّه انصاري نيز در حديثي از پيامبرخدا صلياللهعليهوآله اين حضور را چنين توصيف ميكند:روز قيامت دخترم فاطمه بر مركبي از مركبهاي بهشت وارد عرصه محشر ميشود. مهار آن مركب از مرواريد درخشان، چهار پايش از زمرّد سبز، دنبالهاش از مشك بهشتي و چشمانش از ياقوت سرخ است و بر آن گنبدي از نور قرار دارد كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است. فضاي داخل آن گنبد انوار عفو الهي و خارج آن پرتو رحمت خدايي است. بر فرازش تاجي از نور ديده ميشود كه هفتاد پايه از درّ و ياقوت دارد كه همانند ستارگان درخشان نور ميافشانند.در هريك از دو سمت راست و چپ آن مركب هفتاد هزار فرشته به چشم ميخورد.جبرئيل مهار آن را در دست دارد و با صداي بلند ندا ميكند: نگاه خود فراسوي خويش گيريد و نظرها پايين افكنيد. اين فاطمه دختر محمد است كه عبور ميكند.در اين هنگام، حتي پيامبران و انبيا و صديقين و شهدا همگي از ادب ديده فرو ميگيرند تا فاطمه عليهاالسلام عبور ميكند و در مقابل عرش پروردگارش قرار ميگيرد.(2)
منبري از نور براي فاطمه عليهاالسلام
در ادامه گفتگوي پيامبر با دختر گرامياش درباره چگونگي حضور وي در عرصه قيامت، چنين ميخوانيم: سپس منبري از نور برايت برقرار ميسازند كه هفت پله دارد و بين هر پلهاي تا پله ديگر صفهايي از فرشتگان قرار گرفتهاند كه در دستشان پرچمهاي نور است. همچنين در طرف چپ و راست منبر حورالعين صف ميكشند... آنگاه كه بر بالاي منبرقرار ميگيري، جبرئيل ميآيد و ميگويد: اي فاطمه! آنچه مايلي از خدا بخواه...(3)شكايت در دادگاه عدل الهياولين در خواست فاطمه در روز قيامت، پس از عبور از برابر خلق، شكايت از ستمگران است.جابرابن عبداللّه انصاري از پيامبر صلياللهعليهوآله چنين نقل ميكند: هنگاميكه فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار ميگيرد، خود را از مركب به زير انداخته، اظهار ميدارد: الهي و سيدي، ميان من و كسي كه مرا آزرده و بر من ستم روا داشته، داوري كن. خدايا! بين من و قاتل فرزندم، حكم كن...(4)براساس روايتي ديگر، پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله فرمود: دخترم فاطمه در حالي كه پيراهنهاي خونين در دست دارد، وارد محشر ميشود؛ پايهاي از پايههاي عرش را در دست ميگيرد و ميگويد:«يا عدل يا جبّار احكم بيني و بين قاتل ولدي»اي خداي عادل و غالب، بين من و قاتل فرزندم داوري كن.قال:«فيحكم لابنتي و رب الكعبة»به خداي كعبه سوگند، به شكايت دخترم رسيدگي ميشود و حكم الهي صادر ميگردد.(5)ديدار حسن و حسين عليهماالسلام