فوايد تكرار: - درس هایی از نهج البلاغه، خطبه 185 نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درس هایی از نهج البلاغه، خطبه 185 - نسخه متنی

حسین علی منتظری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فوايد تكرار:

در قرآن هم تكرار زياد شده است. اگر به سوره ‹‹الرحمن›› بنگريد مي‌بينيد چندين بار جمله ‹‹فبأي آلاء ربكما تكذبان›› تكرار شده است. آري! بقدري بشر فراموشكار است كه بايد جمله‌اي را چندين بار تكرار كنند و به او تلقين نمايند تا در مغز او فرو رود و بر او تأثير گذارد. شايد فلسفه تكرار عبادات زباني و عملي، همان تلقين به روح انسان باشد كه خدا را از ياد نبرد. ما كه روزي 10 بار وظيفه داريم سوره حمد را تكرار كنيم براي اين است كه باورمان بيايد: خدا مالك روز جزاست و بايد تنها او را پرستش كنيم و از او استمداد نمائيم. و بدون شك تكرارگفتار در انسان مؤثر است.

اين جمله هم مضمون همان جمله سابق ‌الذكر است كه با عبارتي لطيف‌تر تكرار شده است.

حدوث اشياء دليل بر ازليت خدا است:

ازلي ـ همانگونه كه عرض شد، آن است كه اوّل ندارد. حدوث، وجود بعد از عدم است يعني موجودات نبودند و بود شدند. من و شما هم نبوديم و بعد موجود شديم؛ حال كه موجود شده‌ايم، با آن فطرتي كه داريم باورمان نمي‌آيد كه بدون علّت و به خودي خود وجود پيدا كرده‌ايم بلكه مي‌گوئيم هر حادثي محدث مي‌خواهد، پس لابد ما هم توسط محدثي واجب الوجود حادث شده‌ايم.

چراغ كه روشن شد، هيچ كس نمي‌گويد: اين بدون علت روشن شده است بلكه در پي علت مي‌گردند، تا اينكه مي‌يابند كه چراغ با سيم متّصل به برق است و با زدن كليد برق، روشن مي‌‌شود، پس تا علت وجود نداشته باشد معلول موجود نمي‌شود. و اگر چراغ روشن نشد مي‌گويند در علت خللي رخ داده و دنبال آن مي‌گردند اين مطلبي است طبيعي و فطري براي بشر. در اين جمله مي‌خواهد بفرمايد: خود موجودات گواهي مي‌دهند بر ازليت خداوند.

گواهي دادن موجودات:

در قرآن كريم مي‌فرمايد: ‹‹وان من شيء الا يسّبج بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم›› هيچ موجودي نيست مگر اينكه تسبيح پروردگار مي‌كند ولي شما تسبيح موجودات را نمي‌فهميد. همه موجودات داراي شعور هستند هر موجودي بهر اندازه از وجود بهره‌ دارد بهمان اندازه از علم و شعور بهره دارد.




  • جمله ذرات زمين و آسمان
    ما سميعيم و بصيريم و هُشيم
    با شما نامحرمان ما خامشيم



  • باتو مي‌گويند روزان و شبان
    با شما نامحرمان ما خامشيم
    با شما نامحرمان ما خامشيم



سنگريزه اگر سخن بگويد، ما نمي‌شنويم ولي گوش داودي آن را بخوبي مي‌شنود. روز قيامت اعضا و جوارح ما حرف مي‌زنند و بر عليه ما گواهي مي‌دهند، و آنجا اگر ما اعتراض كنيم كه چرا برعليه ما شهادت مي‌دهيد، پاسخ مي‌دهند: ‹‹انطقنا الله الذي انطق كلّ شيء›› خدائي كه همه چيز را به زبان آورده، ما را هم به زبان آورده.

بنابراين، ممكن است مراد از استشهاد خداوند همين باشد كه از خود موجودات طلب شهادت مي‌كند ولي ما شهادت آنها را درك نمي‌كنيم و ممكن است مراد اين باشد كه خداوند از عقل و خردهاي ما طلب گواهي مي‌كند و يا اينكه خود حادث بودن اشياء، طبيعتاً گواه است بر ازليت باريتعالي و باصطلاح شهادت تكويني است.

/ 6