بیشترلیست موضوعات اعتراض و بازسازى سياسى در جهان اسلام نوپردازى زندگى سياسى به سوى يك آرمان [اتوپى] جديد سياسى تجدد بازيافته؟ نتيجه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
به اين آلترناتيو مورد ديگرى نيز اضافه مى گردد كه ساده انگارى آن وحشت آور است و جامعه شناس را بين تمجيد از توسعه (توسعه گرايى) يا تحسين از فرهنگ ها (فرهنگ گرايى) ترغيب مى كند. خطاى توسعه گرايى اين بود كه عمل تقليد را امرى خوب و طبيعى محسوب كرده و از استدلال تأخير يا عدم آمادگى براى توجيه شكست ها و خسران هاى توسعه سوء استفاده مى كرد. فرهنگ گرايى نيز به نمادگرايى مشابهى متوسل مى شد, زيرا ماندگارى و حقيقت هويت ها را در مقابل شكست هاى عملى قرار مى داد و اين توهم را ايجاد مى كرد كه مى توان با احياى اين حقايق بر تمام چالش ها فايق آمد.مسلم خود بازى گران نيز بيش تر از يك دفعه به اين نگرش هاى تنبل مآبانه تن در داده اند. پادشاهانى كه به دنبال مشروعيت بوده اند از استدلال هاى توسعه گرايى بهره گرفته اند و معترضين در فرهنگ گرايى به دنبال معنا و جهت تاريخ خود مى گشته اند. در عين حال نه تنها اين توهمات با شكست رو به رو شد بلكه اَعمال واقعى نيز در حال فاصله گرفتن از آن ها هستند. الگوهاى ساخته شده بر اساس الزام تطبيق و تجربيات حاصله به تدريج از نگرش تقليد فاصله مى گيرند. در مورد گفتمان هاى اعتراضى نيز همان طور كه جهت گيرى افراط گرايى اسلامى نشان مى دهد ديگر صرفاً بر اعاده, پاى نمى فشارند. اين كه امروز اين ديدگاه ها فقط در حالت بالقوه وجود دارند و اين كه عمل به آن ها به بن بست هايى مى انجامد كه بدان اشاره شد نبايد به هيچ روى ما را در اين دودلى هاى خطا زندانى كند. آيا بن بست هاى آشكار فعلى خود محصول يك تاريخ نيست؟ شايد هم اين بن بست ها در ميان مدت از بين رفته و توان خلاقيت و نوآورى را به كنش و عمل بازگردانند. در اين جهت است كه بايد در وراى كوته بينى مفاهيم و نظريه هاى مطرح شده به هدايت هم چنين عمل بپردازيم.*