خط میانه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
" " سند 12 " تعهد باشد اما مى گويد
كه دولت بازرگان و او هر دو براى ايالات متحده احترام بسيار قائلند و در
جستجوى راههاى برقرارى مجدد روابط خواهند بود." " سند 15 "
"ميناچى گفت نسخت وزير اخيراہ" موافقت خمينى را جلب كرده تا
انتقادات خود را در مورد امور خارجى عموماہ و روابط با ايالات متحده
خصوصاہ كم كند... ماعمور سياسى گفت تمام مشكل كلى ارتباط دولت
موقت ايران قم، آمريكا را نگران كرده خصوصاہ با توجه به اينكه خمينى
پيوسته در مورد روابط ايران و آمريكا منفى بوده است. ميناچى با ناراحتى
قبول كرد كه اين حرف درست است، اما اميدش را روى كوششهاى
نخست وزير براى بيرون بردن خمينى از عرصه ئ بين المللى گذاشت."
" سند 19 "
"در ضمن اظهارات پروفسور جيمز بيل در مجله ئ تايم در مورد احساس
طرفدارى از آمريكا در ميان مقامات عاليرتبه ئ فعلى مذهبى در روزنامه هاى
محلى پخش مى شود، متاعسفانه بيل از يزدى و انتظام كه هر دو از افراد مهم
دولت بازرگان هستند اسم مى برد، در شرايط فعلى اين عمل مى تواند فقط
به آنها صدمه بزند و ممكن است به اين امر منجر شود كه آنها گامى جهت
اثبات اينكه عامل آمريكا نيستند بردارند. از آنجايى كه سفارت براى
كمكهاى عملى بسيار گسترده به اين دو
از ميان سايرين، وابسته است، چنين حادثه اى ممكن است به تنهائى
انعكاس بخصوصى داشته باشد." " سند 6 "
جداى از سياستمداران دولت موقت، ميانه روهاى منفردى بودند كه آنها
نيز در پى استمرار همين خط مشى عمل مى كردند. ولى به خاطر دم انسجام
و ارتباط، اين نيروها كارآيى موئثرى نداشتند، اجتماع اينها بر حول يك
محور واحد از اميال قلبى آمريكا بود. آقاى شريعتمدارى به عنوان اين محور
مى توانست به طور آگاه يا حتى ناخودآگاه محل جذب اين نيروها پراكنده
باشد. در مورد اينكه آيا اين عناصر ضد انقلاب و ميانه رو بودند كه
مى خواستند حول محور آقاى شريعتمدارى جمع شوند و رهبر بتراشند و
يا اين خود آقاى شريعتمدارى بودند كه كانون جذب اين عناصر شده
بودند، اسناد به خوبى گوياست. شخص شريعتمدارى گذشته از ويژگيهاى
فردى به خاطر وجهه ئ اسلامى كه داشت يكى از مناسبترين افراد جهت طرح
آمريكا براى رودروئى با خط امام بود.
به نظر او " شريعتمدارى " دادگاههاى انقلاب غير قانونى و غير اسلامى
هستند و بنابراين او نه تنها دخالتى در اين دادگاهها ندارد بلكه نقشى در
كارهاى حكومتى نيز ايفا نمى كند....او اضافه كرد ايران امروز بر اساس
عقل اداره نمى شود، بلكه اداره ئ آن بر اساس احساسات است و احساسات
ضد آمريكايى جارى را نمونه اى از اين امر دانست. او ابراز اميدوارى كرد
كه آمريكا نبايد احساسات ضد آمريكايى كنونى را به عنوان احساسات
اصيل ايرانى تلقى كند. وى با احتياط تمام گفت كه اظهارات خمينى تا حد
زيادى به اين رفتار ضد آمريكايى كمك كرده است، و وقتى مردم دوباره
سرعقل بيايند مى خواهند كه روابط ايران و آمريكا ادامه يابد. البته اين
روابط با آنچه در گذشته بوده فرق خواهند داشت. او گفت كه آمريكا
مى تواند در اين برهه ئ مشكل از زمان موئكداہ بگويد كه اسلحه هاى خود را به
زور به ايران نفروخته و آمريكائيها به درخواستهاى يك حكومت سلطنتى
جواب مثبت داده اند
او اضافه كرد كه ما بايد به دقت از فرصتهايى كه موجب استحكام دوستان
آمريكا در ايران مى شود استفاده كنيم و با اين تبليغات " ضد آمريكايى "
مبارزه نماييم.