دخالتهای آمریکا در کشورهای اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دخالتهای آمریکا در کشورهای اسلامی - جلد 1

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مقدمه جلد 24

بسم الله الرحمن الرحيم
سخن در باب فلسطين و فلسطينى ها بسيار گفته شده است.

حديث مظلوميت اين ملت، حديث كهنه اى است كه بايد بر
آن خون گريه كرد.

قصه آوارگان فلسطين، سرزمينهاى غصب
شده، كشتارهاى دسته جمعى دير ياسين، كفر قاسم
صبرا و شتيلا، زندانيان اسير در دست صهيونيستها و ديگر
ستمهايى كه بر اين مردم قهرمان و مقاوم رفته است هر يك
دفترى است كه برگ برگ آن سند استضعاف اين ملت و
جنايتهاى بى شمار صهيونيست ها و حاميان امپرياليست
آنهاست.

در اين مقال مختصر بر آن نيستيم كه سوار كلام را در اين
وادى بى انتها به حركت درآوريم و در سوگ اين عزا مرثيه
بسرائيم.

امت مسلمان و قهرمان و قهرمان ما به مسائل
فلسطين آگاه است و همدردى خويش را قبل از پيروزى
انقلاب اسلامى و بعد از آن در شعارها و حركتهاى خويش با
اين مردم آواره اعلام كرده عزم خويش را جزم كرده است كه
انتقام خون فرزندان اسلام را در سرزمينهاى اشغالى از
دشمن صهيونيستى بگيرد.

اين امت آزادى قدس را جزع
اهداف بنيانى و استراتژيك خويش اعلام كرده و بر اين ميثاق
با خون نشسته است.

فرزندانش در جبهه هاى عزت و شرف
عاشقانه با آرزوى آزادى مسجد الاقصى شهيد شده اند و
مى شوند و امام عزيز خمينى بت شكن فرموده اند:
"بايد براى آزادى قدس از مسلسهاى متكى برايمان و
قدرت اسلام استفاده و بازيهاى سياسى را كه از آن بوى
سازشكارى و راضى نگهداشتن ابر قدرتها به شمار مى رسد
كنار گذاشت "
جوانان شهادت پيشه اين امت نيز با لبيك گفتن به نداى امام
بيدار دل، در آرزوى روزى هستند كه با شكست ارتش رو به
زوال صدام، مهياى جهاد عظيم براى نابودى اشغالگران
قدس شده و نماز را به امام خمينى كبير در قدس به جاى
آورند انشاعا...

اما در اينجا شما را به شنيدن ماجراى فلسطين به روايت
آمريكايى آن دعوت مى كنيم.

در لابلاى اسناد به جا مانده در
لانه ئ جاسوسى به اسنادى برمى خوريم كه مجموعه ئ خبرها،
تحليلها و شرح ملاقاتهاى مقامات آمريكايى و همپالكى هاى
آنها است كه در آنها موضوع مسئله فلسطين است.

در اين اسناد به پشتيبانى همه جانبه آمريكا از اسرائيل بر
مى خوريم كه
نيازى به شرح و بسط آن ديده نمى شود.

اين موضوع به
صورت كامل در كتابهاى شماره هاى 36 19 11 نمايانده
شده و از خوانندگان محترمى كه مايل به تحقيق در اين زمينه
مى باشند دعوت مى كنيم به آن كتابها از انتشارات
"دانشجويان مسلمان پيرو خط امام" مراجعه نمايند.

در اين اسناد مى بينيم كه جنايتكاران آمريكايى كه بوق و
كرناى حقوق بشرشان گوش فلك را كرده است، چگونه بر
اشغال سرزمينهاى فلسطينى صحه گذاشته و علناہ ظالم را
تاعييد و مظلوم را به ستم پذيرى فرامى خوانند.

در اسناد به
نقل از كارتر رئيس جمهور مخلوع آمريكا كه سياست
خويش را طرفدارى از حقوق بشر، اعلام كرده بود مى بينيم
كه:
"ما هرگز خواستار تشكيل يك دولت فلسطينى نبوده ايم و
قصد نداريم در اين موضوع خود تغييرى پديد آوريم."
قاعدتاہ وضع و حال جنايتكاران جمهوريخواه كه قداره را از
رو بسته اند به راحتى معلوم است.

در سندى كه ديگر آمريكائيها موضع خود را با وقاحت تمام
اينگونه اعلام مى نمايند و فلسطينيها را به انظلام و ستم
پذيرى فرامى خوانند: "دولت آمريكا از تماس و مذاكره با
ساف آنهم تا زمانيكه اين سازمان موجوديت اسرائيل را به
رسميت نشناخته قطعنامه هاى 242 و 338 سازمان ملل را
نپذيرفته است، امتناع مى ورزد".

در پايان اين مقدمه، متن قطعنامه هاى 242 و 338 آورده شده
است كه از نظر شما خواهد گذشت.

قطعنامه ئ 242 و 22
نوامبر 1967 " اول آذر ماه 1346 " يعنى پس از پايان تهاجم
صهيونيستى به سرزمينهاى اعراب و اشغال اراضى بيشتر
صادر شده است.

صدور قطعنامه 338 نيز پس از پايان جنگ
رمضان 73 و شكست ارتش صهيونيستى صورت گرفته است
كه قطعنامه ئ 338 نيز موضوع تازه اى نداشته و عمدتاہ
خواستار اجراى قطعنامه ئ 242 شده است.

اما نگاهى به مفاد
قطعنامه ئ 242 مى افكنيم تا دريابيم كه اصرار و تلاش آمريكا
براى قبولاندن اين ظلم نامه به ساف چه بوده است؟
قطعنامه در ابتدا هدفش را تاعمين امنيت و آرامش براى هر
دولت در منطقه و لزوم تلاش در راه صلحى عادلانه و پايدار
براى تاعمين آن امنيت اعلام مى دارد.

دولتهاى عربى منطقه به
هر صورت در امنيت زندگى مى كرده اند و بايد ديد كه مخل
اين امنيت و آرامش چه چيزى بوده است؟ آيا سرطان
صهيونيستى با غضب ظالمانه ئ اراضى به كمك حاميان غربى
و شرقى اش اين امنيت را بر هم نزده است؟ چرا و چگونه
است كه شوراى امنيت سازمان ملل به جاى محكوم كردن
عامل ناامنى تلاش براى تاعمين امنيت آن دارد و آن حمله ئ
وحشيانه و تهاجمى ژوئن 67 را محكوم نكرده و با تعبير
بيرنگ و بسيار ملايم" عدم قبول تصرف اراضى از طريق
جنگ "از كنار آن مى گذرد؟ قاعدتاہ وقتى تنظيم كنندگان
سياست شوراى امنيت و تاعمين كنندگان سلاح سرطان
صهيونيستى يكى باشند جز اين نمى توان انتظار داشت؟ با
كمك سلاح، اراضى غصب مى شود و مسلمانان به خاك و
خون كشيده مى شوند و به يارى قطعنامه بر روى اين جنايات
سرپوش گذاشته شده و امنيت براى متجاوز تاعمين مى گردد.

در چند سطر بعدى در قسمت 1 - ب، شورا خواستار
شناسايى حاكميت و تماميت ارضى و استقلال سياسى هر
دولت در منطقه مى شود و پرواضح است كه از اين نمد كلاه
براى چه كسى ساخته مى شود و سر چه كسى بى كلاه
مى ماند؟ سپس وقاحت قطعنامه نويسان بيشتر شده و پس از
اينكه استقلال سياسى متجاوز را تاعمين كردند آنگاه قصد
فراهم آوردن صلح در داخل مرزهاى امن و شناخته شده را
براى وى مى نمايند و بى شرمى را به نهايت مى رسانند.

بعد ديگر اين بررسى به برخورد قطعنامه با ملت فلسطين
مربوط مى شود.

در قسمت 2 - ب قطعنامه لزوم مورد "نيل به
يك راه حل عادلانه مسئله پناهندگان " را تاعييد نموده است و
تمام قضيه به همين جا ختم مى شود.

فاجعه ئ آنچه بر فلسطين و فلسطينيها رفته است فراموش
مى شود.

هيچ صحبتى از حق و حقوق آنها نمى شود،
هيچكس حتى اظهار تاعسف به خاطر آنچه برايتان رفته است
نمى كند و حتى يك كلمه براى محكوميت عاملين جنايت
گرفته نمى شود و فقط، براى آنكه قطعنامه ظاهر وجيه المله و
فريبنده ئ خودش را حفظ نمايد، از يك ملت به عنوان
"پناهندگان " ياد مى شود و اينجاست كه بايد به آيه شريفه
استرجاع پناه برد.

انا لله و انا اليه راجعون.

و نتيجه آنكه آيا قطعنامه هاى 242 و 338 سازمان ملل به
چيزى به جز به رسميت شناختن موجوديت صهيونيستى
تاعكيد دارند و هدفشان چيزى به جز ناديده انگاشتن حقوق
مسلم فلسطينيهاست .

آيا جنايتى از اين بالاتر وجود دارد كه
مظلوم را به تبعيت از ظالم فراخوانند

/ 28