"يادداشتها" - سیاست جهانی آمریکا از ادعا تا واقعیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست جهانی آمریکا از ادعا تا واقعیت - نسخه متنی

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

"يادداشتها"

"يادداشتها" 1- صدر، تاسيسات و سازمانهاى بين المللى، تهران 1350، ص 38.

2- ش، دولاند، تاريخ جهانى، از قرن 16 تا عصر حاضر، احمد بهمنش، تهران 1364، ج 2، ص 263 3- پيررنون، تاريخ روابط بين الملل، بحرانهاى قرن بيستم، تهران 7531 ج 1، ص 39 - 011.

4- همان كتاب، ص 281.

5- همان كتاب، ص 013.

6- همان كتاب، ص 382 - 482 7- لورنس اچ شوپ و ويليام مينتر، تراست مغزهاى امپراتورى، منصور آسيم تهران 1364، ص 041.

8- پيررنون، همان كتاب، ج 2، ص 764 - 374.

9- حميد بهزادى، "سياست خارجى آمريكا از ديدگاه مورگانتا"، نشريه دانشكده ئ حقوق علوم سياسى دانشگاه تهران، شماره 18 " دى 1354 " ص 36 - 07 10- الموسوعه السياسيه، الموسسه العربيه للدراسات والنشر، بيروت، ج 1، ص 437.

11- هنرى كيسينجر، " سياست خارجى آمريكا " حسن محمد نژاد، تهران 3531 ص 118 و 124.

12- حميد بهزادى، همان كتاب، شماره 20 " بهمن 1356 " ، ص 601.

31- IANOITAN SETATS DETINU "NAMROD.

J.

DE 8791.

"DAEHA EDACED EHT NI YTIRUCES به نقل از نشريه "الفكرالاستراتيجى العربى"، معهد الانماع العربى، بيروت 1981، شماره اول.

14- آندرفونتن ، يك بستر و دو رويا، عبدالرضا هوشنگ مهدوى تهران 1363 ص 78.

15- براى اطلاع بيشتر در زمينه ئ دسترسى اسرائيل به صلاح اتمى به كتاب "القوه العسكريه الاسرائيليه" از سلسله دراصات استراتيجى شماره 2- مركز العالم السالس للدراسات و النشر - لندن مراجعه شود.

16- براى اطلاع بيشتر به كتابهاى مركز نشر اسناد لانه جاسوسى شماره هاى 45 و 46 "دخالتهاى آمريكا در كشورهاى اسلامى" پاكستان " 1 " و " 2 " مراجعه شود.

17- در زمينه ئ جناياتى كه عرب در حق بشريت نموده است، كتب و مقالات فراوانى وجود دارد و در اينجا فقط جهت اطلاع قسمتهائى از دو كتاب را مرور مى نمائيم.

در سده هفدهم آفريقائيان را همانند حيوانات بتاراج مى بردند، گردانهايى از اروپائيان "متمدن" روستاهاى بوميان آفريقا را محاصره مى كردند وخرد و بزرگ را گروه گروه به ساحل مى كوچاندند و در آنجا در كشتى هائى كه لنگر انداخته بادبان برافراشته بودند، بار مى كردند.

در هر يك از اين كشتى ها 300 نفر سياه، مرد، زن و كودك را، همانند چهارپايان روى هم مى انباشتند.

سپس كشتى ها بردگان آينده را به سوى سواحل آمريكا مى بردند و در آنجا، صاحبان مزارع پنبه در انتظار آنان بودند، شكار برده در تمام قاره آفريقا گسترش مى يافت.

بدين سان 10 ميليون آفريقائى به آمريكائى ها فروخته شدند و چند ميليون نفر از آنان نيز به هنگام گذر از اقيانوس اطلس جان سپردند و در حدود ده- ميليون نفر آنان نيز به هنگام حمل و نقل در داخل قاره آفريقا كشته شدند و يا مردند.

تجارت سياهان براى قاره آفريقا به قيمت زندگى حداقل 60 ميليون دختر و پسر آفريقائى تمام شد.

خريد و فروش موجودات انسانى نه تنها وجدان كمال جوى اشرافان اروپائى را ناراحت نمى كرد، بلكه به گونه هاى مختلف چنين سوداگرى بر سر انسانها را تشويق هم مى كردند.

اليزابت اول، ملكه انگلستان، به نخستين پيشگام سوداگرى بردگان، جان هوكينز عنوان "نجابت" را داد.

اين شواليه نوخاسته با شتاب دستور داد كه براى وى جعبه اى درست كنند كه روى آن يك سياه به زنجير كشيده نقش شده باشد.

در سده هيجدهم يك نفر كشاورز از اهالى ويرجينيا، بنام چارلز لينچ در برابر سركشى هاى سياهان خود به داورى پرداخت ه.

لينچ نقش دادستان بازپرس، وكيل مدافع و دژخيم را يكجا بعهده مى گرفت.

وسيله اجراى "عدالت" وى يك طناب و يك شاخه درخت بود.

بدون كوچكترين چون و چرائى سياهان گريزان از بردگى را بدار مى آويخت، شيوه ابداعى چارلزلينچ بيش از دويست سال بنام "قانون لينچ" در سرتاسر آمريكا به اجرا در آمد و هزاران سر سياه زيور شاخه درختان شد.

در قرن نوزدهم اشغالگران سفيد پوست، بى رحمانه جمعيت بومى جزيره تاسمانى " استراليا " را از بين بردند و آخرين بازمانده ئ آنان در سال 1867 جان سپرد.

در سرزمين وسيع استراليا استعمارگران انگليسى بوميان را معدوم مى ساختند، عشيره ها را تير باران مى كردند، با استركنين " چون سگ " مسموم مى نموده و يا وادار مى كردند از گرسنگى بميرند.

تنها چند در هزار نفر از بوميان "وحشى" توانستند از چنگ اروپائيان " متمدن"! بگريزند و در بيابانها و سنگلاخها پناه گزينند.

بقيه با خون خود سرزمين استراليا را آبيارى مى كردند.

در دهه ئ چهارم سده بيستم، آلمان فاشيستى در جستجوى "فضاى - تنفسى" نخست كشورهاى همجوار را به تصرف در آورد، سپس به هوس به چنگ آوردن سرزمين هاى وسيع تر و نيروى انسانى ارزان بهاتر و مصرف كنندگان پرشمارتر افتاد.

هيتلر براى تحقق داستان "گرگ و ميش" اعلام كرد: " ما بايد اين جماعت را از بين ببريم، چنين كارى جزو وظايف ما در حمايت از ملت آلمان بشمار مى آيد.

لازم است كه ما شيوه ها و شگردهاى نابود سازى جماعت را پى گيرى كنيم " كوره هاى آدم سوزى در آشويتس " .

اگر از من بپرسند منظورم از نابود سازى جماعت چيست پاسخ خواهم داد كه منظورم نابود كردن تمام يك نژاد است.

تقريبا" اين است كه مى خواهم به انجام رسانم و اين وظيفه ئ من است.

.

.

.

اگر من گلهاى ملت آلمان را به جهنم جنگ اعزام مى كنم و خون گرانبهاى آلمانى را نثار مى كنم، مسلما" من حق دارم ميليون ها آدم از نژادپرست را نابود سازم كه چون كرم زياد مى شوند يكى از وظايف عمده ئ سازمان ادارى آلمان عبارت از اين است كه از رشد نژاد اسلاو پيشگيرى كند." نقل از كتاب "فقر و جنايت در آمريكا"، پرخاشگرى انسان، نوشته د.

شيخاوندى، ص 11 - 9".

در خصوص عدم رعايت حقوق بشر در قوانين جزائى و مجازاتها و نيز در روحيه ضد انسانى فرد غربى مى توان به كتاب جرم شناسى جلد دوم رضا مظلومان بحث دوم و سوم مراجعه نمود.

در زير فقط گوشه هائى از اين موارد ذكر مى شود.

"در سال 1814 سه نوجوان به سنين 11-9-8 به علت دزديدن يك جفت كفش محكوم به مرگ شدند "ه.

صفحه 164 "و هنر RENHEV" با تشريح شكنجه هاى تحميلى به يك زن آبستن كه در سال 1361 صورت گرفته است و ذكر منظره ئ دلخراش و بيان نعره ها و فريادهاى ملتمسانه او، به خوبى رنج هاو آزارهاى تحميلى به هزاران قربانى به قتل رسيده و شكنجه و عقوبت هائى را كه زير عنوان "درك حقيقت و عدالت خواهى" انجام مى شد، نشان مى دهد.

شرح اين شكنجه ها كه از پرونده اين زن استخراج شده است و لرزه به بدن هر انسان ملى اندازد، به طور اختصار عبارت است از: "1- دست هاى زن را بستند و او را روى نردبانى بالا كشيدند و آنقدر از هر دو طرف آن را پيچاندند، كه قلبش در حال تركيدن بود.

2- چون هنوز به هيچ وجه اعتراف نمى كرد، شكنجه ها را از نو آغاز كردند.

موهاى سرش را تراشيدند و او را مجددا" به نردبان بستند.

سپس روى سرش الكل ريختند و مى خواستند تمام سر تراشيده اش را بسوزانند.

3- زير بغلها و زير گوشهايش را با آتش سوزاندند 4- طنابى به دستهايش بستند و به وسيله ئ آن، او را تا سقف بالا كشيدند.

5- سپس او را پائين آوردند و باز بالا بردند.

اين عمل چهار ساعت تا موقع نهار قضات ادامه داشت.

6- هنگامى كه دوران برگشتند دست ها و پاهاى زن آبستن را به پشت بستند.

7- روى سر او الكل ريختند و پشتش را با كبريت شعله ور كردند.

8- بعد روى پشتش وزنه هاى سنگين بستند و او را بالا كشيدند.

9- سپس از نو، او را روى نردبان خواباندند.

10- آنگاه روى پشتش يك تخته ئ سنگين پر از ميخ هاى نوك تيز بستند و از دست هاى بسته، او را تا سقف بالا كشيدند.

11- بعد پاهاى او رابستند و روى آنها يك وزنه بيست و پنج كيلوئى آويزان كردند، به طورى كه هر آن قلبش در شرف توقف كامل بود.

12- از نو زانوها و پاهايش را به طورى محكم بستند كه خون از شست او سرازير شد.

13- قضاوت به اين هم راضى نشدند و دستور دادند كه او را يكدفعه ديگر به گيره شكنجه ببندند.

14-روز بعد براى چندمين بار شكنجه را آغاز كردند و به او گفتند تا رسيدن مرگ، شكنجه خواهد شد.

15-آنگاه از دست هايش او را آويزان كردند، به طورى كه ديگر نمى توانست نفس بكشد.

16- بعد او را شلاق زدند 17- سپس او را به گيره و چنگك بستند و مدت شش ساعت به همان حال باقى گذاشتند.

/ 27