تفرقه عامل تسلّط دشمنان - تجلی وحدت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی وحدت - نسخه متنی

م‍ح‍م‍دص‍ادق‌ ن‍ج‍م‍ی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و همچنين درباره حكومتهاى مادى و لائيك، كه در طول ساليان متمادى دين را از صحنه سياست و حكومت و از مداخله در سرنوشت انسانها كنار زده اند و در محو اسلام همگى دست به دست هم داده و اتحاديه هايى از بلوك شرق و غرب براى اين هدف شوم تشكيل داده اند، بحث نمى كنم و...

ما اينك از جهان معاصر سخن مى گوييم; جهانى كه در آن مصائب و آلام بسيار از سوى دشمنان بر اسلام و مسلمين تحميل گشته است. روزگارى كه مشتى صهيونيست در مقابل چشم بيش از يك ميليارد مسلمان، قدس شريف و قبله اوّل مسلمانان را به تصرف خويش درآورده و ميليونها مسلمان را از خانه و كاشانه خويش آواره ساخته است. و هر روز عده اى از مسلمانان در لبنان و فلسطين زير بمبها و موشكهاى دشمن به خاك و خون كشيده مى شوند و خانه هايشان بر سرشان ويران مى گردد و گروه گروه به سياه چال هاى مخوف و شكنجه گاهها فرستاده مى شوند. آنها به اين جنايات بسنده نكرده اند و همواره فكر تسلّط بر نيل تا فرات و تصرف مكه و مدينه را در سر مى پرورانند.

ما از روزگارى سخن مى گوييم كه استكبار شرق و غرب در متلاشى كردن انقلاب شكوهمند ملّتى، چون نشأت گرفته از اسلام بود، متحد شدند و بزرگترين و طولانى ترين جنگ را بر آن تحميل كردند.

و همانها رشدى و رشدى ها را در دامن خود براى ضربه زدن به اسلام تربيت كردند و روزانه هزاران نفر را قربانى مطامع خويش مى كنند و به بهانه حقوق بشر در كوبيدن اسلام همپيمان شده اند.

همچنين ديديم كه در بوسنى چگونه مسلمانها را گروه گروه به خاك و خون كشيدند و گورهاى دسته جمعى از اجساد مسلمانانِ زنده به گور، به وجود آوردند و فرزندان و همسرانشان را آواره بيابانها كردند و امروز همين جنايات در چچن و قفقاز و... تكرار مى شود.

و اين به اصطلاح آزاديخواهان، در مهد آزاديشان از ورود دختران دانش آموز مسلمان به كلاس درس، به دليل استفاده كردن از روسرى، ممانعت به عمل آوردند و با اين كار روى جنايتكاران دورانِ قرون وسطايى را سفيد كردند!

و ما اگر تنها به انعكاس آمار اين نوع مقابله ها و رودررويى ها با اسلام بسنده كنيم، كتاب قطورى تهيه خواهد شد.

آرى، اينگونه است وضعيت اسفبار گروهى از مسلمانان در نقاط مختلف جهان. آنان در وضعيت سخت اقتصادى، سياسى و اجتماعى قرار گرفته اند و دست نياز و استمداد به سوى عالمان و دانشمندان مذهبى و سران كشورهاى اسلامى دراز كرده اند تا شايد از اين فشار و شكنجه نجات يابند، امّا نه تنها اميدى ندارند بلكه آينده اى تلخ تر و فشارهاى مضاعف و گسترده تر در پيش روى خود مى بينند.

* انديشه امام(قدس سره) در مقابله با دين ستيزى

از ويژگى هاى برجسته امام راحل(قدس سره)، نگرش وسيع وى نسبت به مذهب و باورهاى اعتقادى در مقابل مكتب هاى غيرمذهبى بود. او همواره در انديشه رسميت دادن و اعاده مجد و عظمت به اسلام و گسترش بخشيدن به اصل خداباورى و مقابله با دين زدايى در سطح جهان بود و اين حقيقت را در سيره نظرى و عملى آن بزرگوار مى توان به خوبى و وضوح مشاهده كرد. از نمونه هاى بارز آن، نامه آن بزرگوار به گورباچف مى باشد.

اين نامه تاريخى، كه پس از نامه هاى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به قيصر و كسرى، براى اولين و آخرين بار به كسى كه در رأس هرم ماديگرىِ جهانِ معاصر قرار داشت ارسال گرديده، روشنگرِ بينش امام(قدس سره) نسبت به جايگزين ساختن دين باورى و توجه به معنويات در مقابل ماديگرى و دين ستيزى در سطح جهان است.

امام در اين نامه، گورباچف را به سوى خدا دعوت كرد و راه استدلال را به او ارائه داد و به وى گفت: «مشكل شما عدم اعتقاد واقعى به خدا است. مشكل اصلى شما مبارزه طولانى و بيهوده با خدا و مبدأ هستى و آفرينش است.» چه اثر بديع و شگرفى از خود به جاى گذاشت و چه تحوّل عظيمى، پس از هفتاد سال مبارزه با خداباورى و مذهب گرايى به وجود آورد!

يكى ديگر از نمونه هاى بارز اين ديد و بينش، هشدار امام نسبت به خطر صهيونيزم جهانى است كه از سالها پيش از انقلاب، آن را دنبال كرده و در تاريخ 6/5/58، در آستانه اولين ماه رمضان پس از پيروزى انقلاب، روزقدس جهانى را اعلام كرد و چنين فرمود:

«...من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن، به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را، كه از ايام قدر است و مى تواند تعيين كننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد، بعنوان روزقدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بين المللى مسلمانان را در حمايت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمايند.»

تفرقه عامل تسلّط دشمنان

امام(قدس سره) آن حكيم فرزانه كه تسلّط دشمنان و ضعف مسلمانان را در تفرقه و تشتت آنان مى ديد، با ايجاد وحدت و يكپارچگى در گوشه اى از جهان، ملّتى را به پيروزى رسانيد و طومار سلطنت دو هزار و پانصد ساله را در هم پيچيد و كشور ايران را از دست استكبار و دشمنان اسلام و انسانيت نجات بخشيد.

او راه حلّ مشكل جوامع اسلامى در سراسر جهان را مورد عنايت خويش قرار داد و رمز پيروزى و راه نجات را، كه همان اتّحاد و اتفاق است، به آنها ارائه نمود.

چگونه و در كجا؟!

در مراسم حج! حجى كه تجلّيگاه عظمت و اقتدار پيروان دين حنيف اسلام و مظهر وحدت و اخوت مسلمانان جهان و كانون توحيد و يگانه پرستى و مركز فرياد برائت امت از شرك و بت پرستى است.

حجى كه مراسم شگفت انگيزش جلوه اى بارز از اعتلاى دين حق و نمايشگر تماميت اسلام ناب محمدى و مبارزه با شياطين است.

آرى مراسم حج و اجتماع بزرگ مسلمانان جهان در مكه و مدينه است كه مى تواند اتّحاد و اتفاق پيروان اسلام را كه آرمان پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) و اوصياى آن بزرگوار است، محقق و متجلّى سازد.

ليكن افسوس كه حكومت هاى ستمگر در طول تاريخ و دست مرموز استعمار، به ويژه در يك قرن اخير، موجب گرديد تا روح حقيقى آن به فراموشى سپرده شود و از ابعاد سياسى و اجتماعى و عبادى حج، تنها بعد عبادى آن، آنهم خالى از روح واقعى پرستش ترويج و تبليغ شود.

اينجا است كه امام امت به احياى حج ابراهيمى قيام كرد و در مناسبتهاى مختلف در سخنرانيها و پيامهايش، ضمن توصيه بسيار به دقت در اعمال حج و فراگيرى مسائل آن و بيان ابعاد معنوى و عرفانى مناسك، جنبه هاى سياسى و اجتماعى حج را مطرح ساخت و با دعوتِ جوامع اسلامى به وحدت و همدلى و پرهيز از تشتت و تفرق، كه بزرگترين عامل تسلّط بيگانگان است، مسلمانان را در مقابله با دشمنان اسلام بسيج كرد.

گرچه دشمنان نيز در مقابل اين حركت عظيم، بيكار ننشستند و براى جلوگيرى از تحقق چنين تحولى شگرف، با تمام قوا به ميدان آمدند و متحجّران براى پيشگيرى از اين هدف عالى، تمام توان خود را بكار بستند ولى استقبال پر شور مسلمانان آگاه و حقايق موجود، نشانگر آن است كه اين حركت متوقف شدنى نيست و اين موانع ناچيز بر طرف خواهد شد و دير يا زود مخالفان نيز به موافقان خواهند پيوست.

ابعاد مختلف حج از نظر امام خمينى(قدس سره)

حضرت امام(قدس سره) گذشته از رساله هاى عمليّه و مناسك حج، مطالبِ فراوانى در اهميت جنبه عبادى و لزوم فراگيرى و انجام دقيق اعمال حج، براى حجاج بيان كرده و توصيه ها و تأكيدات گسترده اى از آن بزرگوار، به صورت سخنرانى و پيام، به مسلمانان در ابعاد فلسفى و عرفانى اين اعمال و همچنين در بعد سياسى ـ اجتماعى اين همايش بين المللى ـ اسلامى شاهديم كه در اينجا به نقل چند نمونه بسنده مى كنم:

لزوم فراگيرى دقيق اعمال حج

«به زائران بيت الله الحرام ـ ايّدهم الله تعالى ـ عرض مى كنم كه اعمال و مناسك را به طور دقيق از روحانيون محترم كه در كاروانها هستند فراگيريد و به هيچ عملى بدون راهنمايى آنان دست نزنيد، چه بسا باشد كه خداى نخواسته با سهل انگارى، عملتان باطل شود و جبران آن را تا آخر نتوانيد بكنيد و يا به احرام باقى بمانيد و در برگشت موجبات زحمت خود و نزديكان خويش شويد و اين يك تكليف شرعى استكه از آن غفلت نبايد كرد و به روحانيون محترم عرض مى كنم كه علاوه بر آنكه مسائل را به طور وضوح كه همه كس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود ياد دهيد در وقت اعمال آنان نيز مواظب آنها باشيد و آنها را هدايت فرماييد.»

«مراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مى كند، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادى حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود.»

فلسفه و ابعاد عرفانى حج

«در لبيك لبيك، «نه» بر همه بتها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوت ها و طاغوتچه ها كشيد و در اطراف حرمِ خدا، كه نشانه عشق به حق است، دل را از ديگران تهى كنيد و جان را از خوف غير حق پاك سازيد و به موازات عشق به حق از بتهاى بزرگ و كوچك و طاغوتها و وابستگان شان برائت جوييد كه خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برىء هستند.

و در لمس «حجرالأسود» بيعت با خدا بنديد، كه با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشيد و به اطاعت و بندگى آنان هر كه باشد و هرجا باشد سرننهيد و خوف و زبونى را از دل بزداييد كه دشمنان خدا و در رأس آنان شيطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدم كشى و سركوبى و جنايتشان برترى داشته باشند. و در سعى بين صفا و مروه، با صدق و صفا سعى در يافتن محبوب كنيد كه با يافتناو همه بافت هاى دنيايى گسسته شود و همه شك و ترديدها فرو ريزد و همه خوف و رجاهاى حيوانى زايل شود و همه دلبستگى هاى مادى گسسته شود و از آزادگى ها شكفته گردد و قيد و بند شيطان و طاغوت كه بندگان خدا را به اسارت و اطاعت كشند، در هم ريزد.

و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات رويد و در هر موقف به اطمينان قلب بر وعده هاى حق و حكومت مستضعفان بيفزاييد و با سكوت و سكون تفكر در آيات حق كنيد و به فكر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استكبار جهانى باشيد و راههاى نجات را از حق، در آن مواقف كريمه طلب كنيد.

پس به منا رويد و آرزوهاى حقانى را در آنجا در يابيد كه آن قربانى نمودن محبوبترين چيز خويش در راه محبوب مطلق است. و بدانيد تا از اين محبوب ها كه بالاترينش حبّ نفس است و حبّ دنيا تابع آن است، نگذريد به محبوب مطلق نرسيد و در اين حال است كه شيطان را رجم كنيد و شيطان از شما بگريزد و رجم شيطان را در موارد مختلف با دستورهاى الهى تكرار كنيد كه شيطان و شيطان زادگان همه گريزان شوند.»

ابعاد سياسى ـ اجتماعىِ حج

امام در پاسخ نامه ملك خالد پادشاه عربستان سعودى مى نويسد:

«اينجانب تمام گرفتارى ها و بدبختى هاى مسلمين و دولت هاى كشورهاى اسلامى را در اختلاف و نفاق بين آنان مى دانم. چرا بايد دولت هاى اسلامى با داشتن قريب يك ميليارد جمعيت و در دست داشتن ذخيره هاى زيرزمينى، خصوصاً موج هاى نفت كه رگ حيات ابرقدرت هاست و برخوردارى از تعليماتحيات بخش قرآن كريم و دستورات عبادى ـ سياسى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) كه مسلمانان را به اعتصامبه «حبل الله» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذير مى فرمايد

و با داشتن ملاذ و ملجائى چون حرمين شريفين كه در عهد رسول الله ـ صلوات الله عليه ـمركز عبادت و سياست اسلامى بوده و پس ازرحلت آن بزرگوار مدتها نيز چنين بوده است وطرح فتوحات و سياسات از آن دو مركز بزرگ سياسى ـ عبادى ريخته مى شده است، اكنون به واسطه كج فهمى ها و غرضورزى ها و تبليغات وسيع ابرقدرتها كار را به آنجا بكشانند كه دخالت درامور سياسى و اجتماعى كه مورد احتياج مبرم و ازاهمّ امور مسلمين است در حرمين شريفين جرم شناخته شود.»

باز امام خطاب به مسلمانان جهان مى فرمايد

«اى مسلمانان جهان، و اى پيروان مكتب توحيد، رمز تمام گرفتارى هاى كشورهاى اسلامى اختلاف كلمه و عدم هماهنگى است و رمز پيروزى، وحدت كلمه و ايجاد هماهنگى است، كه خداوند تعالى در يك جمله بيان فرموده: { وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا...} اعتصام به حبل الله، بيان هماهنگى جميع مسلمين است براى اسلام و به سوى اسلام و براىمصالح مسلمين و گريز از تفرقه و جدايى و گروه گرايى، كه اساس همه بدبختى ها و عقب افتادگى هاست.»

«اى مسلمانان جهان، شما را چه شد كه در صدر اسلام با عدّه بسيار كم، قدرت عظيم را شكستيد و امت بزرگ اسلامى ـ انسانى ايجاد نموديد. اكنون با قريب يك ميليارد جمعيت و دارا بودن مخازن بزرگ، كه بالاترين حربه است، در مقابل دشمن اينچنين ضعيف و زبون شديد؟!

آيا مى دانيد كه تمام بدبختى هاى شما در تفرقه و اختلاف بين سران كشورهاى شما و بالنتيجه، بين خود شماست؟!

از جاى برخيزيد و قرآن كريم را به دست گرفته و به فرمان خداى تعالى گردن نهيد تا مجد خود و عظمت اسلام عزيز را اعاده كنيد.»

نماز جماعت حرمين شريفين، تجلّيگاه انس و وحدت مسلمانان جهان

اين بود بخشى از پيام هاى امام راحل در بيان علت گرفتارى ها و بدبختى هاى مسلمين جهان و كشورهاى اسلامى كه با در دست داشتن آنهمه امكانات مادى و معنوى دامنگيرشان گرديده است.

و اين بود نمونه اى از پيام هاى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران خطاب به مسلمين جهان كه روزى با عده اى بسيار كم قدرت هاى عظيم جهان را در هم شكستند ولى امروز با همه نيرو و قدرت كه در اختيار دارند در مقابل دشمنان اينچنين ضعيف و زبون گشته اند.

و اين بود عامل آنهمه عزّت و شوكت; يعنى اتحاد و اعتصام به حبل الله و انگيزه اينهمه ضعف و ذلت; يعنى تفرقه و اختلاف كه بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، مسلمين را بر آن متوجه نموده است.

و از اين بحث كوتاه مى توان به اهميت حكم امام بر حضور شيعيان در نماز جماعت حرمين شريفين و به علت و انگيزه چنين دستور مهم و فتواى بى سابقه اى پى برد; زيرا گرچه مجموع اعمال و مناسك حج و اجتماع ميليونى مسلمانان در اين مراسم پر شكوه، نوعى وحدت و هم آهنگى را ايجاب مى كند; حضور در يك زمان و مكان، همرنگى در لباس و يكنواختى شعار اين جمعيت ميليونى، كه از سراسر جهان در اين كنگره عظيم اسلامى شركت جسته اند، همه نشانگر پيروى آنان از يك دستور و فرمان و دليل بر اجراى حكم الهى است

و از نظر وجهه خارجى، نمودى از تشكّل بزرگ و سالانه مسلمانان جهان است كه در هيچ مذهب و آيينى چنين اجتماع پرشكوه را نمى توان يافت، ولى بايد به اين نكته توجّه كرد كه هيچيك از اعمال حج نمى تواند مانند نماز جماعت حرمين شريفين باصلابت، وحدت آفرين و دشمن شكن باشد; زيرا هريك از اين اعمال، در عين اجتماعى و اشتراكى بودن، به صورت انفرادى و جدا از هم انجام مى پذيرد و هر انسانى موظف است مواظب و مراقب عمل خويش باشد. در طواف و سعى، رمى و ذبح و... منفرد عمل مى كند و اين اعمال بجز وقوفين از نظر زمان نيز وسيع است و هر كسى مى تواند در هر ساعت از روز و يا در مدت و در فاصله چند روز مناسك خود را انجام دهد.

و تنها نماز است كه همه مسلمانان را در صفوف فشرده و منسجم در كنار هم قرار مى دهد و با صداى اذان، در يك زمان مشخص، سيل جمعيت با رنگها و زبانها و ملّيّت هاى مختلف به سوى مكان مشخص (مساجد) سرازير مى شود و با تكبير مكبّر هزاران نفر هماهنگ به ركوع مى روند و سر به سجده مى گذارند و بر يگانگى خدا و نبوت رسول او شهادت مى دهند، سپس بر همديگر درود و تهنيت مى گويند; «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته».

و اينجا است كه روح اخوّت اسلامى و عواطف معنوىِ مذهبى در ميانشان متجلّى مى گردد و دست همديگر را مى فشارند وباهمديگر معانقه وروبوسى مى كنند وچهره اى بشاش، كه حاكى از محبت درونى است قبولى اعمال يكديگر رااز خدا مسألت مى نمايند; «تَقَبَّلَ اللّهُ أعْمالَكُمْ»

اينك اين پرسش مطرح است كه آيا ترك كردن اين كانون وحدت و گريز از اين تجلّيگاه اُنس و الفت، كه در بعضى از گروههاى اسلامى مشاهده مى شود كه بهنگام نماز بر خلاف مسير سيل جمعيت به سوى منازل و بازارها درحركتند، موجب انزجار و نگاه خشم آلود مسلمانان نسبت به اين افراد نخواهد شد؟! و به جاى آن صفا و صميميت، تخم عداوت و دشمنى در دل آنان نخواهد افكند، به ويژه آنكه هر صبح و شام احاديثى به گوششان مى رسد كه پيامبر اسلام فرموده است: «خارج شدن از مسجد هنگام نماز، عمل منافقان است» و باز فرموده است: «شياطين با شنيدن اذان از مساجد مى گريزند؟!

و طبيعى است هريك از زائران و حُجاج پس از مراجعت به وطن خويش، در سراسر جهان، در محافل و مجالس، ضمن بيان عظمت نماز حرمين شريفين مشاهدات خود را از عملكرد اين گروه در جدايى از صفوف مسلمين و بى اعتنايى آنها به نماز منعكس و بلكه آنان را بى نماز معرفى خواهند نمود و چه پيرايه هايى كه بر مذهب و آيين آنان و پيشوايان معصومشان خواهند افزود؟!

و چه داستان هايى از انحراف آنان از اسلام و قرآن خواهند ساخت؟! و اين حادثه اگر تنها يك بار اتفاق بيفتد، ساليان متمادى فراموش نخواهد شد، چه رسد به آنكه هر سال و هر روز تكرار شود و اين همان خواسته دشمنان اسلام است كه بدون صرف كوچكترين هزينه اى، به آن دست يافته اند و مسلماً در تلاشند كه به هر وسيله ممكن، هر يك از گروههاى ديگر مسلمانان را نيز از اين صف فشرده جدا سازند و در ميانشان تخم مخالفت و بدبينى بكارند.

دليل شرعى اين حكم:

امام(قدس سره) در اين زمينه مى فرمايند:

«عقلا و علماى اسلام از صدر اسلام تاكنون كوشش كردند براى اينكه مسلمين همه با هم مجتمع باشند و هم يد واحده باشند بر غير مسلمين. در هر جا كه مسلمى پيدا بشود بايد با ساير مسلمين تفاهم كنند و اين مطلبى است كه خداوند تبارك و تعالى در قرآن كريم سفارش كرده است و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) سفارش فرموده است و ائمه مسلمين سفارش فرموده اند و علماى بيدار اسلام اين امر را گرفته و كوشش كرده اند به اينكه مسلمين را در تحت لواى اسلام به وحدت و يگانگى دعوت كنند».

اگر امام(قدس سره) در مقام استدلال بر حكم مورد بحث بود و اگر بنا بود دلايل حكم حضور شيعيان در نماز حرمين شريفين را از قرآن و حديث و منابع اسلامى بيان كند و دلايل مبنايى خويش را با تكيه زدن بر كرسى تدريس و تحقيق و با حضور شاگردان ارزنده و فحول حوزه هاى علميه، كه امروز مقام مرجعيت جهان شيعه را به عهده گرفته اند، ارائه نمايند، مسلماً كتاب قطور و ارزشمندىبراى جامعه اسلامى و آينده مراكز علمى همانند ساير آثار علمى آن حضرت به يادگار مى ماند.

ولى امام راحل در صدور اين حكم و همچنين در ساير پيامها و بياناتشان، نه در مقام استدلال بوده و نه اينكه شرايء چنين وضعى را اقتضا مى كرده است. ولى در عين حال گاهى نيز به طور گذرا و اجمال و در سطح فهـم مخاطبين و مستمعيـن، به دليل شرعى نظرات و احكام خويش اشاره فرموده است كه از جمله اين موارد، گفتار آن حضرت خطاب به حجاج و زائران پاكستانى در سال 1359 مى باشد كه پيشتر آورديم.

و دراينجا مناسب است مطالبى در توضيح كلام امام به بعضى از آيات و روايات، كه مسلمانان را به وحدت دعوت نموده و ازتفرقه و دورى برحذرداشته است، بياوريم:

وحدت مسلمين از ديدگاه قرآن

1 ـ { وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَة مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

«و همگى به ريسمان خدا (= قرآن و اسلام و هرگونه وسيله وحدت) چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او در ميان دل هاى شما الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او برادر شديد و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد خدا شما را از آن نجات داد، خداوند اين چنين آيات خود را بر شما آشكار مى سازد، شايد پذيراى هدايت شويد.»

در اين آيه شريفه، كلمه «نعمت» تكرار شده است; { نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ، { فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً و منظور از اين نعمت، همانگونه كه علاّمه طباطبايى فرموده است، همان نعمت الفت و محبّت است; { فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ و باز ايشان مى فرمايد: اين آيات هم جوامع اسلامى را مورد خطاب قرار داده و از اختلاف و تفرقه نهى نموده و هم فرد فرد مسلمانان را.

2 ـ { وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

«و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند، (آنهم) پس از آنكه نشانه هاى روشن (پروردگار)به آنان رسيد و آنها عذاب عظيمى دارند.»

علامه طباطبايى در تفسير اين آيه شريفه مى فرمايد: بعيد نيست { مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْبَيِّنَاتُ متعلّق به جمله { وَاخْتَلَفُوا باشد، بنابراين، منظور از اختلاف، اختلاف وتشتّت از نظر اعتقاد و منظور از تفرقه، تشتت و تفرقه از حيث ابدان و اجسام است. سپس مى گويد و علت تقدم «تفرق» بر «اختلاف» در آيه { تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا اين است كه تفرق ابدان مقدمه و عامل اختلاف در آراء و افكار است; زيرا اگر دو گروه با همديگر مرتبط و مجتمع باشند،

از لحاظ فكر و انديشه نيز به همديگر نزديك شده و در اثر تماس و تبادل نظر، اتحاد و اتفاق در ميانشان حاصل مى گردد و اما آنگاه كه متفرق و از هم دور شوند و ارتباطشان از هم قطع گردد، در ميانشان اختلاف مشرب و مسلك پديد مى آيد و موجب تفرقه و درهم شكستن سدّ استوار وحدت مى گردد و گويا خداوند متعال در اين آيه چنين مى فرمايد: «مانند كسانى نباشيد كه در مرحله اول با ابدانشان از هم دور و از جامعه جدا شدند، آنگاه اين دورى به اختلاف رأى و اعتقاد در ميانشان منتهى گرديد.

وحدت مسلمين از ديدگاه سنت

اين بود دو آيه از دهها آيه اى كه در مورد اتحاد و اتفاق مسلمانان نازل گرديده است. و اما احاديث و روايات در اين زمينه به قدرى فراوان است كه حتى نقل بخشى از آنها از دايره اين بحث خارج است و لذا تنها به نقل يك حديث، به تناسب موضوع، كه از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده است اكتفا مى كنيم و بعضى از روايات را در بخش دوم اين بحث مى آوريم.

مرحوم شيخ حرّعاملى در وسائل الشيعه، با اسناد از امام صادق(عليه السلام) و آن حضرت از پدران بزرگوارش، از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) اينگونه نقل مى كند:

«من سمع النداء في المسجد فخرج من غير علّة فهو منافق الاّ أن يريد الرجوع اليه»

/ 7